در محضر امام خمینی(ره)
میخواستم خودتان بفهمید
کیفیت خرج خانه و خرید به عهدۀ من بود. لیست چیزهایی را که میخواستیم، مینوشتم و آن را خدمت امام میبردم و پول میگرفتم و برای خرید به بازار میرفتم. هرچه باقی میماند، بهعنوان تنخواه نگه میداشتم.
یک روز خدمت ایشان رسیدم و گفتم: این چیزها را میخواهیم و جمعش اینقدر میشود. مبلغ را که گفتم امام فرمودند: در جمع اشتباه کردی. من دوباره شروع کردم به جمع زدن و گفتم: جمعش درست است. ایشان سکوت کردند و فقط پول را دادند. من به بازار رفتم و خرید کردم. دست آخر دیدم پول زیاد آوردم. فهمیدم که در جمع کردن 9 فرانک را 90 فرانک حساب کردهام. خدمتشان رسیدم و گفتم: حاج آقا! من اشتباه کردم و پول زیاد آوردم. فرمودند: من همان صبح فهمیدم، میخواستم خودتان بفهمید. این نکتۀ ریز و لطیفی است. اگر ایشان همان صبح روی حرف خودشان پافشاری میکردند، من احساس میکردم که در این خانه به من اطمینان ندارند و دلسرد میشدم. اما وقتی که ایشان به من اعتماد کردند، چقدر ارتباط خالصانه شد.
* خانم مرضیه حدیده چی (دباغ )- کتاب آینه حسن
ص 85- خاطره 91.