kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۷۳۶۳
تاریخ انتشار : ۱۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۸:۵۴
بررسی قیام 15 خرداد؛ مبدأ تحولات منتهی به انقلاب اسلامی- ۶۳

رفاه‌طلبی و معنویت‌گریزی خطری برای نهضت

 

تهذیب نفس و عمل به آموخته‌ها
عالمان بی‌عمل، همواره در طول تاریخ یكی از بزرگ‌ترین عوامل انحراف در دین بوده‌اند:
إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْد مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَن یَكْفُرْ بِآیَاتِ اللهِ فَإِنَّ اللهِ سَرِیعُ الْحِسَاب؛1 در حقیقت، دین نزد خدا همان اسلام است، و كسانی كه كتاب آسمانی به آنان داده شده با یكدیگر به اختلاف نپرداختند، مگر آنكه علم برای آنان[حاصل] آمد؛ آن هم به واسطة حسدی كه میان آنان وجود داشت، و هركس به آیات خدا كفر ورزد، پس بداند كه خداوند زودشمار است. اغلب بدعت‌ها و كج‌روی‌ها در دین، كه تا كنون موجب گمراهی مردمان بی‌شماری شده و نحله‌ها و فرقه‌های ضالة بسیاری در تاریخ پدید آورده است، برخاسته از جاه‌طلبی‌ها، برتری‌جویی‌ها و حسدورزی‌های كسانی بوده است كه جزو عالمان دینی شناخته می‌شده‌اند؛ علمایی كه به حق خود راضی نبوده، ‌به دیگران رشك می‌ورزیدند و به حقوق آنان تجاوز می‌كردند. این سركشی‌ها، همگی به ناپرهیزگاری باز می‌گردد. عِلم، برای نَفْسی كه پالایش نیافته باشد، همچون تیغ است در دست زنگیِ مست، و عالِم كم‌تقوا، هم خود تباه می‌شود و هم دیگران را گمراه‌ می‌سازد. همان‌طور كه از آیة فوق به روشنی برمی‌آید، این انحراف‌ها به دلیل نقص شناخت در زمینة معارف دین صورت نگرفته‌اند؛ ضعف آگاهی‌ دربارة اوضاع زمانه نیز موجب این بدعت‌ها نشده است؛ بنابراین آیا هیچ امید یا تضمینی هست كه همگان گرفتار این بیراهگی‌ها نشوند؟ آیا می‌توان از این بلای بزرگ در امان ماند؟
پاسخ آن است كه لطف پروردگار شامل حال كسانی خواهد بود كه در راه او و به خاطر او توان خود را به كار گیرند و در كنار تحصیل و فعالیت خود به تهذیب نفس و تربیت آن كمر بندند. اگر كسی چنین كند و رابطه خود را با پروردگار عالم تقویت سازد و آنچه آموخته است به كار گیرد، خداوند او را از سقوط در پرتگاه‌های انحراف نگاه می‌دارد و راه‌های هدایت خویش را بر او آشكار می‌كند:
وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِین؛2 و كسانی كه در راه ما كوشیده‌اند به یقین راه‌های خود را بر آنان می‌نماییم، در حقیقت خدا با نیكوكاران است. ساده‌زیستی و معنویت‌محوری، از جمله عوامل مهم موفقیت و پیروزی نهضت پانزده خرداد و تأسیس و بقای جمهوری اسلامی بوده است. حضور پررنگ این دو ویژگی در میان مردم و طرفداران و نیز رهبران نهضت مانعِ آن بوده كه مشكلات داخلی و تحریم‌های خارجیِ اقتصادی، كیانِ حكومت اسلامی را به خطر ‌اندازد. اما نكتة مهمی كه باید بدان توجه داشت و همگان را بدان توجه داد، ‌لزوم حفظ روحیة زهد و ساده‌زیستی و معنویت‌گرایی در میان تمام طبقات جامعه، و به‌خصوص قشرهایی است كه بیشتر در معرض آفات مزبور قرار دارند. سوداگران، بازاریان و اصناف و قشرهای پر‌درآمد، از این جمله‌اند. امر به این معروف، وظیفه‌ای است كه به طور كلّی بر عهدة تمام اعضای جامعة اسلامی، و به طور خاص بر دوش نهاد روحانیت نهاده شده است، و طبق آنچه گذشت، كسی كه مردم را به امری توصیه می‌كند، خود نیز باید بدان پای‌بند باشد. یكی از دلایلی كه زهد و ساده‌زیستی را بر روحانیان واجب می‌كند آن است كه یك مبلغ، خود باید الگوی عملی اسلام باشد، و چنان رفتار كند كه همگان به او اعتماد ورزند و صدق توصیه‌ها و گفته‌های وی را در عمل مشاهده كنند.
رهبر قیام پانزدهم خرداد و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، خود یكی از برترین الگوهای معنویت‌گرایی و وارستگی بود. از همان هنگام كه امام خمینی(رحمه‌الله علیه) در نجف بودند، ‌همواره بر این موضوع تأكید می‌كردند كه روحانی باید ساده زندگی كند، و ایشان، خود با آنكه امكانات در اختیارشان بود با كمترین هزینه و با سادگیِ تمام روزگار می‌گذراندند. پس از انقلاب نیز این مسئله از توصیه‌های مداوم و أكید ایشان به شمار می‌آمد. گذشته از این، هر كس كه در پی سعادت آخرت و به دنبال كسب مقامات روحی و معنوی است، نمی‌تواند و نباید زخارف دنیایی را در دل خویش راه دهد، و بهره‌گیری از مزایای مادی برای مؤمن تنها باید به منزله رفع حاجت و فراهم آوردن زمینه برای كسب مدارج معنوی و ارتقا در مراتب كمال باشد. امام علی(علیه‌السلام) رابطة دنیا و آخرت را این‌چنین ترسیم می‌فرماید:
الدنیا و الاخرة ضَرَّتان؛3 «دنیا و آخرت [با یكدیگر] همچون دو هَوو (همشوی) هستند.»
بنابراین باید مانع گسترش خواسته‌های نفسانی و مادی شد و از دل‌مشغولی‌های دنیایی كاست؛ چراكه این امور مانع پیمودن راه كمال و موجب نقصان قدرت فكر و ظرفیت وجودی آدمی است.
پانوشت‌ها:
1-  آل عمران (3)، 19. همچنین برای مشاهده آیاتی در این باره مراجعه كنید به: بقره (2)، 213؛ جاثیه (45)، 17.
2- عنكبوت (29)، 69.
3-  ابن ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج 19، ص 292.