kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۵۲۲۸
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۴۰۰ - ۲۲:۵۳

ایران در رسانه‌های جهان

 

سرویس سیاسی-
رسانه‌های بین‌المللی و منطقه‌ای روزانه اخبار و تحلیل‌های مختلفی را درباره ایران منتشر می‌کنند. ترجمه گلچینی از این گزارشات و تحلیل‌ها به معنای تایید محتوای آنها نبوده و صرفاً برای آشنایی مخاطبان با فضای رسانه‌های خارجی درباره کشورمان است.
هاآرتص: اسرائیل نتوانسته چالش موشکی ایران
و حزب‌الله را حل کند
روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» در گزارشی به قلم «آموس هارل» کارشناس صهیونیست آورده است: اسرائیل با چالش ایجاد پاسخ مناسب در برابر تهدید اصلی دشمنان این کشور، به ویژه از زمان جنگ دوم لبنان در سال 2006، در حوزه موشک و سیستم پرتاب موشک عمودی مواجه است. سیستم‌های رهگیر تیر و گنبد آهنین، دفاع موثری در برابر حملات گسترده از نوار غزه ایجاد کرده‌اند، اما برای موفقیت در جنگ با حزب‌الله یا جنگ از چند جبهه که هزاران موشک همزمان از لبنان، سوریه و غزه به اسرائیل پرتاب می‌شود، موفق نخواهند بود.
نیروهای دفاعی اسرائیل از مشکلات بیشتری رنج می‌برند؛ مشکلاتی از قبیل: کاهش وضعیت و قابلیت‌های نیروهای زمینی و نگرانی روزافزون برای استقرار آنها در صورت لزوم برای اقدام همه‌جانبه در خاک دشمن، عدم آموزش واحدهای ذخیره و کاهش انگیزه. ستاد کل ارتش اسرائیل با نگرانی‌ها و ترس غیرنظامیان دست و پنجه نرم می‌کند که این امر باعث کاهش اعتماد عمومی به ارتش شده است.
اسرائیل و ایالات متحده توافق دارند که ایران هم از نظر اقتصادی و هم به دلیل ویروس کرونا در وضعیت سختی قرار دارد. توانایی‌های نظامی ایران در برابر غرب محدود است و به حملات کوچک در برابر اهداف غیر مستقیم مرتبط با اسرائیل، مانند کشتی‌های متعلق به شرکت‌های اسرائیلی محدود شده است. اما واشنگتن متوجه شده است که روند رو به رشد غنی‌سازی اورانیوم توسط ایران منافع آمریکا را تامین نمی‌کند. بایدن اکنون به دنبال یک طرح جایگزین است. یکی از سناریوهای احتمالی این است که آمریکایی‌ها فشار اقتصادی بر ایران را افزایش دهند، همراه با چند ماه خرابکاری مخفیانه به امید متقاعد کردن تهران به بازگشت به میز مذاکره و نشان دادن انعطاف پذیری بیشتر. برخی از مقامات ارشد امنیتی اسرائیل هنوز این احتمال را منطقی می‌دانند. هرگونه توافق حاصله، بار دیگر تحقق پروژه هسته‌ای ایران را برای یک دهه یا بیشتر به تاخیر می‌اندازد. این بار، اگر ایران به تعهدات خود عمل نکند یا توافق به هم بخورد، اسرائیل مجبور است از زمان خود برای یک واکنش نظامی واقع بینانه به بهترین شکل استفاده کند. همانطور که در رسانه‌های بین‌المللی به طور گسترده گزارش شده است، اسرائیل بین سال‌های 2009 تا 2013 چندین بار خود را برای حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران آماده می‌کرد. در این خصوص نتانیاهو 11 میلیارد شیکل (3.4 میلیارد دلار) برای این عملیات اختصاص داده است. اما در واقع بسیار پایین تر، او هرگز دستور حمله نداد و در آن زمان تردیدهایی وجود داشت که آیا قابلیت‌های عملیاتی اسرائیل به اندازه کافی برای این کار پیشرفته است یا خیر.
نفتالی بنت اکنون در حال توسعه یک سیاست جدید است که روابط با چین را به عنوان یک موضوع امنیت ملی تعریف کرده و نگرانی‌های ایالات متحده را در نظر می‌گیرد. «در این دوره رقابت قدرت‌های بزرگ»، اسرائیل باید راهی بین تقویت روابط استراتژیک خود با مهم‌ترین متحد خود، ایالات متحده و تقویت روابط ثمربخش و مطمئن با چین، به عنوان یک شریک مهم اقتصادی، بیابد.
اما در حوزه‌ای دیگر، اسرائیل در حال نزدیک شدن به دوراهی است که مستلزم تجدید نظر در سیاست خود است. علیرغم همه تلاش‌ها، اسرائیل به طور کامل نتوانسته حزب‌الله و ایران را از توسعه خطوط برای افزایش قابلیت‌های پرتاب موشکی بازدارد. این معضلی است که دولت بنت و لاپید یا هر دولتی که جایگزین آن شود را در سال‌های آینده با آن روبرو خواهد شد.
