اخبار ویژه
زنگنه به کرسنت جریمه داد از توتال جریمه نگرفت!
اعلام رأی دادگاه بینالمللی داوری درباره بخش اول پرونده کرسنت با واکنشهای زیادی از سوی کاربران شبکههای اجتماعی همراه بود. یک فعال توئیتر در واکنش به این خبر نوشت: «زنگنه ۱۵ هزار میلیارد تومان خسارت روی دست ایران گذاشت. با اعلام نتیجه یکی از پروندههای مربوط به کرسنت، ایران ۶۰۷ میلیون دلار معادل ۱۵ هزار میلیارد تومان جریمه شد. زنگنه همیشه مدعی بود ایران در کرسنت، محکوم نخواهد شد!» برخی از کاربران نیز افرادی را که موجب توقف قرارداد به دلیل فساد و پرداخت رشوه شدند، مقصر میدانند. به گزارش روزنامه جوان، کاربران خواستار آن شدند که قوه قضائیه به مسئله ورود و عامل این خسارت بزرگ را مشخص و محاکمه کند.
برخی کاربران در اینباره نوشتهاند:
- سال ۹۲ وقتی نمایندگان مجلس درباره دستهگل زنگنه در پرونده کرسنت و احتمال محکومیت ایران گفتند، زنگنه گفت چنین پروندهای اصلاً در هیچ جای دنیا مطرح نیست و این حرفها یک جنگ روانی است تا من وزیر نشوم! حالا نهایتاً امروز حکم این پرونده صادر شد و ایران به ۶۰۷ میلیون دلار غرامت محکوم شد!
- بیژن ۱۷۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ به مملکت ضرر زده است. الف) اگر بیژن ۳۰ سال
وزیر بوده باشد و ماهی ۱۰ میلیون تومان حقوق هیئت وزرا بگیرد، چند سال دیگر باید وزیر بماند تا بتواند خسارت را جبران کند؟ ب) چه تعداد هشتگ محاکمه زنگنه باید زده شود تا ق. ق پیگیر پرونده کرسنت شود؟
- حکم اولیه دادگاه کرسنت، ایران رو به پرداخت بیش از ۶۰۰ میلیون دلار خسارت محکوم کرده! الان چرا نباید تمام مسببان این قرارداد رو دادگاهی و منابعشون رو مصادره نکنیم؟ آقای زنگنه شب خوابت میبره؟
- چه کسی این اجازه را به خود میدهد که نسبت به پایمالی ۱۷ هزار میلیارد تومان از سرمایه مردم توسط دار و دسته ژنرالهای بیخاصیت چشمپوشی کند. محاکمه زنگنه و وابستگانش به خاطر ضربات متعددی که به کشور وارد کردند، ابتداییترین مطالبه مردم است. #کرسنت
- چرا وزیر پاسخگوی قراردادهای مدت خدمت خودش نیست؟ ما دادگاه و سازمان نظارتی نیستیم که وکیل بخواهد صحبت کند، یک مصاحبه با رسانهها بگذارند و توضیح بدهند که چرا در قراردادشان با اماراتیها، باید ۲۵ سال ضرر بدهیم، ولی توتال فرانسویها را ول کرد و رفت و هیچ غرامتی در کار نبود؟
پاتک روزنامه زنجیرهای به افزایش مقبولیت دولت رئیسی
یک روزنامه مدعی اصلاحطلبی ضمن اذعان به افزایش امید مردم نسبت به دولت جدید، میگوید چرا ظرف 6 هفتهای که دولت رئیسی سرکار آمده، وضعیت تورم بهتر نشده است(!)
آفتاب یزد در سرمقاله خود نوشت:
«طبق آنچه موسسه معتبر نظرسنجی ایسپا منتشر کرده 53/2٪ معتقدند دولت رئیسی درمقایسه با دولت قبلی بهتر و 9/6٪ گفتهاند بدتر عمل خواهد کرد. 21٪ معتقدند فرقی نخواهد کرد.
