تحمیل شکستی دیگر به غرب با عضویت ایران در سازمان شانگهای
گروه گزارش
پیوستن ایران به شانگهای یعنی ارسال سریعتر و ارزانتر کالاهای شرق و جنوب شرق آسیا به اروپا و منطقهای دریای سیاه و از طرف دیگر ایران هم میتواند با کشورهای عضو بدون داشتن بهانه تحریمها و محدودیت مبادلات مالی تجارت کند. این اتفاق میتواند کمک زیادی به بیاثر نمودن تحریمها نماید تا اقتصاد کشورمان در برابر تکانههای خارجی کمتر آسیب ببیند.
ایران از سال ۲۰۱۵ خواستار پیوستن به سازمان شانگهای بوده و در دوره قبلی اجلاس شانگهای با مخالفت تاجیکستان عملاً ایران نتوانست از دروازه شانگهای عبور کند و در این دوره هم رسانههای روسی از تلاش این کشور برای حل اختلافات و کمک به پیوستن ایران به شانگهای خبر داده بودند و البته خبرها حکایت از این دارد که چینیها هم در این میانجیگری بیتأثیر نبودهاند. در نهایت موافقت ۸ کشور عضو اصلی سازمان همکاری شانگهای با عضویت دائم ایران به سرانجام رسید.
مجید رضا حریری، رئیساتاق ایران و چین با بیان اینکه سهم ایران از تجارت جهانی در سالهای اخیر کمتر شده، میگوید: «واردات رسمی و غیررسمی ایران بدون احتساب نفت حدود ۱۲۰ میلیارد دلار بوده و الان مجموع تراز تجاری ایران به
۸۰ میلیارد دلار رسیده. درحالیکه تراز تجاری ایران قبلاً با نفت ۱۸۰ میلیارد دلار بوده و این کاهش واردات هم اثر مثبتی در اوضاع اقتصادی کشور ندارد و همکاریهای منطقهای میتواند تا حدودی مشکلات تجارت خارجی را برطرف کند و ایران بتواند از طریق این پیمانها بار دیگر سهم خود را از تجارت جهانی افزایش دهد.» او به پایگاه خبری موج میگوید: «در شرایط کنونی همکاری منطقهای اهمیت بالایی دارد، زیرا کاهش سهم تجارت ایران تنها مربوط به کشورهای اروپایی نیست، برای نمونه سهم تجارت ایران با چین در سال ۲۰۲۰ اگرچه در مجموع از
۲۰ درصد تمام تجارت خارجی ایران به ۲۶ درصد رسیده و بهنوعی افزایشی بوده اما ازآنجاییکه مبادلات رسمی ایران و چین سال گذشته ۱۶ میلیارد دلار و سال ۲۰۱۴ حدود ۵۱ میلیارد دلار بوده نشان میدهد که سهم تجارت ایران و چین کوچک شده است.
سازمان همکاری شانگهای چیست؟
سازمان همکاری شانگهای از دل رقابت قدرتهای بزرگ
بر سر منطقه ژئوپلیتیک آسـیای مرکـزی پدیدار شد و در تاریخ 26 آوریل 1996 با عنوان «شانگهای 5» در شهر شانگهای چین پایهگذاری شد. در آن جلسه سران کشورهای روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان گرد هم آمدند تا بهمنظور اعتمادسازی امنیتی در مرزها با یکدیگر مذاکره کنند.
دستور کار اجلاس نیز به توسعه اقدامات اعتمادساز امنیتی در نواحی مرزی محدود میشد، اما در پنجمین نشست سران شانگهای 5 در شهر شانگهای که در ژوئن سال 2001 برگزار شد پنج کشور چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان تاجیکستان و ازبکستان با امضای بیانیهای تشکیل «سازمان همکاری شانگهای» را اعلام کردند. طبیعتاً باتوجه به نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در منطقه آسیای مرکزی و افغانستان، همکاری و گفتوگوهای نزدیک با تهران را برای این سازمان ایجاب میکرد. همین امر نیز باعث شد تا 4 سال پس از تأسیس رسمی آن، ایران نیز بهسادگی به عضویت ناظر در این سازمان در آید.
در سال 2005 چهار کشور از جمله ایران، پاکستان، هند و بلاروس به عضویت ناظر این سازمان در آمدند که طی سالهای پس از آن دو کشور هند و پاکستان توانستند به عضویت دائم ارتقاء یافته و ایران و بلاروس کماکان بهعنوان عضو ناظر همکاری خود را با این سازمان ادامه دهند.
تا سال 2015 و امضای رسمی توافق هستهای از سوی ایران و کشورهای 1+5، تحریمهای بینالمللی علیه ایران و به طور ویژه قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد بهعنوان مانع اصلی حقوقی پیشروی عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای مطرح میشد.
