شروع و تداوم خط نفاق از تردید تا تخریب
زمینهپژوهی یک رخداد تاریخساز- مصطفی غفّاری
متأسّفانه «خطّ تردید» در سلامت انتخابات که مدّتها پیش از برگزاری انتخابات آغاز شده بود، به «خطّ تخریب» خیابانی رسید. درحالیکه رهبر انقلاب مدّتها پیش یعنی در سخنرانی یکم فروردین 1388 در حرم مطهّر رضوی، در این مورد به «دوستان خوب» نظام و انقلاب درباره دامن زدن به تردیدها و همسویی با دشمن هشدار داده بودند:
«انتخابات به فضل الهی و به حول و قوّه الهی انتخابات سالمی است. من میبینم بعضیها در انتخاباتی که دو سه ماه دیگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع کردهاند به خدشه کردن. این چه منطقی است؟ این چه فکری است؟ این چه انصافی است؟ اینهمه انتخابات در طول این 30 سال انجام گرفته است - در حدود 30 انتخابات - مسئولان وقت در هر دورهای رسماً متعهّد شدهاند و صحّت انتخابات را تضمین کردهاند، و انتخابات صحیح بوده است؛ چرا بیخود خدشه میکنند، مردم را متزلزل میکنند، تردید ایجاد میکنند؟ که البتّه در ذهن مردم عزیز ما با این حرفها تردید ایجاد نخواهد شد. من به مسئولین انتخابات هم سفارش و تأکید میکنم؛ بهطور حتم بایستی انتخابات را جوری برگزار کنند که پرشور باشد؛ دست همه نامزدها باز باشد؛ مردم آزادانه بتوانند انتخاب کنند و انتخابات، سالم و با امانت کامل انشاءالله انجام بگیرد و انجام خواهد گرفت.»
ایشان در همان سخنان، صریحاً نسبت به شایعات و گمانهزنیهای همیشگی درمورد «رأی رهبری» در این انتخابات که اغلب به بهانه حمایت ایشان از دولت نهم صورت میگرفت نیز واکنش نشان داده بودند:
«بنده یک رأی دارم، آن را در صندوق میاندازم. به یک نفری رأی خواهم داد، به هیچکس دیگر هم نخواهم گفت که به کی رأی بدهید، به کی رأی ندهید؛ این تشخیص خود مردم است. بنده گاهی از دولت حمایت میکنم، دفاع میکنم؛ بعضی سعی میکنند برای این کار معنای نادرستی جعل و ابداع کنند... این ربطی به انتخابات ندارد، بحث انصاف و بیانصافی است. حمایت کردن از خدمتگزاران در کشور، وظیفهای است که هم من دارم، هم همه دارند؛ این مربوط به اعلام موضع انتخاباتی نیست.»
این سخنان رهبر انقلاب آنقدر باورپذیر بود که در طول رقابتهای انتخاباتی نیز، هر یک از نامزدها تلاش میکرد در راستای خصوصیّاتی که ایشان بهعنوان معیارهای انتخاب اصلح مطرح میکردند، خود را واجد آنها نشان دهد. رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان نامزدها گفتند: «اتّفاقاً آقای کروبی در ملاقاتی که با من داشتند، گفتند که مصداق آن صحبتهای شما [در جریان سفر به استان کردستان] من هستم و آقای موسوی هم که آمدند یک موقع پیش من، گفتند که مردم میگویند که مصداق سخنان رهبری آقای کروبی است.»
جالب توجّه اینکه در طول رقابتهای انتخاباتی، نامزدی که بیش از همه بر دیدگاههای رهبری و تبعیّت از ولایت فقیه تأکید داشت، شخص آقای موسوی بود. برای نمونه وی اردیبهشت سال 88 در دانشگاه فردوسی مشهد گفته بود: «ما بدون اصل ولایت فقیه در 30 سال گذشته در برابر تهدیدات آسیبپذیر بودیم و هر لحظه ممکن بود که کشور به وضعیّت گذشته برگردد. باید توجّه داشت که اصل ولایت فقیه ما را در مقابل کودتاها، حفظ کرده است. بنده با اعتقاد به مسئله ولایت فقیه وارد عرصه انتخابات ریاستجمهوری دهم شدهام.»
آقای موسوی همچنین گفته بود همواره از مقام ولایت فقیه دفاع کرده و حتّی در سالهای سکوت هم بهترین رابطه را با رهبر معظّم انقلاب داشته است.
وی حتّی از این هم فراتر رفت و در جمع دانشجویان اراک، راهبرد انتخاباتی خود را «اصولگرایی اصلاحطلبانه» عنوان کرد و گفت: «بنده از این شعاری که رهبر معظّم انقلاب دادهاند، دست برنمیدارم.»