همچنین ۱۵٪ در این خصوص اظهار بیاطلاعی کردهاند و 1/1٪ نیز پاسخ ندادهاند.
نتیجهگیری از نتایج این نظرسنجی سخت نیست.بیش از نیمی از مردم به این دولت ایمان دارند و تصور میکنند میتواند شرایط را بهبود بخشد.منظور از بهبود نیز طبعا وضعیت معیشت و سفره های مردم است.حال اینکه حدود سه ماه دیگر نتایج این نظرسنجی چه تغییراتی خواهد کرد بستگی مستقیم به عملکرد دولت سیزدهم دارد.
تقریبا 6 هفته از شروع به کار دولت رئیسی گذشته است و برخلاف برخی ادعاها و غلوها وضعیت گرانی نه تنها بهتر نشده که بدترنیز شده است.تاکید و تصریح دو روز پیش رئیس جمهور نیز در همین راستا است.در واقع رئیس دولت قصد داشت به جامعه اعلام کند خط قرمز پاستورنشینان تورم و گرانی است و این دولت در این زمینه اهتمام جدی دارد.
لیکن نکته قابل تامل اینجاست که این دولت به اندازه دولت روحانی فرصت حرف درمانی ندارد و کاسه صبر جامعه لبریز است.»
این روزنامه زنجیرهای که به مدت ۸ سال سرگرم بزک کردن برجام و سوءمدیریت دولت روحانی بود، در ادامه مینویسد: این مردم ماهها و سالها منتظر نتایج برجام بودند ولی هنوز میوهای از برجام به عمل نیامده بود که چند عامل داخلی و خارجی، وضعیت را تغییر دادند و دولت در باتلاق وعدهها گیر کرد. فلذا اینکه علیرغم آنکه آرای باطله و سفید در انتخابات چشمگیر بوده ولی بیش از نیمی از جامعه به این دولت چشم امید دارند نکته مثبت و فرصتی مهم برای دولت و رئیس جمهور است.اما این فرصت خیلی کوتاه است قطعا.ابراهیم رئیسی و سربازانش کار دشواری پیش رو دارند.
درباره این تحلیل روزنامه زنجیرهای چند نکته شایسته توجه و تأکید است: نخست این که به اذعان روزنامه مذکور و مطابقت نظرسنجی ایسپا، امید مردم به دولت جدید (به نسبت به رأیدهندگان سه ماه قبل به آقای رئیسی) افزایش یافته است. این افزایش قابل توجه امید در حالی بوده که اولاً بیش از یک ماه از عمر دولت جدید و عملکرد آن نمیگذرد و ثانیاً توپخانه جریان معارض داخلی و خارجی شدید مشغول ناامیدسازی مردم بوده است، قطعاً در این شرایط شانتاژ و مخالفخوانی، آنچه که باعث افزایش امید مردم شده، عملکرد امیدوارکننده برخی دولتمردان به ویژه شخص رئیسجمهور بوده است.
در همین نظرسنجی مورد اشاره ایسپا، 57/7 درصد مردم گفتهاند کابینه رئیسی توانمندی لازم برای مدیریت امور را دارد و فقط 18/8 درصد گفتهاند توانمندی لازم را ندارد. درباره امکان تحقق وعدهها نیز 70/8 درصد مردم معتقدند وعده واکسیناسیون تا بهمن ماه عملی میشود. 58 درصد به مبارزه جدی با فساد در دولت جدید امید دارند، 59/9 درصد امید دارند وعده حل مشکلات مناطق محروم مثل سیستان و بلوچستان عملی میشود و همچنین 52/3 درصد مردم معتقدند فعالیت دولت جدید میتواند به رونق تولید و ایجاد اشتغال منتهی شود.