این موضوع به طور صریح از طرف مقامات رسمی این سازمان و کشورهای تأثیرگذار نظیر روسیه و چین طرح شد. در همین حال سیاست تقابلجویانه ایران با غرب نیز که میتوانست بر روند همکاریهای گسترده اقتصادی و سیاسی روسیه و چین با غرب تأثیر بگذارد نیز منطق پیوست شده به این مانع حقوقی بود. به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا از سال 2016 شرایط را در حوزه سیاست بینالملل نیز برای چین و روسیه تغییر داد. روسیه از سال 2014 و با آغاز بحران اوکراین تقابل بیسابقهای را با غرب تجربه کرد که گامهای دیگر آن را میتوان در تحولات اخیر بلاروس، ماجرای الکسی ناوالنی و بهخصوص تحرکات نظامی اخیر ملاحظه کرد. چین نیز در همین حال در بحران تایوان، مسائل امنیتی هنگکنگ، تحرکات آمریکا در دریای چین جنوبی و بهویژه در ماجرای مسلمانان اویغور، روند بیسابقهای از تهاجم غرب را تجربه کرد.
رویکردهای تهاجمی و بیپروای دونالد ترامپ در آغاز جنگ تجاری با پکن و تهدید مستقیم منافع مسکو که بروز چالشهای جدی در همکاریهای راهبردی این بازیگران به وجود آورد، نگاه این کشورها را به ابعادِ تقابل با غرب تا حدودی تغییر داد. همین امر نیز بهعنوان منطقِ سیاسی جدید در شانگهای، میتوانست عضویت ایران را در این سازمان تسهیل کند.
تسنیم در این باره مینویسد: «بروز اختلافات سیاسی بین ایران و تاجیکستان عاملی بود که حتی پس از رفع موانع فوق نیز نتوانست عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای را موجب شود. در آخرین تلاش رسمی ایران برای جلب اتفاقنظر کشورهای عضو در این سازمان در سال 2017، تاجیکستان بنا به دلایل مختلف سیاسی و امنیتی، تنها مخالف عضویت ایران بود. بااینحال طی دو سال اخیر روند بازیابی مناسبات تهران و دوشنبه نیز به نتایج ملموسی منتهی شد و نظر تاجیکستان تغییر کرد.»
چندی قبل نظامالدین زاهدی، سفیر تاجیکستان در تهران در یک کنفرانس مطبوعاتی که به مناسبت ریاست دورهای این کشور بر سازمان همکاری شانگهای برگزار شد، نخستینبار نشانههایی از تغییر دیدگاه تاجیکستان را ارائه داد و در نهایت در آخرین نشست این سازمان ایران به عضویت رسمی تبدیل شد.
فرصتهای موجود در سازمان شانگهای
در حوزه اقتصاد، اعضای سازمان شانگهای نزدیک به 25 تولید ناخالص ملی دنیا را در اختیار دارند و باگذشت زمان بهاحتمال زیاد از 5 قدرت اول اقتصادی دنیا دو کشور عضو این سازمان خواهند بود. از بین قدرتهای اتمی نیز چهار قدرت اتمی دنیا یعنی روسیه، چین، هند و پاکستان عضو این پیمان هستند. همچنین چین و روسیه بهعنوان دو عضو از پنج عضو دائم شورای امنیت نیز ستونهای اصلی پیمان فوق هستند، همین مسئله برای درک اینکه چرا سازمان همکاری شانگهای اهمیتی ورای یک سازمان امنیت منطقهای دارد برای هر ناظری کافی است.
نکته مهم درباره عضویت ایران در پیمان شانگهای بازشدن مسیر جدید همکاریهای امنیتی در قالب یک پیمان امنیت جمعی است. ایران پیش از این نیز درخواست عضویت در شورای همکاری خلیجفارس را نیز داده بود که به دلیل مخالفت کشورهای عربی مورد قبول قرار نگرفته بود. در کنار این، ایران دارای ظرفیتهای گسترده است که میتواند در یک همکاری گسترده با کشورهای عضو پیمان شانگهای مورداستفاده قرار بگیرد. ایران عملاً در مسیر کریدور شمال به جنوب و غرب به شرق قرار دارد.
