ضرورت حاکمیت اخلاق در شبکههای اجتماعـی
اخلاق، هدف اصلی بعثت پیامبران از جمله پیامبر معظم اسلام(ص) است. بنابراین، هر فعلی از افعال انسان میبایست در چارچوب اصول و قواعد اخلاقی انجام شود؛ زیرا انسان در برابر خود، خدا و خلق، تکالیفی دارد که باید انجام دهد. این تکالیف در چارچوب اصول و قواعد اخلاقی انجام میشود؛ زیرا حتی احکام شرعی و دستوری اسلام نیز مبتنی بر اصول و قواعد اخلاقی است؛ از این رو در استنباط و بیان احکام شرعی و قوانین آن، همواره به اصول اخلاقی به عنوان اصل حاکم به اصطلاح اصولی ارجاع داده میشود.
از آنجا که هر گونه فعالیت «تولیدی، ترویجی و مصرفی» در شبکههای اجتماعی، فعلی از افعال انسانی است، میبایست تحت اصول و قواعد اخلاقی و احکام شرعی قرار گیرد. به این معنا که تولیدکنندگان محتوا، ترویجکنندگان و بازنشردهندگان آن و همچنین مصرفکنندگان و استفادهکنندگان آن، موظفند در هر سه عرصه تولید، ترویج و مصرف محتوا، بر اساس اصول اخلاقی و شرعی عمل کنند، به طوری که حق ندارند محتوای ضد اخلاقی و ضد قانونی تولید یا آن را ترویج و بازنشر دهند یا به استفاده از آن محتوا بپردازند و از آن بهره گیرند و اندیشهها و نیز رفتارها و کردارهای خویش را بر اساس آن محتوا سامان دهند.
در نوشتار حاضر تاثیر شبکههای اجتماعی در اخلاق مردم و ضرورتهای رعایت اخلاق در زمینه مدیریت و تولید و مصرف محتوای شبکههای اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است.
تاثیر شبکههای اجتماعی
در اخلاق مردم
با نگاهی به شبکههای اجتماعی میتوان گفت که این شبکهها تاثیر مستقیمی بر فکر، شخصیت و عمل انسانها دارند؛ زیرا صرفا ابزارهای ارتباطی نیستند، بلکه این شبکهها به عنوان ابزارهای تاثیرگذار، در همه حوزههای فکری و رفتاری و شخصیتی حضور و ظهور جدی دارند.
قدرت بیمانند تواترسازی، افکارسازی و گفتمانسازی شبکههای اجتماعی تا جایی است که عدهای از مردم گمان میکنند آنچه از طریق شبکههای اجتماعی دریافت میکنند، حقایق قطعی یقینآوری است که هیچ شک و تردیدی در آنها نیست. این گونه است که آنها را همچون وحی منزل میدانند و همه افکار، مقدرات و اعمال فردی و جمعی و نیز شخصی و اجتماعی خود را بر اساس آن تنظیم میکنند.
در ظاهر، شبکههای اجتماعی این امکان را فراهم آورده تا تبادل آزاد اطلاعات انجام شود، در حالی که با نگاه دقیق به منابع تحلیلگر شبکههای اجتماعی میتوان به سادگی دریافت که «اطلاعات» در شبکههای اجتماعی همانند رسانهها و اینترنت دورههای نخست، همواره مدیریت میشود و تنها مردم به چیزهایی دسترسی پیدا میکنند که مدیران در شبکه جهانی خواهان دسترسی عموم مردم به آن هستند. مدیریت اطلاعات و دانش در شبکههای اجتماعی همانند رسانههای ماهوارهای از سوی صاحبان «زر و زور و تزویر» انجام میشود زیرا این شبکههای اجتماعی میتوانند «سلطه استکباری» آنان را تامین یا تضمین یا گسترش دهند و در جنگ نرم روانی کفه را به سوی آنان سنگین کنند.
