آفت تعارفات دروغین(پرسش و پاسخ)
پرسش:
آیا تعارفات موجود در روابط میان آحاد مردم موجب تقویت و تحکیم بعد عاطفی و انسانی میشود یا اینکه آثار سوء و کدورت قلبی و نفاق و دورویی را در وجود انسان تقویت و نهادینه میکند؟
پاسخ:
مبنای تعارفات پسندیده
تعارفات تا آنجا که پای عواطف واقعی در کار باشد و مقصود شخص ابراز عاطفه و علاقه و محبت بوده باشد، خوب و پسندیده است. زندگی اگر عاری از عواطف باشد خشک و بیروح است، و از ادب عاطفه و محبت این است که مکتون نماند و به طرف مقابل اظهار شود تا محبت او نیز جلب گردد.
رسول خدا(ص) فرمود: علاقهای که میان تو و دوستت هست، آن را زود ظاهر ساز که رشته دوستی را محکمتر میکند. تعارف تا آنجا که به صورت تبادل عواطف واقعی و اظهار محبت صمیمی باشد، خوب و مستحسن است.
تعارفات دروغین یا نفاق و دورویی
متاسفانه ملتهایی که رشد اخلاقی و اجتماعی بالایی ندارند، گرفتار انواع تعارفات دروغین میباشند. دو نفر از آنها که همراه یکدیگر هستند و میخواهند به اتاقی وارد شوند یا از اتاقی خارج گردند، مدتی با یکدیگر تعارف میکنند، در صورتی که هرکدام از آنها در دل خود از جلو افتادن دیگری ناراضی است. همچنین است تعارفاتی که بعضی میزبانها نسبت به مهمانان میکنند، همه اظهارات بیروح و خشک است. تصنع و ظاهرسازی است. اینگونه تعارفات داخل در نفاق و دورویی است.
استعداد نفاق و دورویی در انسان
نفاق و دورویی از مختصات بشر است، و اگر در بعضی از حیوانات دیگر بوده باشد، یک درجه خفیفی است.
برخی حیوانات مانند روباه به مکر و خدعه معروف شدهاند، که قابل مقایسه با مکرها و خدعهها و ظاهرسازی و تصنعهای انسان نیست، ولی نباید چنین تصور کرد که چون مکر و خدعه و دورویی از مختصات بشر است، پس کمالی است برای بشر و باید از آن استفاده کرد. زیرا دورویی و نفاق یک نوع سوءاستفادهای است از یک استعداد کمالی بشری آن چیزی که نقص است و نام نفاق و دورویی دارد این است که آدمی از همین استعداد و قدرت فرد برای فریب دادن و گمراه ساختن و گول زدن دیگران استفاده کند. پس نفاق و دورویی در عین اینکه از مختصات انسان است کمال انسانی نیست بلکه یک نوع سوءاستفاده از یک استعداد انسانی است.
قدرت بر رازداری و استتار کمال است
در اینجا آنچه کمال انسان به حساب میآید، قدرت بر استتار و رازداری و مکتوم نگهداشتن عقیده و فکر و احساسات درونی است. این قدرت در ذات خود کمال است و عیبی ندارد.
در همه ظروف و احوال و شرایط مقتضی نیست که آدمی عقیده خود را ظاهر کند، زیرا ممکن است، دیگران استعداد پذیرفتن آن را نداشته باشند، یا آنها سوءنیت داشته باشند و موجب مزاحمت صاحب عقیده را فراهم کنند. همچنین مقتضی نیست که آدمی در همه جا احساسات خود را آشکار کند. از آداب معاشرت این است که انسان غم و غصهای دارد آن را در چهره خود ظاهر نسازد، و موجب ملامت خاطر دیگران نگردد.
صداقت و شفافیت، راه نجات انسان
متاسفانه بسیاری از مردم دچار این اشتباه هستند که نفاق و دورویی و مکر و خدعه را یک امتیاز برای خود میشمارند و به آن نام زرنگی میدهند، صداقت و صراحت و یک رویی را از سادگی و کم شعوری میشمارند، گمان میکنند که با مکر و خدعه و نفاق بهتر میتوان با عوامل حیات و زندگی اجتماعی هماهنگی کرد و اهداف خود را پیش برد، غافل از اینکه طبع عالم بر صداقت و درستی است. آن کس که با خداوند فکر کند خدا فوق همه مکرکنندگان است. قرآن کریم همواره از راستی و صداقت و صراحت دم میزند و با ندای بلند میفرماید که مکر و نیرنگ و نفاق با همه پیشرفتهای موقت محکوم به شکست خوردن است. روزگار بساط نیرنگ و دورویی را در هم میپیچد و شیشه نفاق را میشکند. اساس عالم بر حقیقت است نه بر مجاز و نمیتوان به هیچوجه نظام راستین جهان را به بازی گرفت.