رقابت جدّی و شفّاف
خصوصیّت بینظیر انتخابات 88 از دید
رهبر انقلاب، نوع رقابتهایی بود که آزادانه میان نامزدها و هواداران آنها صورت میگرفت. بسیاری از مردم نیز به هواداری از نامزدها، به مباحثات سیاسی در خانوادهها یا خیابانها یا شبکههای اجتماعی مجازی پیوسته بودند و از جدّیّت و شفّافیّت رقابتها استقبال میکردند. البتّه این رقابتها «درون نظام» تعریف شده و مردم نیز چنین تلقّیای از آن داشتند:
«چهار نفری که وارد عرصه این انتخابات جدّی شدند، همهشان جزو عناصر نظام و متعلّق به نظام بودند و هستند... اینها عناصر نظامند؛ اینها همهشان متعلّق به نظامند. البتّه اختلافنظر دارند، اختلاف برنامه دارند، در جهتگیریهای گوناگون سیاسی با هم تفاوتهای متعدّدی دارند؛ امّا همهشان مال نظامند؛ چهار نفر از عناصر نظامند. این رقابت درون نظام تعریف شد؛ نه رقابت بین درون نظام و بیرون نظام... همهشان را من از نزدیک میشناسم، افکارشان را میدانم، سلایقشان را میدانم، خصوصیّات رفتاریشان را میدانم، با همهشان از نزدیک من کار کردم. البتّه بنده همه دیدگاههای این آقایان را قبول ندارم؛ بعضی از نظرهایشان و عملکردهایشان از نظر من بدون شک قابلانتقاد است؛ بعضی را برای خدمت به کشور مناسبتر از بعضی دیگر میدانم؛ امّا انتخاب به عهده مردم بوده و هست؛ مردم انتخاب کردند. خواست من، تشخیص من، نه به مردم گفته شد، نه مردم لازم بود آن را مراعات کنند.» بنابراین از دیدگاه
رهبر انقلاب، دعوای نامزدهای انتخاباتی دعوای انقلاب و ضدّانقلاب نبود؛ همچنانکه مردم نیز در چهارچوب نظام عمل کردند.
سیلاب نقد
در مدّت قانونی تبلیغات نامزدها و پیش از آن، «سیلابی از نقد و انتقاد» به راه افتاد. همه شاهد بودند که مناظرههای تلویزیونی میان نامزدها نیز نقش ویژهای در دامن زدن به این رقابتها داشت. این مناظرات، نشان داد نظام اسلامی با مردم «اندرونی و بیرونی» ندارد و رأی مردم نیز از روی دقّت و تأمّل در مواضع نامزدها است.
مواضع افراد و مواضع گروهها بدون ابهام، بدون پیچیدهگویی، عریان، در مقابل چشم مردم قرار گرفت؛ سیاستهایشان چیست، برنامههایشان چیست، پایبندیهایشان کدام است، تا چه حد است. اینها در مقابل چشم مردم قرار گرفت و مردم توانستند قضاوت کنند. مردم احساس کردند که در نظام اسلامی بیگانه به حساب
نمیآیند.
این مناظرهها که به سطح خیابانها هم کشیده شد و حتّی به خانههای مردم هم راه یافت، البتّه قدرت انتخاب مردم را بالا برد؛ امّا میبایست بهگونهای برقرار و تلقّی میشد که به «کدورت و کینه» مبدّل نشود و اثر عکس ایجاد نکند. به همین دلیل، رهبر انقلاب در همان خطبهها پیشنهاد کردند که این نوع مناظرهها با حذف برخی عیوب در سطوح مدیریّتی «ادامه پیدا کند» تا دیگر به حالت انفجار در آستانه انتخابات
نرسد.
مهمترین عیوب مناظرات از دید ایشان عبارت بود از احساساتی و عصبی شدن نامزدها، سیاهنمایی وضع موجود یا کارنامه 30 ساله نظام، طرح موارد اثباتنشده در مراجع ذیصلاح و... امّا مهمتر از همه «بیانصافی» بود که دغدغه اصلی رهبری در مورد رقابت انتخاباتی را شکل میداد:
«بنده هم مثل بقیّه آحاد ملّت نشستم پای تلویزیون و این مناظرهها را تماشا کردم و از آزادی بیان لذّت بردم؛ از اینکه نظام جمهوری اسلامی توانسته است به کمک مردم بیاید تا بتوانند قدرت انتخاب خود را بالا ببرند، لذّت بردم؛ امّا این بخش معیوب قضیّه، بنده را ناخرسند کرد؛ متأثّر شدم. برای طرفداران نامزدها هم آن بخشهای معیوب، آن تعریضها، آن تصریحها، التهابآور و نگرانکننده بود، که البتّه از هر دو طرف هم بود.»
برای مردم آشکار بود که در رویکرد انتخاباتی رئیسجمهور وقت «کارنامه درخشان 30ساله انقلاب» با بیاخلاقی کمرنگ جلوه داده شده و در طرف مقابل نیز، بهجای نقد دولت و رئیسجمهور، «اخلاق و قانون و انصاف» زیر پا گذاشته
شده است.