بیگمان شبکههای اجتماعی در حال مدیریت اطلاعات و دانش، بلکه مدیریت انسان هستند تا بتوانند با جهانسازی، نوعی از اخلاق و فرهنگ را به مردم القا کنند که بیشتر در راستای «اصالت لذت» و سرگرم کردن مردم به آن است تا این گونه بتوانند اهداف استثماری و استعماری خویش را در شکل جدید و نرم آن پیش برند، بیآنکه هزینه آنچنانی بر آنان تحمیل شود؛ زیرا بردگان جنگ نرم در شبکههای اجتماعی، خود ابزاری برای گسترش و سلطه بیچون و چرای گفتمان اصالت لذت هستند که هیچ اصول اخلاقی جز «لذت» و ارضای آن را مبنای فکر و تقدیر و عمل خویش قرار نمیدهند.
شخصیتها در جهانی که شبکههای اجتماعی و رسانههای استکباری آن را میسازند، شخصیتهای تهی از هر گونه اخلاق و اصول انسانی هستند؛ زیرا تهاجم انبوهی از افکار و رفتار مبتنی بر لذت جویی، مردم را به سمت و سویی میکشاند که نمیتوانند در برابرآن مقاومت کنند.
البته آنچه بیان شد ناظر به مجموعه امروزی شبکههای اجتماعی و رسانههای به ظاهر همگانی در فضای مجازی است که فضای فکری و فرهنگی جوامع بشری را تهدید میکند؛ ولی این بدان معنا نیست که شبکههای اجتماعی یا رسانهها به طور کلی از چنین هویت و ماهیتی برخوردار هستند، بلکه این ابزار همانند دیگر ابزارها میتواند مفید یا مخرب باشد؛ بنابراین، لازم است تا مدیریت شبکههای اجتماعی به دست کسانی قرار گیرد که به اصول اخلاقی
دست کم اعتقاد دارند و بر اساس اصالت لذت افکارسازی و گفتمان سازی نمیکنند.
قدرت گفتمان سازی شبکههای اجتماعی در حد و اندازهای است که میتواند مردم را ناخودآگاه و ناخواسته به سمت و سوی فکر و عملی سوق دهد که شخصیت آنان در نهایت «شیطانی» یا «متاله و الهی» باشد. باید از این قدرت بسیار قوی برای ایجاد انسانهای در سطح مکارم اخلاقی بهره برد ، نه آنکه آنان را به سطح حیوان ساقط کرد و تنها همانند چهارپایان آنان را سرگرم شهوترانی کرد یا چنان با این ابزار به سمت غضب سوق داد که قتل و کشتن برای آنان یک لذت به تمام معنا باشد.
در فضای کنونی شبکههای اجتماعی همانند دیگر رسانهها، آنچه در حال اتفاق افتادن است، هنجارشکنی و گسترش ضد ارزشها و حتی
قانون شکنی است؛ چرا که مدیریت فعلی شبکههای اجتماعی و بلکه همه رسانهها در سطح جهانی در اختیار استکبار جهانی و شیطانی است که بر فکر اصالت لذت تکیه و تاکید دارد و روزبهروز برای گسترش و دامن زدن به آن به شکل هیجانی عمل میکند. این گونه است که انواع تغییرات خلقی در اجتماعات بشری و نفوس آدمی شکل میگیرد و مردمان به جای آنکه قوای شهوانی و غضبانی خویش را مهار و مدیریت کنند، به افزایش آن میپردازند.
در شبکههای اجتماعی خارجی و جهانی عمدتا به برهنگی فرهنگی و فرهنگ برهنگی از همه جنس تاکید میشود و با هنجارشکنی در همه ابعاد، بر آزادی مطلق فجوری دمیده میشود به گونهای که گفتمان اصلی در همه جوامع بشری ارضای شهوات و قوه غضب است. بازیها و فیلمها بر مدار و محور لذتجویی و اقسام شهوات سامان مییابد و اسراف و زیاده روی در شهوات جنسی و غذایی در کنار قتل و غارت و اذیت و آزار دیگران تشویق و ترغیب میشود.