ثانیاً از روزنامهای که 8 سال از مردم میخواست به سراب برجام دل ببندند و صبر داشته باشند، عجیب است که حال میگوید چرا ظرف کمتر از 6 هفته، مشکل تورم حل نشده است! طیف مدعی اصلاحات و اعتدال بهتر از هر کس میدانند که با 8 سال سوء مدیریت، چه بلایی سر اقتصاد کشور آوردهاند؛ که شش پله پسرفت در رتبهبندی اقتصادی جهان، رکود تورمی بیسابقه، تحمیل تورمهای 700 تا 100 درصدی در بسیاری از اقلام، 8 برابر کردن حجم نقدینگی سرگردان، افزایش چشمگیر ضریب جینی (شکاف طبقاتی) و... از جمله این مصایب است. بنابراین اعتماد به نفس آنها در طلبکاری از دولت جدید، در نوع خود بینظیر است.
سوم این که تورم مانند تب، نشانه بیماری و پیامد آن است و نه خود بیماری. در واقع وقتی چرخ تولید به مدت 8 سال از چرخش باز بماند و کارخانهها به حالت تعطیل یا نیمه تعطیل و تعلیق و انتظار در بیایند، دولت در سیاست و تجارت خارجی خود را معطل سه چهار دولت خبیث و بدعهد مثل آمریکا و تروئیکای اروپایی میکند و فرصتهای گسترش شرکای سیاسی و اقتصادی را ضایع کند، و سپس برای جبران هزینههای خود به جای اصلاح ساختار اقتصادی دست به جیب مردم (در قالب استقراض از بانک مرکزی، رهاسازی قیمتها و...) شود، طبیعی است که فرصت رشد و رونق اقتصادی را از مردم گرفته و به جای آن، تورمهای سرسامآور را سر سفره مردم بیاورد. در چنین وضعیتی، علاج تورم قطعاً زمانبر است و درمان مؤثر آن منوط به باز گرداندن تدریجی اقتصادکشور به ریل درست است.
نکته چهارم این است که اتفاقاتی مانند انجام سفرهای استانی و رسیدگی از نزدیک به مشکلات مردم و کارگران، تولیدکنندگان، گسترش چتر دیپلماسی از سوریه و لبنان در مدیترانه تا سازمان شانگهای، تسریع چشمگیر در واکسیناسیون عمومی و زمینهسازی برای احیای فعالیتهای اقتصادی نیمه تعطیل، حمایت از تولیدکنندگان داخلی و دستور محدود کردن واردات دارای مشابه داخلی، کاربست اقتدار و عقلانیت انقلابی در حوزه سیاست خارجی و کاهش وزن برجام در معادلات ضدتحریمی دولت، همگی رفتارهای امیدآفرینی است که توانسته ظرف یک ماه گذشته، امید و اعتماد عمومی نسبت به بنبستشکنی و راهگشا بودن تدابیر دولت را افزایش دهد.
پشت پا به عبرتهای برجام خیانتی بزرگتر از بزک آن
روزنامه غربگرای سازندگی ضمن تحریف فرمایشی از امیر مومنان(ع) میگوید: «تاخیر در توافق با آمریکا جایز نیست»!
ارگان حزب کارگزاران سازندگی در تحلیلی به قلم سید افضل موسوی مدیرمسئول روزنامه مینویسد: «نزدیک شدن به تکنولوژی ساخت بمب اتم برای ایران هیچ فایدهای ندارد جز اینکه اقتصاد کشور هر روز ضعیفتر و نحیفتر میشود. باید به این نکته توجه کرد که وقتی اقتصاد یک کشور ناتوان میشود بازگرداندن آن به نقطه اوج گذشته زمانبر و طاقتفرسا است و باعث نارضایتی مردم میشود. در نتیجه تاخیر در بازگشت به برجام و لغو تحریمها به زیان مردم است زیرا جامعه تحت فشار اقتصادی است و دهکهای پایین کشور که در دورههای قبل نسبت به زمان حال برخوردارتر بودند بسیار ضعیف شدهاند و حتی دهکهای متوسط جامعه هم نحیفتر شده و تبدیل به قشر فقیر کشور شدهاند.
