بهترین راه درمان رذائل(زلال بصیرت)
معمولاً در کتابهای اخلاقی، راههایی که برای درمان رذایل اخلاقی تجویز میشود سه بخش دارد. قدم اوّل: فکر و شناخت درباره منافع و مضارّ انواع افعال و صفات است. قدم دوم: حال است. وقتی که فهمید چه منافعی دارد، سعی کند آن را در خود ایجاد کند. قدم سوم: یک سلسله تمرینهای عملی است.
این مراحل برای مؤمن نیز وجود دارد؛ امّا نوع تفکر و حال و تمرینات او با سایر مردم تفاوت دارد؛ چون انگیزه او متفاوت است. مؤمن به جای اینکه فکر کند که حسد مثلاً چه ضررهایی دارد، فکر میکند: اگر من حسد داشته باشم، باعث میشود که خدا من را دوست نداشته باشد و در این صورت گوهر باقیمتی را از دست میدهم. محبّت خدا کجا، منافع دنیوی کجا؟
وقتی چیزی موافق میل انسان نیست، از جمله اینکه کسی مزیّتی دارد و او محروم است و این زمینه حسد را برای او فراهم کرد، فوراً باید در اینباره فکر کند که این امر به تدبیر خداست. خدا خواسته که او اینگونه باشد و من اینگونه. آنچه اکنون واقع شده، مورد اراده خداست و باید راضی بود. این تفکّر، زمینه حسد را از بین میبرد.
برای نجات از صفات ناپسند، باید درنظر داشت که اولاً: خدا این صفات را دوست نمیدارد. ثانیاً: نعمتها و مصیبتها همه باذنالله و بقضاءالله و قدره است. هر چیزی اتفاق میافتد، در درجه اول خدا به آن علم دارد و بعد اذن داده که واقع شود و برای آن أجلی تعیین کرده و در کتابی نوشته است. این؛ نصّ آیات قرآن و احادیث متواتر است.
اذن خدا در همه حوادث عالم
البتّه درک کردن کُنه این مطالب، کار آسانی نیست؛ بلکه احتیاج به نوری الهی دارد. همه مؤمنین باید این را بدانند که حوادث عالم بیاذن خدا واقع نمیشود. خداوند میفرماید: «هیچ مصیبتی (ناخواسته) در زمین و نه در وجود شما روی نمیدهد مگر اینکه همه آنها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است؛ و این امر برای خدا آسان است. این بهخاطر آن است که برای آنچه از دست دادهاید تأسف نخورید و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید؛ و خداوند هیچ متکبّر فخرفروشی را دوست ندارد.»(حدید/22-23) هر مصیبتی اتفاق بیفتد، همه در کتابی مکتوب است. سرنوشت یعنی همان که از اول نوشته شده است. یعنی اینها چیزی نیست که خدا ندانسته در مقابل کار انجامشده واقع شده باشد، به این معنا که خداوند نمیخواست بشود، ولی از دست قدرت خدا بیرون رفت و انجام شد! اینگونه نیست؛ بلکه همه اینها مکتوب است. بعد میفرماید: این کار برای خدا آسان است؛همین که اراده کند همه چیز نوشته شده باشد، نوشته خواهد بود. در آیه بعد، این نکته را تذکر میدهد که چرا این مطلب را برای شما گفتیم و از شما خواستیم که به آن اعتقاد پیدا کنید؟ میفرماید: برای اینکه وقتی چیزی را از دست دادید، زیاد ناراحت نشوید و اگر نعمتی هم به شما میرسد، مثل علم، ثروت، سلامتی، قدرت، محبوبیت اجتماعی، فرزند خوب، همسر خوب؛ خیلی شاد و سرمست و مغرور نشوید. مبادا پیش خودتان افتخار کنید که من هستم که چنین و چنانم، این علوم را دارم، این همه استعداد دارم، این بیان خوب را دارم و دیگران محرومند. هرگاه چنین افکاری به ذهنت آمد، به یاد بیاور، چه بودی. حالا هم همان هستی و آنچه اضافه شده، نعمتهایی است که خدا بر تو افزوده است و اینها همه طبق تدبیری مضبوط است و برای هر کسی مقدراتی وجود دارد و متناسب با آنها مسئولیتهایی متوجه ماست.
البتّه وجود این مکتوبات از ما رفع تکلیف نمیکند. اگر در آنچه واقع شده، ما تقصیری داشتهایم، مؤاخذه آن تقصیر، سر جای خودش خواهد بود. سعی کنید تکلیفتان را انجام دهید و اگر کمبودی وجود دارد، از خدا بخواهید که آن را بر طرف کند. اگر تقصیری کردهاید، با توبه جبران کنید.
پس آنچه به مؤمن در مقابله با این رذیلههای اخلاقی کمک میکند، معارف توحیدی است که عمده آن به توحید افعالی و توجّه به قضا و قدر الهی و راضی بودن به قضای خدا، که نزد خدا از همه چیز محبوبتر است، برمیگردد.
بیانات آيتالله مصباح يزدي(ره)
در دفتر رهبر معظم انقلاب، قم؛ 20/8/88
زلال بصیرت هر دو هفته یکبار روزهای یکشنبه منتشر میشود.