ضرورت حاکمیت اخلاق در مدیریت و تولید محتوای شبکههای اجتماعی
از نظر آموزههای قرآن، هر مسلمانی موظف است تا در چارچوب عرف معقول و مقبول عمل کند که انسان را به کمالات سوق دهد. بنابراین، عرف هرگز نمیتواند ضد اخلاقی و بر خلاف مبانی آن باشد.
شکی نیست که مهمترین واصلیترین صفت اخلاقی که یک حقیقت و فضیلت انسانی است، عدالت است. عدالت به معنای قرار دادن هر چیزی در جای حقی است که خدا برای آن قرار داده است. این بدان معناست که انسانها میبایست در عرفی که میسازند اصول اخلاقی از جمله عدالت را مراعات کنند. بنابراین، هر کسی در شبکههای اجتماعی اگر بخواهد به تولید محتوا یا مدیریت بپردازد میبایست نخست اصول اخلاقی را بشناسد و جایگاه حق هر چیزی را بداند و برای آن تلاش کند تا هر چیزی در جایگاه حق خویش که خدا قرار داده و مقدر نموده قرار گیرد.
کسانی که مدیریت شبکههای اجتماعی را به دست میگیرند، باید از خلق عظیم برخوردار باشند؛ یعنی از سطح عالی و تمام اخلاقیات بهرهمند باشند به طوری که همانند عظمت کوه اورست در زمین یا خورشید در آسمان به چشم آیند. از همین رو رهبری و هدایت امور اجتماعی مهم از جمله مدیریت شبکههای اجتماعی میبایست در اختیار صاحبان خلق عظیم باشد.(قلم، آیه 4؛ نساء، آیه 59؛ مائده، آیه 55)
اگر از نظر آموزههای وحیانی هدف خلقت، بندگی خدا به عنوان یک حکم عادلانه است، هر کسی که بخواهد در هر کاری وارد شود میبایست این بندگی را در ساختار عدل دنبال کند و بر اساس آموزههای عادلانه خدا، عمل و رفتار کند. این بدان معناست که هر گونه تولید محتوا چه در قالب کتب یا چند رسانهای دیداری و شنیداری و مانند آنها، نمیبایست بر اساس اصالت لذت و تامین قوای شهوانی و غضبانی باشد؛ بلکه عقل انسانی باید حاکم بر اعمال باشد و آن را برای رشد و بالندگی انسان و جوامع بشری مدیریت کند.
هر کسی که در جایگاه مدیریت یا تولید محتوای شبکههای اجتماعی قرار میگیرد می بایست خود را در سطح رهبران و مربیان بشر بداند و به افکارسازی و شخصیتسازی و عمل گرایی بر اساس اصول اخلاقی و قواعد آن بپردازد و این گونه تزکیه و تعلیم الهی داشته باشد؛ وگرنه کسی که به افکار سازی بر اساس اصالت لذت میپردازد و شخصیتها و اعمال را بر اساس آن سامان میدهد و هنجار شکنی میکند و به جای معروف، منکر را تشویق و ترغیب و توسعه میبخشد، چنین شخصی به عنوان «ائمه الکفر» میبایست از نظر قانونی و حقوقی مجرم و از نظر اخروی گناهکار دانسته شود و مجازاتهای دنیوی و اخروی را به جان بخرد.(توبه، آیه 12)
از نظر قرآن، همان طوری که جان و مال هر کسی محترم است و حتی خود شخص نمیتواند نسبت به آن بیاحترامی و هتک حرمت کند، همچنین نمیتواند نسبت به عرض و آبروی خویش به گونهای عمل کند که موجب بیاحترامی شود. این عمل نسبت به دیگران نیز حرام بلکه از نظر قانونی و شرعی جرم است و مجازاتی را در دنیا و آخرت به دنبال دارد. از همین رو کسی که قذف میکند و به دیگری تهمت میزند که زنایی کرده میبایست هشتاد ضربه را متحمل شود.(نور، آیات 1 تا 8)
بنابراین، تولید محتوایی که موجب میشود تا «عرض» خود یا دیگران هتک شود، به عنوان «منکرات» (ناشایستهها) نه تنها حرام است، بلکه نسبت به دیگران جرم و موجب مجازات میشود.(حجرات، آیه 12)
