شهادت اعضای انسان علیه انسان
براساس تعالیم قرآن، هر یک از اعضا و جوارح ما، همانند فرشته «رقیب عتید» مراقب ما هستند و
هر چه ما انجام میدهیم، به عنوان شاهدان الهی، تحمل کرده و در روز قیامت شهادت میدهند.
به سخن دیگر، انسان هر کاری را انجام میدهد، دو فرشتهای مراقب و آماده هستند تا آن را نگارش کرده و در روز قیامت به عنوان شاهدان الهی شهادت دهند. در قرآن آمده است: مَا یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ؛ آدمى هیچ سخنى را به لفظ درنمىآورد، مگر اینکه مراقبى آماده نزد او، آن را ضبط مىکند. (ق، آیه 18)
البته مراد از «لفظ» تنها سخن نیست، بلکه مراد از آن هر چیزی است که از انسان صادر میشود؛ چنانکه مراد از «اکل» در آیه 29 سوره نساء، تنها خوردن نیست، بلکه مراد هر تصرفی است که انسان در مال دیگری انجام میدهد. در این آیات از صادرات و تصرفات انسان به عنوان لفظ و اکل تعبیر شده، زیرا مصداق اتم صادرات همان صادرات کلامی و مصداق اتم تصرفات همان خوردن و اکل است.
از نظر قرآن، افزون بر فرشتگان شاهد، از خود انسان نیز شاهدانی هستند که علیه خود او شهادت میدهند. خدا میفرماید: بر علیه آنان زبان و دستهایشان شهادت میدهد. (نور، آیه 24) این شهادت به اشکال گوناگون است که از جمله مهمترین آن این است دست و پا مثلا همانند زبان به نطق در میآید و شهادت میدهد: لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا قالُوا اَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذی اَنْطَقَ کُلَّ شَیْءٍ؛ چرا بر علیه ما شهادت دادید؟ گفتند: خدایی که هر چیزی را به نطق در میآورد ما را به نطق در آورد تا سخن بگوییم و شهادت دهیم.(همان)
از این آیه به دست میآید که اعضای ما مال ما نیستند؛ زیرا اگر از ما و مال ما بودند که شهادت معنا نداشت، بلکه باید تعبیر به اقرار میشد؛ زیرا اگر کسی علیه خودش حرفی بزند میگویند اقرار کرده است نه آنکه شهادت داده است. بنابراین از این آیه میتوان دریافت که اعضای ما مال ما نیستند، بلکه امانتی در نزد ما هستند و وقتی کاری را انجام میدهیم خود را مسئول میدانند که در روز قیامت شهادت دهند که کار خوب یا بدی کردیم.