kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۶۲۰۱
تاریخ انتشار : ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۲

دستاوردهای 30 روزه در دولت سیزدهم(نگاه)

 

دکتر محمدحسین محترم
چند اتفاق مهم در مقابله با تحریم‌ها و ‌تروریسم دولتی آمریکا در هفته‌های گذشته و عمر ۳۰ روزه دولت سیزدهم نه با وعده ۱۰۰ روزه، نشان داد اولاً هزینه مقاومت به‌ مراتب کمتر از هزینه‌های انفعال و سازش و مذاکره است. ثانیاً خنثی‌سازی و دور زدن تحریم‌ها خیلی هم سخت نیست و حداقل به سختی التماس در دولت قبل به آمریکا و چند کشور اروپایی برای برداشتن تحریم‌ها نیست. ثالثاً نشان داد فرصت‌های پیش روی ملت ایران بیش از تهدیدهاست و تبدیل تهدیدها به فرصت تفکر «ما می‌توانیم» می‌خواهد، نه تفکری که نگاهش به کدخدا است!
۱- مهم‌ترین اتفاق، سفر رئیس‌جمهور به تاجیکستان بود که سه دستاورد مهم و متأثر از هم داشت. دستاورد بین‌المللی آن، پذیرش ایرانِ تحریم شده از سوی روسیه و چینِ تحریم شده و هند و پاکستانِ تهدید شده به تحریم و دیگر اعضا در پیمان شانگهای به‌عنوان یک سازمان مهم بین‌المللی تأثیرگذار بود! دستاورد منطقه‌ای این سفر تشکیل کمیته چهارجانبه کشورهای همسایه افغانستان و هماهنگی برای تشکیل دولتی فراگیر در این کشور با اهتمام ایران بود. البته دستاورد منحصربه‌‌فرد جمهوری اسلامی جلوگیری از محقق شدن توطئه خروج ناگهانی آمریکا برای ادامه جنگ و خونریزی و برادرکشی در کشور همسایه افغانستان با یک سیاست اصولی بود که تحلیل آن نیازمند مجالی دیگر است. سومین دستاورد سفر آقای رئیسی به تاجیکستان تقویت روابط دوجانبه با کشور میزبان، با امضای هشت توافقنامه اقتصادی و سیاسی و حل مشکلات سیاسی فی‌مابین ایجاد شده در دولت قبلی بود. اولاً نکته مهم این است که عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای با درخواست کشورهای عضو از جمله روسیه محقق شده که نشان از درک قدرت و جایگاه و تأثیرگذاری جمهوری اسلامی در مناسبات بین‌المللی و معادلات منطقه‌ای از سوی کشورهای عضو دارد. ثانیاً نشان می‌دهد که ایران به‌عنوان حلقه وصل و انسجام بخش غرب و شرق آسیا اصولاً با این جایگاه انزوا پذیر نیست. ثالثاً قبل از اینکه یک مزیت مهمی‌برای جمهوری اسلامی باشد که هست، ایران با ظرفیت‌های فراوان اقتصادی و نظامی و ژئوپلیتیکی بر اهمیت جایگاه اقتصادی- سیاسی- امنیتی و اعتبار سازمان شانگهای نیز می‌افزاید و این سازمان همکاری‌های منطقه‌ای را برای نقش‌آفرینی در مقابله با یک‌جانبه‌گرایی آمریکا قوی‌تر می‌کند. رابعاً این اقدام می‌تواند به کشورهای عضو و دیگر کشورها در ایجاد سازوکاری برای خنثی‌سازی و رفع حربه تحریم آمریکا و چند کشور غربی و کاهش هرچه بیشتر قدرت دلار کمک و نقش مهمی‌به‌عنوان یک وزنه تعادل در مقابل نفوذ غرب در منطقه و دیگر نقاط دنیا ایفا کند. خامساً ایران به‌عنوان کشوری که در امتداد مسیر «کمربند و جاده» چین قرار دارد، می‌تواند مسیرهای ارتباطی تجاری مهم در سراسر منطقه اوراسیا و دسترسی به بازارهای بزرگ این منطقه را فراهم کند. سادساً با پیوستن ایران به شانگهای ناخواسته قدرت و توانایی‌ها و امکانات مقاومت