اسرائیل باید یک تغییر مهم را در نظر بگیرد: همدلی دولت بایدن با اسرائیل آشکار و قوی است، اما در صورت بروز درگیری روی زمین، اسرائیل فضای کمتری نسبت به دولت ترامپ در اختیار خواهد داشت. در حال حاضر در عملیات نگهبان دیوارها در ماه می، فشارهای شدیدی بر اسرائیل وارد شد تا هر دو طرف به طور عمومی اعتراف کنند که به سرعت با آتش بس موافقت کرده است.
مقامات اسرائیلی معتقدند که در هر درگیری آینده ، ایالات متحده ارسال سریع کمک‌های امنیتی را دشوارتر خواهد کرد ، به ویژه اگر شامل سلاح‌های تهاجمی دقیق باشد. این به دلیل قدرت روزافزون جناح مترقی حزب دموکرات است که می‌تواند هرگونه تلاش در کنگره را خنثی کند. این چالشی است که اسرائیل در جنگ دوم لبنان 2006 و جنگ غزه در سال 2014 با آن روبرو نشد. این می‌تواند آزادی حرکت ارتش اسرائیل در زمان جنگ را محدود کند.
مدرن دیپلماسی:
ایران توسط متحدان خود تقویت می‌شود
وبگاه «مدرن دیپلماسی» در مطلبی نوشت: لحظه‌ای که دونالد ترامپ به طور یکجانبه از توافقنامه برجام خارج شد، ایالات متحده در حال سوار شدن بر یک غلتک پر از ناهمواری بود. در حالی که تحریم‌های تلافی جویانه اقتصاد ایران را فلج کرده بود، آنها ایران را در مسیر بازدارندگی، متقاعد کردند. ایران در حال حاضر دارای 60 درصد اورانیوم غنی شده است؛ در حالی که این میزان در زمان توافق هسته‌ای 3.67 درصد بود و در حالی که ترامپ از ایران انتظار داشت که عصبی شده و سرانجام درخواست کمک کند، عکس این حالت اینک بیشتر به واقعیت نزدیک‌تر است. با این حال، هم ایران و هم آمریکا آنقدر سرسخت هستند که به هم اجازه دست برتر بودن را نمی‌دهند. با این وجود، در حالی که چشم اندازهای «ابرقدرت جهانی» در وضعیت مبهمی است اخیراً به نظر می‌رسد که ایران در وضعیت خوبی بسر می‌برد.
در حالی که رئیسی بر تعهد خود برای مذاکره تا حد ممکن برای دور ساختن ملت خود از تحریم‌های آمریکا تأکید کرده است، لیکن پس از مراسم سوگند، برنامه زمان‌بندی خاصی را ترسیم نکرد. در این خصوص امیرعبداللهیان گفت: «دو، سه ماه طول می‌کشد که دولت جدید در ایران مستقرشود و بتواند برنامه‌ریزی کند.» این بیانیه باعث تشدید ناراحتی ایالات متحده شد، زیرا هدف به دست آوردن مزیت بیشتر بود: نه اینکه مذاکرات به تأخیر افتاده یا زمان آن توسط حکومت محافظه‌کار ایران دستکاری شود که نسبت به نفرت این کشور از جهان غرب هیچ تردیدی وجود ندارد.
ایالات متحده و در نتیجه اتحادیه اروپا در موقعیت ضعیفی قرار دارد: در شرایط کنونی بن‌بستی وجود ندارد. اگرچه ممکن است ایران در از سرگیری مذاکرات یک شوالیه به نظر برسد، اما به صراحت بیان می‌کند که مذاکرات وین شرایط خودش را خواهد داشت. علاوه‌بر این، همکاری روزافزون ایران با چین در کنار تلاش‌های اقتصادی مترقی، به سادگی موقعیت ایران را ارتقا می‌بخشد که این مقدمات ناراحتی ایالات متحده را فراهم خواهد آورد. این خواه برنامه‌ای برای ایجاد یک مرکز جدید گاز طبیعی در دریای خزر باشد یا گسترش روابط مابین ایران و شرکت ملی نفت چین که تحریم‌های آمریکا را به عنوان یک سلاح موثر خنثی می‌کند.
در حقیقت اروپا اعتبار خود را برای ایران از دست داده است. این ادعا تا حدودی حقیقت دارد که اروپا هیچ اقدامی در جهت فشار آوردن به دونالد ترامپ برای بازگشت به توافق هسته‌ای یا لغو تحریم‌های اضافی نکرد. در واقع، اتحادیه اروپا تغافل نموده و در کنار سیاست‌های وحشتناک رئیس‌جمهور سابق آمریکا بازی کرد. اخیراً، شی‌جین پینگ، رئیس‌جمهور چین، ضمن اطمینان خاطر از تعهد خود برای بازگرداندن ایران به توافق2015 ، به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هشدار داد که از نقش نظارتی خود برای حمایت خبیثانه از ایالات متحده یا اهداف اتحادیه اروپا فراتر نرود. با توجه به افزایش همکاری‌های اقتصادی و سیاسی میان کشور چین، روسیه و ایران، به احتمال زیاد در صورت پایان مذاکرات، روسیه و چین در کنار ایران خواهند بود.