پس آنچه در این زمان به نفع کشور و مردم است رفع سریع تحریمها و آنطور که کارشناسان هم اظهار کردهاند برای لغو تحریمها حتی نباید یک ساعت صبر کرد در این میان کشورهای اروپایی بهویژه آنها که عضو برجام هستند نسبت به برداشته شدن تحریمها موافقت خود را اعلام کردهاند. اما نباید این نکته را فراموش کرد که قرار است تحریمهایی که بهخصوص دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا آنها را وضع کرده در ابتدا برداشته شوند و نباید منتظر باشیم که همه تحریمهایی که آمریکا از اول انقلاب نسبت به ایران روا داشته، به یکباره لغو شوند. زیرا این موضوع زمانبر است و باید با توافق در برجام زمینه برای رفع آنها هم فراهم شود بنابراین برای به دست آوردن نتایج حداقلی و معمولی در جهت بالا بردن رشد اقتصادی، کمک به معیشت مردم، توسعه و تولید نیاز به توافق اولیه و زمینهسازی برای آینده است».
در ادامه این یادداشت آمده است: «آنچه در حال حاضر در کشور رخ میدهد بیانگر این مسئله است که برای رسیدن به توافق، جای تاخیر نیست زیرا اگر در آینده نزدیک توافق به دست نیاید باز وارد دوره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا میشویم و قصههای سیاسی تکرار میشوند. اما درباره مصوبه مجلس که طرح الحاقی نام دارد و براساس آن بازگشت به برجام فقط در صورت لغو همه تحریمها امکانپذیر خواهد بود که آنها شامل تحریمهای آمریکا از ابتدای انقلاب تاکنون است. باید توجه کرد که این اتفاق در کوتاهمدت غیرممکن است و در صورت توافق اولیه میتوانیم راه مذاکره را برای رفع آنها هم باز بگذاریم. در نتیجه بهتر است که فعلا به فکر تحریمهای اعمال شده در برجام باشیم. در پایان به حدیثی از امام علی(ع) اشاره میکنم که فرمودند: «اگر نمیتوانید چیزی را بهطور تمام و کمال به دست آورید از به دست آوردن بخشی از آن صرف نظر نکنید.» بنابراین حتی برای لغو جزیی از تحریم صرف نظر کردن از آن جایز نیست».
درباره این تحلیل پر از غلط و مغالطه گفتنی است:
1- برنامه هستهای ایران، برای ساخت بمب اتم نیست. فناوری هستهای 160 کاربرد در حوزههای پزشکی و کشاورزی و اصلاح ژنتیک و تولید انرژی و... دارد. به عنوان مثال در همین تابستان و زمستان گذشته بارها شاهد کمبود برق و گاز در کشور بودیم، در حالی که با توسعه برنامه هستهای میتوان این بحران بزرگ را برطرف کرد.
2- نحیف شدن اقتصاد کشور و آسیب به معیشت مردم، نتیجه روند موکول کردن همه امور به اخم و لبخند آمریکا و 8 سال درجا زدن (رکود) و پسرفت اقتصاد کشور است. در واقع برجامیزاسیون همه امور، سمی بود که به نام دارو به خورد اقتصاد و مدیریت کشور داده شد و مسائل قابل حل در داخل را موکول به خارج (شرقیسازی غلط) کرد.