در تولید محتوا نمیتوان از اصول اخلاقی و قانونی تعدی کرد و بر اساس بدگمانی نسبت به دیگران اعم از دولت یا مردم، مطالب ومحتوایی را تولید کرد که قطع و یقین علمی نسبت به آن وجود ندارد، همچنین نمیتوان برای تولید محتوا از هر ابزاری حتی حرام مانند «تجسس» و فضولی در زندگی دیگران بهره گرفت؛ یا حتی اگر اطلاعات موثقی از شخص داشته باشد که قطعی و یقینی است نمیتوان در شبکههای اجتماعی منتشر کرد، زمانی که آن اطلاعات «محرمانه» یا «خاص» یک دستگاه چون قوه قضایی باشد.(حجرات، آیات 10 تا 12)
خدا در قرآن به مومنان هشدار میدهد که اولیای شیطان گرفتار انواع خوف هستند؛ زیرا اصولا مستکبران شیطانی برای حفظ و یا گسترش سلطه شیطانی خودشان از ابزار ترساندن دوستان خویش استفاده میکنند و کسانی که تحت ولایت آنان هستند همواره در ترس به سر میبرند.(آل عمران، آیه 175)
با نگاهی به شبکههای اجتماعی خارجی و جهانی میتوان دریافت که مدیریت تولید محتوا در این شبکهها به دنبال ایجاد خوف و هراس در کسانی است که به این شبکهها اعتماد میکنند تا این گونه سلطه خویش را نسبت به آنان حفظ کنند. این خوف را گاه با هراس افکنی نسبت به امور یا کسان یا چیزهایی ایجاد و گسترش میدهند که اولیای شیطان را به سمت شیطان سوق میدهد تا برای حفظ امنیت خویش در سلطه شیطانی باقی بمانند.
ملاحظات اخلاقی
در ترویج و مصرف محتوا
با نگاهی به آموزههای قرآن، همان طوری که لازم است تا ملاحظات اخلاقی در مدیریت شبکههای اجتماعی یا مدیریت تولید محتوا در نظر گرفته شود و بر اساس معیارهای اخلاقی مدیریت و تولید انجام شود، همچنین لازم است تا اخلاق در هنگام ترویج و نشر یا بازنشر و بلکه حتی در مصرف واستفاده از محتواهای شبکههای اجتماعی مراعات شود؛ زیرا ترویج و نشر و بازنشر یا استفاده از یک محتوا به عنوان یک فعل مکلف تحت احکام اخلاقی و حقوقی و قانونی
قرار میگیرد.
از نظر قرآن هر گونه استفاده از هر منبع غیر موثق جایز نیست؛ زیرا استفاده از منابع فاسق و غیر موثق موجب میشود تا انسان فکر و عملی را داشته باشد که بر خلاف منافع فردی و جمعی است و به خود و دیگران آسیب میرساند.(حجرات، آیه 6)
بنابراین، اگر کسی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در حال نشر و ترویج یا استفاده از محتوایی است که درباره آن و منابع آن شک دارد باید دست نگه دارد وبه اولیای امور آن مراجعه کند.(نساء، آیه 59) زیرا نشر یا استفاده از این محتوا میتواند به ایجاد نزاع و درگیری یا ترس یا شایعهپراکنی و دیگر رفتارهای نابهنجار بینجامد که خطرات آن برای فرد وجامعه بسیار است؛ حتی برخی از این محتواها میتواند لرزه به اجتماع بیندازد و موجب جنگ و خونریزی و قحطی و ناامنی هتک حرمت و آبروی شخص یا اشخاص و مانند آنها شود.(احزاب، آیات 60 و 61)
به هر حال، اخلاق در هر جایی بویژه در شبکههای اجتماعی میبایست به عنوان یک اصل، بر همه افعال و اعمال و رفتارهای ما در تولید و ترویج و مصرف حاکم باشد و نباید در اموری وارد شویم که به اصول اخلاقی زیان میرساند و در نهایت به شخصیت و اعمال خود و دیگران لطمه زده و همگی را به سقوط میکشاند.