اگر ایران متوسل به اعمال فشار در مذاکرات شود، همانطور که آمریکا از ماه آوریل این کار را انجام داده است، گزینه‌های رژیم بایدن به دو مورد تقلیل می‌یابد: یا پذیرفتن شرایط دیکته شده توسط جبهه تندروهای ایران یا اعمال تحریم‌های بیشتر. با این حال، دومی بعید به نظر می‌رسد؛ زیرا آقای بایدن حتی به دنبال رد پای ترامپ نخواهد بود. حتی اگر او بخواهد این رویه را از طریق شورای امنیت سازمان ملل متحد دنبال کند، قطعاً این لایحه با مقاومت چین و روسیه مواجه خواهد شد. بنابراین، در حالی که بایدن و همرزمانش ادعا می‌کنند که در صورت شکست برنامه به «گزینه‌های دیگر» روی می‌آورند، من به سختی می‌توانم درک کنم که یک ایالات متحده بشدت لطمه دیده، همراه با اروپایی‌ها که از نظر سیاسی آسیب دیده هستند، ابزارهای لازم برای به زانو درآوردن ایران را در اختیار داشته باشد. من یک سؤال ساده دارم که عقلانیت من را تحت تأثیر قرار می‌دهد: چرا ایالات متحده در صورت وجود گزینه‌های بهتر در وهله اول، ماه‌ها برای احیای توافق وقت می‌گذراند؟ اگر ایالات متحده در وهله اول گزینه‌های بهتری داشت، چرا ماه‌ها را برای احیای توافق تلف می‌کرد؟ روی هم رفته، من تقریباً به شکل کارمیک می‌دانم که ایران جدید با متحدان غیر متعارف جوان‌تر شده است؛ در حالی که تماشاچیان قدرتمند رو به زوال هستند.
جروزالم پست: ایران بر برنامه آنتونی بلینکن
در سال 2021 مسلط خواهد شد
روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» در مطلبی نوشت: آنتونی بلینکن یکی از نزدیکترین مقامات جو بایدن است. او در سال 2009، زمانی که بایدن معاون رئیس‌جمهور بود، به عنوان مشاور امنیت ملی وی خدمت می‌کرد. بعداً بلینکن، از سال 2015 تا 2017 معاون وزیر امور خارجه شد. کمی بعد از اینکه بایدن برنده انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 اعلام شد، او اعلام کرد که بلینکن دیپلمات ارشد وی خواهد بود. بلینکن 58 ساله در نیویورک از پدر و مادری یهودی متولد شده است.
بلینکن در اولین ماه ریاست خود به عنوان وزیر امور خارجه ایالات متحده، وقت خود را به چین اختصاص داد، کشوری که به طور گسترده‌ای رقیب اصلی آمریکا محسوب می‌شود. با این حال، وضعیت به سرعت در ماه مه تغییر کرد. عملیات نگهبان دیوارها مناقشه اسرائیل و فلسطین را در مرکز توجه دولت بایدن قرار داد و بلینکن اولین سفر خود را به این منطقه انجام داد. در قدس، رام‌الله و قاهره توقف نمود، تا از نزدیک پیگیر امور شود و از برقراری آتش بس اطمینان خاطر حاصل کند. بلینکن همچنین با بایدن و لوید آستین وزیر دفاع برای مقابله با پیامدهای خروج مخرب افغانستان همکاری نزدیک داشت. بلینکن بر تخلیه سفارت آمریکا در کابل و همچنین خروج دیپلمات‌ها، شهروندان آمریکایی و پرسنل افغان نظارت داشت. این بحران از زمان روی کار آمدن او مهم‌ترین بحران محسوب می‌شود، زیرا دموکرات‌ها و جمهوریخواهان به دولت نمره پایینی در چگونگی عقب‌نشینی از افغانستان دادند.
موضوع دیگر بلینکن مذاکرات غیرمستقیم در وین با ایران درخصوص تبعیت متقابل از توافق هسته‌ای 2015 است. بلینکن بلافاصله پس از آنکه سوگند یاد کرد، گفت که به طور خستگی‌ناپذیری تلاش خواهد کرد تا راهی را برای بازگشت آمریکا و ایران به برنامه جامع اقدام مشترک پیدا کند. با این حال، ایرانیان مذاکرات را از سه ماه پیش متوقف کرده و دور دیگری از مذاکرات هنوز برنامه‌ریزی نشده است. اینکه آیا ایالات متحده راه‌حل دیپلماتیک را دنبال خواهد کرد یا تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی بیشتری را به دنبال دارد، هنوز مشخص نیست. اما در هر صورت، ایران بر برنامه بلینکن در سال آینده نیز تسلط خواهد داشت.