3- دولت روحانی در سال 94 وعده کرد همه تحریمهای اقتصادی و مالی و بانکی و نفتی در روز اجرای برجام (دی ماه 94) «لغو» شود. اما 6 سال بعدی را علیالدوام در پی مذاکرات احتمالی بود و در تمام این 6 سال، 3 دولت اوباما، ترامپ، بایدن، علیالدوام سرگرم افزایش تحریمها بودند و با این همه آقای روحانی تا روز آخر مدعی بود «حتی یک ساعت هم نباید برای لغو تحریمها صبر و تأخیر کرد»! روزنامه سازندگی هم همین ادعا را تکرار میکند، بیآنکه به خسارتهای هنگفت آن 8 سال وقتکشی به نام تعجیل در لغو تحریمها بپردازد. در واقع به نام تعجیل در حل مسئله، یک باتلاق بزرگ در برابر اقتصاد کشور ساخته شده و حالا هم دولت جدید اهتمام به کاهش وابستگی به برجام و پسلرزههای آن کرده، متهمان اصرار دارند کشور را دوباره به وسط باتلاق برگردانند.
4- تحریمها در روند 6 سال گذشته بیش از دو برابر شده و برخلاف ادعای نویسنده ارگان کارگزاران، آمریکا حاضر نیست همه این تحریمهای پسابرجامی را لغو کند بلکه آنها را سه دسته کرده و عملاً مشغول موش و گربهبازی با تحریمها در مذاکرات اوایل امسال بوده است. آمریکا ضمن اینکه حاضر نیست تحریمهای اصلی و موثر را به شکل قابل راستیآزمایی لغو کند، حاضر هم نیست که برای عدم تکرار عهدشکنی، تضمین معتبر ارائه کند. بنابراین دعوت به توافق هرچه سریعتر، مفهومی جز توافق برای بازگشت بدون هزینه آمریکا به برجام و دسترسی به مکانیسمهای خسارتبار آن مثل مکانیسم ماشه ندارد.
5- استناد نویسنده به فرمایش امیر مومنان(ع) «ما لایدرک کله، لایترک کله»، استناد نابجا و غلطی است.
بر اساس این فرمایش حکیمانه در مواردی اگر انجام تکلیفی به صورت کامل، دشوار یا ناممکن بوده، اما بجا آوردن بخشی از آن امکانپذیر باشد، باید تا همان اندازه که ممکن است به تکلیف عمل شود. این اصل در فقه و اصول به عنوان «قاعده میسور»، «قاعده استطاعت» و قاعده «ما لایدرک کله لایترک کله» شناخته میشود. اما این تکلیف شرعی و منطقی، غیر از تکلیف شرعی و عقلی در برابر طرف کلاهبردار یک توافق (معامله) است که هم در نحوه نوشتن قرارداد خدعه کرده و هم در اجرای آن دبه درآورده و نقضعهد مطلق کرده است. در اینجا قاعده دینی، مقابله به مثل در نقض پیمان است. همچنان که در کلام اهلبیت(ع) تصریح شده «مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود».
امیر مومنان(ع) پس از توقف جنگ صفین در اثر خدعه معاویه و عمرو عاص، و زمانی که ابوموسی اشعری در حین مذاکرات، نامهای به محضر امام فرستاد، حضرت در پاسخ نوشت «ان الشقی من حرم نفع ما اوتی من العقل و التجربه. همانا بدبخت کسی است که از سود عقل و تجربه داده شده به او محروم بماند».(نامه 78 نهجالبلاغه). با این وجود، ابوموسی فریفته خدعه نماینده معاویه شد و زیر بار توافق نادرستی رفت که جنگ پیروز جبهه خودی را به نفع دشمن مغلوبه کرد.
البته به نظر میرسد برخی سیاسیون امروز با عبرت نگرفتن از خدعهها و خیانتهای آمریکا و بزک کردن مذاکره برای توافقی دوباره، بنا دارند روی ابوموسی اشعری را هم سفید کنند! وگرنه هر عاقل بیطرفی میفهمد که دولت آمریکا اگر قرار بود صداقت داشته باشد، باید عهدشکنی خود بهویژه در 3 سال اخیر را بدون اما و اگر جبران میکرد.