kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۶۲۷۴
تاریخ انتشار : ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ - ۲۱:۵۰

تأثیر کار در تهذیب اخلاق(پرسش و پاسخ)

 

پرسش:
چگونه کار و تلاش انسان در روحیه و تهذیب اخلاق او تأثیر می‌گذارد؟
پاسخ:
اهمیت و آثار کار و عمل
کار و عمل از نظر اسلام بسیار محترم و مورد تکریم است. زیرا احترام و قابل تکریم بودن یک چیز تابع نتیجه آن چیز خواهد بود. وقتی که به نتیجه کار و زحمت و تلاش توجه می‌کنیم می‌بینیم که نتیجه کار تنها خلاصی از فقر و گرسنگی نیست، بلکه چندین آثار ایجابی دیگر را هم به دنبال دارد. از آن جمله اینکه کار و عمل بر عزت وشخصیت انسان می‌افزاید و او را در نظر خودش محترم می‌نماید، یعنی حس احترام به ذات و اعتماد به نفس و شخصیت در او ایجاد می‌کند، و بدیهی است که هر چیزی که باعث و سبب محترم شدن شخصیت انسان در نظر خودش و در نظر دیگران باشد، او خودش محترم و شایسته تکریم و تعظیم است و به همین دلیل است که در اسلام کار مورد احترام و شایسته تکریم است و حتی تعبیر مجاهد فی‌سبیل‌الله برای او به کار رفته است. پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «الکاد علی عیاله کالجاهد فی سبیل‌الله» کسی که برای (کسب‌روزی و معاش) خانواده‌اش زحمت بکشد، مانند مجاهد در راه خدا است (کافی، ج 5، ص 88، ح5) در نقطه مقابل کار و تلاش بیکاری است که کوچکترین اثرش این است که احترام و شخصیت انسان را پیش دیگران و خودش از بین می‌برد،‌ و همین در هم شکستن شخصیت انسان سبب می‌شود که تن به هر پستی و بیچارگی بدهد و انواع ابتلائات ناشی از گناه برایش پیدا شود. گذشته از همه اینها کار و تلاش و فعالیت موجب سرگرمی فکری است یعنی فکر انسان متوجه اصلاح کار خویش است، و این به نوبه خود دو نتیجه دارد: یکی اینکه دیگر مجالی برای فعالیت قوه خیال و هوسهای شیطانی باقی نمی‌ماند، دیگر اینکه فکر انسان عادت می‌کند که همواره منظم کار کند، و از بی‌نظمی و پریدن از یک شاخه هوس به شاخه دیگر خلاص گردد. بدیهی است که یکی از اصول شخصیت انسان همان استواری و استحکام و انتظام فکر او است. علاوه بر اینها کار و فعالیت و به مصرف رسیدن درست انرژیهای ذخیره بدن به روح صفا و به دل نرمی و خشوع می‌دهد، و برعکس بیکاری موجب کدورت و تاریکی روح و قساوت و سختی دل می‌گردد!
رابطه کار با تهذیب اخلاق
از رابطه کار و فعالیت با تهذیب اخلاق و رابطه بیکاری با فساد اخلاق و هرزگی روح و فکر و احساسات نباید غافل بود. آدم بیکار اگر غیبت نکند و به تعبیر قرآن اگر گوشت مردار نخورد پس چه بکند؟ روح آدمی نیز همانند معده‌اش غذا می‌خواهد، اگر غذای کافی نرسید به هر چه رسید سد جوع می‌کند و لو با چیزی که مورد تنفر باشد. به هر حال آدم بیکار به انواع مفاسد اخلاقی و بیماری‌های روانی و عصبی مبتلا می‌شود و زندگانی‌اش سیاه و تباه می‌گردد! در قرن دوم تاریخ اسلام مردمی پیدا شدند که افکار منحرفی پیدا کردند. یکی از افکار منحرف آنها این بود که کار و فعالیت را منافی با تقوا و دیانت می‌دانستند. این دسته از مردم وقتی که می‌دیدند، ائمه اطهار(ع) کار می‌کنند زراعت و تجارت، حفر قنات و یا درختکاری می‌کنند، این کار را بر آنها عیب می‌گرفتند. امام باقر(ع) به یکی از همین افراد که بر کار و فعالیت امام در هوای گرم انتقاد کرد فرمود: اگر زحمت نکشم و کار نکنم باید دست حاجت پیش‌ تو و امثال تو دراز کنم! آن فرد زاهد با شنیدن این بیان منطقی از امام گفت: راست گفتی، من خواستم تو را نصیحت کنم اما دانستم که من در اشتباهم و تو مرا نصیحت کردی (بحارالانوار، ج 11، ص 120)