نیز در خدمت امنیت و آسایش کشورهای عضو و گستره بیشتری از منطقه قرار خواهد گرفت و کشورهای عضو نیز از یک پشتوانه قدرتمند برخوردار می‌شوند تا جایی‌که نماینده روسیه در سازمان ملل پس از پیوستن ایران به شانگهای توئیت کرد «فرصت‌های درست و جدیدی فراهم شد و اکنون ایران نقش مهمی ‌در عادی‌سازی وضعیت منطقه ‌ایفا می‌کند». سابعاً ‌ترکیب سازمان شانگهای با پیوستن ایران بسیار مهم است. ۴۲ درصد جمعیت جهان با بیشترین مصرف‌کننده و تولیدکننده انرژی و همچنین با سه کشور بسیار مهم اقتصادی برتر دنیا یعنی روسیه، چین و هند و چهار کشور اتمی ‌یعنی روسیه، چین، هند و پاکستان که هم از نظر جمعیت، هم از نظر قدرت و فنّاوری علمی، هم از نظر سرمایه و منابع و هم از نظر قدرت نظامی خیلی جلوتر از اتحادیه اروپاست. ثامناً نکته مهم‌تر اینکه سازمان همکاری‌های شانگهای تنها سازمان با ماهیت اقتصادی- سیاسی- امنیتی توأمان است که بدون حضور غرب و نادیده گرفتن هژمونی آمریکا بنیان نهاده شده است. تاسعا با پیوستن ایران به شانگهای پشتوانه‌های جمهوری اسلامی چهارضلعی شد. اول پشتوانه قوی مردمی و اعتقادی. دوم پشتوانه توان و منابع فراوان داخلی. سوم قدرت دفاعی بومی. چهارم پشتوانه بزرگ سیاسی- اقتصادی و امنیتی در منطقه و عرصه بین‌المللی؛ و بالاخره اینکه رسانه‌های غربی و به‌ویژه شبکه‌های فارسی‌زبان مثل بی‌بی‌سی خیلی تلاش‌کردند بهانه‌های واهی از جمله عدم حضور فیزیکی رؤسای جمهور روسیه و چین و هند که برخی از آنها به علت ابتلا به کرونا در قرنطینه بودند و همچنین موضوع افغانستان را دست‌مایه کمرنگ کردن دستاوردهای سفر رئیس‌جمهور ایران به تاجیکستان قرار دهند اما قدرت دیپلماسی اقتصادی- سیاسی جمهوری اسلامی، آنها را مجبور کرد برای جلوگیری از ریزش مخاطبان خود به دستاوردهای این سفر اذعان کنند، هرچند کوتاه! بی‌بی‌سی ناخواسته و یا از سر اجبار اذعان داشت «این سازمان در حقیقت یک اتحادیه و ناتوی بزرگِ جوان و در حال قدرت گرفتن در مقابل اتحادیه و ناتوی اروپای کوچک و پیرِ در حال افول است».
۲- دومین اتفاق و دستاورد یک ماه اخیر صادرات سوخت تحریم شده ایران به لبنانِ تحریم شده، از راه سوریه تحریم شده بود! اولاً خوشحالی لبنانی‌ها از یک تجارت برد- برد با دور زدن تحریم‌ها و شکست جنگ اقتصادی آمریکا نشان داد این اقدام موجب تقویت انسجام ملی حول محور مقاومت شد که آمریکا و صهیونیست‌ها خیلی تلاش داشتند این انسجام را از بین ببرند! ثانیاً موجب انزوای جریان‌های غرب‌گرای داخل لبنان شد که حقیرانه با وجود مشکلات شهروندان و مردم خود، از ‌ترس آمریکا مدعی بودند «نباید موادی وارد کنیم که تحت تحریم آمریکاست»! ثالثاً صادرات سوخت ایران به لبنان بعد از ونزوئلا، بازتاب گسترده‌ای در محافل سیاسی- رسانه‌ای جهان داشت و اکثر تحلیلگران بین‌المللی و منطقه، از جمله مقامات رژیم صهیونیستی و رسانه‌های آمریکایی آن را یک پیروزی شیرین برای محور مقاومت و شکست توطئه‌های اسرائیل و آمریکا توصیف کردند. تا جایی‌که گزارشگر بی‌بی‌سی در لبنان مجبور شد اذعان کند «آمریکا که ۴۰ سال ایران و ۲۵ سال حزب‌الله و لبنان را تحریم کرده، اکنون در کمال ناباوری شاهد ناوها