در طول سالهای گذشته بسیاری از کشورها تلاش کرده بودند تا بهنوعی جایگزین ایران در منطقه غرب آسیا شوند اما همچنان ایران مهمترین کریدور برای عبور از این منطقه به آسیا محسوب میشود. این بهغیراز ظرفیتهای مهم ایران در حوزه انرژی محسوب میشود. ایران بر طبق آمارهای موجود، بیشترین ذخایر در جای نفت و گاز جهان را بر رویهم دارد که بهشدت موردنیاز چین و هند بهعنوان دو عضو مهم پیمان شانگهای است. ایران همچنین پیمانهای راهبردی با چین و همچنین هندوستان دارد. این روابط راهبردی میتواند در کنار همکاریهای امنیتی پیمان شانگهای بهعنوان یک مکمل ویژه برای سیاست نگاه به شرق ایران باشد.
وجود سند همکاری 25 ساله ایران و چین نیز میتواند بهعنوان مکملی برای این پیمان عمل کند. در کنار این نباید فراموش کرد که ایران مهمترین دشمن تروریسم تکفیری در طول سالهای گذشته بوده است.
مزایای پیوستن ایران به سازمان شانگهای
پیشازاین در دولت قبل گفته میشد عدم تصویب
افایتیاف مانع از پیوستن ایران به سازمان شانگهای شده است، اما دولت جدید توانست از این چالش عبور کند و کشورهای روسیه و چین بهعنوان مؤسس این سازمان منطقهای، با جذب ایران در شانگهای به نحوی در مقابل یکجانبهگرایی آمریکا در عرصه بینالمللی قرار گرفتهاند، چراکه چند وقت اخیر هم آمریکا با استرالیا و انگلیس درباره مسائل نظامی پیمانی را منعقد کردهاند که به زیان چین است.
محسن حقیقی، جامعهشناس سیاسی در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «مزایای پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای چندسویه است. قطعاً حضور ایران در این سازمان به نفع همه کشورهای عضو خواهد بود. از طرف دیگر ایران هم منافع زیادی را میتواند از عضویت در این سازمان به دست آورد.» او میافزاید: «حضور ایران در شانگهای، فرصتهای دوسویهای ایجاد میکند، از یک سو ایران مسیر ترانزیتی کالای کشورهای شرق مرزهای خود به جنوب خاورمیانه و اروپا را تأمین میکند و از طرف دیگر توسعه بزرگراه بینالمللی حملونقل شمال به جنوب با اتکا به وجود بندرهای مهم ایران در سواحل خلیجفارس و دریای عمان، مسیر تجارت بینالمللی و منطقهای را تسهیل میکند که برای چین بهعنوان بزرگترین تولیدکنندهای که همواره به دنبال بازارهای مصرفی است یک مزیت خواهد بود و میتواند به بازار منطقه دریای سیاه و خاورمیانه دسترسی بیشتری پیدا کند.»
حقیقی تصریح میکند: «روسیه بهعنوان دیگر عضو اصلی شانگهای با ایران در خاورمیانه، همکاری راهبردی دارد و پیوستن ایران به این سازمان میتواند در جهت توسعه راهبرد منطقهای و برای کشورهای همچون افغانستان هم مؤثر باشد.»
نرگس رسولی، فعال رسانه در حوزه بینالملل در این باره مینویسد: «عضویت ایران در اجلاس سازمان همکاری شانگهای بهعنوان اولین سازمان منطقهای بعد از انقلاب اسلامی ظرفیتهای جدیدی را بهخصوص در حوزه همکاریهای امنیتی و بینالمللی در اختیار تهران قرار میدهد که پیشازاین سابقه نداشته است.»
او ادامه میدهد: «سازمان همکاریهای شانگهای شاید یکی از معدود نهادهای بینالمللی است که توانمندی مقاومت در مقابل سیاست یکجانبه آمریکا را داراست. نمونه آن درخواست رسمی از آمریکا برای خروج از پایگاه نظامی در منطقه «دره فراعنه» در کشور ازبکستان در سال 2005 بود. این سازمان با افزایش جمعیت به سه میلیارد نفر و پهنه سرزمینی به ۳۵ میلیون و ۹۷۲ هزار کیلومترمربع به یکی از بزرگترین قدرتهای منطقهای جهان تبدیل شده است که منافع دوجانبه و چندجانبه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای اعضا و شرکای اقتصادی غیرعضو دارد.»
در ۱۵ سال اخیر، سازمان همکاری شانگهای نقش مهمی را در منطقهایفا کرده است. این سازمان برخلاف دیگر سازمانها بهمنظور همکاری منطقهای و تقویت روابط بین کشورهای عضو ایجاد شده است. در حال حاضر، فعالیت و سودمندی نهادهای منطقهای همکاری برای حلوفصل مشکلات فراملی و واکنش به تهدیدات به رسمیت شناخته میشوند و این بهترین فرصت برای کشورمان است تا برای همیشه از اثرپذیری ناشی از تحریمهای ظالمانه رهایی یابد.