kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۶۹۶۰
تاریخ انتشار : ۰۹ مهر ۱۴۰۰ - ۲۰:۱۹

عوامل هلاکت جوامع(پرسش و پاسخ)

 

پرسش:
از منظر آموزه‌های وحیانی اسلام چه عواملی موجبات هلاکت اقوام و جوامع و به تعبیر قرآن امت‌ها را فراهم می‌آورد؟
پاسخ:
از منظر قرآن کریم نابودی و هلاکت اقوام، امت‌ها و جوامع مختلف انسانی هیچگاه از ناحیه عوامل بیرونی نبوده بلکه از طرف مناسبات داخلی و اراده و خواست مردم بوده است که چه سرنوشتی را برای آینده خود انتخاب کرده و رقم زده‌اند؟ آنچه که از قرآن کریم استنباط می‌شود چهار عامل است که به عنوان عوامل نابودی، هلاکت و فنای ملت‌ها و امت‌ها و در نقطه مقابل آن به عنوان عوامل بقا و پایداری آنها می‌باشد. اینک عوامل هلاکت را ذیلا مطرح می‌کنیم.
1- ظلم و بی‌عدالتی
یک ملت یا امت زمانی بقا و دوام پیدا می‌کند که روابط افراد و گروه‌ها با یکدیگر براساس عدالت و رعایت حقوق واقعی انسان‌ها و گروه‌های مختلف باشد و قوانین حاکم بر آنها عادلانه و به دور از هرگونه تبعیض و بی‌عدالتی باشد. در نقطه مقابل این منطق ظلم و بی‌عدالتی قرار دارد.
ظلم در منطق قرآن یکی از عمده‌ترین عوامل و دلایل هلاکت، نابودی و فنای ملت‌ها و امتها است که در آیات زیادی این موضوع مطرح شده از جمله از آیه 100 تا 119 سوره هود که می‌فرماید: این چنین خدای متعال تو، اقوام، جوامع و امت‌ها را در وقتی که ظالم باشند هلاک می‌کند. یعنی محال است خداوند مردم و جوامعی را که صالح و مصلح باشند و خواهان ظلم و بی‌عدالتی نباشند. به هلاکت برساند.«ماکان الله لیظلمهم ولکن کانوا انفسهم یظلمون» خدا به کسی ظلم نمی‌کند، اینها خودشان هستند که به خودشان ظلم می‌کنند (توبه- 70) امام علی(ع) در نامه به مالک اشتر به این موضوع تصریح می‌فرماید: ای مالک! هیچ چیزی برای اینکه نعمتی را که در قومی هست از آنها سلب کند، و نعمت الهی را به قومی جلب کند مانند ظلم نیست (نهج‌البلاغه- نامه 53)
2- فسق و فجور و فساد اخلاق
شخصیت افراد در هر جامعه‌ای به اخلاق و خلقیات و فضایل و ملکاتشان بستگی دارد. جامعه‌ای قابل بقا و دوام است که افرادش دچار فسق و فجور و فساد اخلاق نباشند. قرآن کریم مسئله مترفین را مطرح می‌کند که از ناحیه آنان فسق و فجور و فساد اخلاق در جامعه گسترش پیدا می‌کند و پشت سرش هم تعبیر قرآن تدمیر، هلاکت و نابودی جوامع و امت‌ها است (اسراء-16) تجربه اندلس اسلامی شاهد و گواه بسیار روشنی در این زمینه است!
3- تفرقه و تشتت
فرقه‌گرایی و تفرقه ایجاد کردن و رفتارهای قبیله‌ای و جناحی و باندی، قطعا موجب بحران یکپارچگی و وحدت مردم، امتها و جوامع شده و در نهایت هلاکت و نابودی آنها را رقم خواهد زد! قرآن کریم می‌فرماید: ای مسلمانان! با یکدیگر تنازع و اختلاف نداشته باشید که ناتوان و سست می‌شوید و تمام بو و خاصیت (ارزش‌های الهی و انسانی) از شما گرفته می‌شود (انفال- 46)
نقطه مقابل آن وحدت و اتحاد مردم است که قرآن روی آن خیلی تاکید می‌کند؛ اسلام دین وحدت و اجماع و اتفاق است: «همگی حول محور خدا متحد شوید و پراکنده نشوید! نعمت باارزش خدا به خودتان را به یاد آورید که دشمن یکدیگر بودید و خدا دلهایتان را به هم مهربان کرد و با عنایتش میانتان برادری برقرار شد. (‌آل‌عمران-103) به این جهت یکی از مهم‌ترین روش‌های استعمارگران در جوامع اسلامی ایجاد تفرقه و تشتت می‌باشد. (فرق تسد: تفرقه بینداز و حکومت کن)
4- ترک امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر در هر جامعه‌ای عامل اصلاح و بهبودی شرایط و بقا و دوام جامعه است و بالعکس ترک آن موجب گسترش منکرات و فساد و فسق و فجور می‌باشد که در نهایت هلاکت، نابودی و اضمحلال آن جامعه و امت را در پی دارد. قرآن کریم می‌فرماید: چرا در میان این امتهای هلاک شده یک عده امر به معروف و ناهی از منکر نبودند که با فسادها مبارزه کنند تا کار به اینجا (هلاکت و نابودی) نکشد؟ (هود- 116)