و کشتی‌های سوخت ایران در آب‌های بین‌المللی و اقیانوس‌های هند، اطلس جنوبی و شمالی و رژه‌ تانکرهای سوخت در خیابان‌های لبنان است و دنیا شاهد سکوت بایدن»! رویترز نیز با‌ اشاره به دور زدن و خنثی‌سازی تحریم‌ها از سوی ایران گفت «تحریم‌ها موجب شد تهران با افزایش صادرات محصولات پتروشیمی ‌و نفتی، منبع درآمدی خود را تغییر دهد و هدف آمریکا برای قطع درآمدهایش را با شکست مواجه کرد». رابعاً این اقدام بخشی از تحریم‌های لبنان را خنثی کرد و دولت آمریکا مجبور شد قبل از ورود فرآورده‌های نفتی ایران، با انتقال گاز از مصر و برق از اردن به لبنان از طریق سوریه موافقت کند. خامساً برخی رسانه‌های عربی منطقه نیز در راستای خط خبری رسانه‌های غربی که دست خالی بودند، مجبور شدند دست به اقدامات غیرحرفه‌ای بزنند و البته خیلی زود رسوا شدند. به این امید که شاید واردات سوخت ایران به لبنان را در فضای رسانه‌ای تحت‌الشعاع قرار دهند. از جمله خبر جعلی آتش زدن ‌تانکرهای حامل سوخت توسط نیروهای انصارالله یمن در مناطق تحت سیطره خود!
۳- سرعت گرفتن واردات واکسن و واکسیناسیون و کاهش آمار ابتلا و فوتی‌های کرونا با وجود تحریم‌ها و اف‌ای‌تی‌اف دیگر دستاورد یک‌ماهه دولت سیزدهم است که مردم بی‌نیاز از هرگونه توضیحی در این خصوص هستند!
۴- اینها همگی یعنی عملیاتی کردن راهبرد نگاه به همسایه‌ها و پیروزی ایران در جنگ اراده‌ها و در جنگ اقتصادی- رسانه‌ای آمریکا! به همین دلیل است که اکثر تحلیلگران بین‌المللی و منطقه‌ای این اتفاقات مهم را نشانه‌ای از بی‌معنا بودن تحریم‌ها و ناامیدکننده برای دموکراسی آمریکا و عمق راهبرد بازدارندگی و نفوذ جمهوری اسلامی توصیف کردند! البته به گفته «جیم ریش» عضو کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا «نگران‌کننده‌تر این است که دولت بایدن نمی‌تواند هیچ واکنشی از خود نشان دهد»!
۵- نشریه فارین‌پالیسی تأکید می‌کند «حقیقت این است که دلبستگی شدید واشنگتن به تحریم‌ها، ارتباط چندانی با اثربخشی آنها ندارد و همه چیز به افول آمریکا مربوط می‌شود و روسای جمهور درمانده آمریکا چون ابزار دیگری ندارند، تحریم به ابزاری به‌عنوان چاقوی همه‌کاره ارتش سوئیس! برای استفاده روزمره آنها تبدیل شده و در نتیجه تحریم‌ها نه تنها افول آمریکا را آشکار می‌کند بلکه باعث تسریع آن نیز می‌شود». بر همین اساس نخبگان آمریکایی اکنون به جایی رسیده‌اند که برای جلوگیری از افول قدرت آمریکا به سیاست‌گذاران خود توصیه می‌کنند به جای استفاده از حربه تحریم، دسترسی به بازارهای آمریکا را به‌عنوان ابزاری در سیاست جهانی در پیش بگیرند! البته قبل از این توصیه، سخنان وودرو ویلسون خطاب به رؤسای جمهور بعد از خود در سال ۱۹۱۹ میلادی نشان از ژن و ذات خباثت‌آمیز آمریکایی‌ها دارد: «از تحریم به‌عنوان یک راه‌حل اقتصادی، صلح‌آمیز و آرام ولی درمانی مرگبار و وحشتناک برای تسلیم شدن دیگران استفاده کنید تا نیاز به توسل به زور نداشته باشید» این ذات خبیث با توصیه نخبگانی از یک سو و مذاکره و لبخند دیپلماسی از سوی دیگر قابل اصلاح نیست و فقط با مقاومت می‌توان این ژن را خنثی کرد و از جهش و گسترش آن در امان ماند!