مناسبتهایی که تلویزیون از دست می دهد!
احمد سیمای عراقی
برنامههای مناسبتی از جمله آثار لازم برای تلویزیون هستند. بهدلیل وجود مناسبتهای گوناگون ملی، مذهبی، تاریخی، اجتماعی در کشور لزوم هماهنگی تولید برنامه با این مضامین به خوبی احساس میشود. اصولا ما کشور و مردمی هستیم که با هویت مذهبی و ملی عجین شدهایم. نقش صداوسیما بهعنوان یک رسانه فراگیر در تعمیق این هویت بسیار چشمگیر است.
نمادینسازی مناسبتها و فرهنگ به عهده چند نهاد است که خانواده، جامعه و رسانه بهصورت عمده بنا شده که در حال حاضر فضای مجازی رقیب همه اینها شده است. اما همچنان در مناسبتهای مذهبی و ملی و تاریخی این صداوسیماست که میتواند از این فرصت بهره ببرد و مفاهیم مدنظر خود را طرح و نهادینه کند.
مفاهیمی که همگام با رسالت واقعی صداوسیما و در چارچوب سیاستهای کلی نظام قرار دارد. نه اینکه سیاست ما بر اساس نظر اسپانسرها تعیین شود و این آش آنقدر شور شود که به بهانه برنامه کودک ماکارونی تبلیغ کنند. عید نوروز، عید غدیرخم، عید قربان، دهه اول محرم و تاسوعا و عاشورا، اربعین، عید فطر، فتح خرمشهر، شب یلدا، دهه فجر، ملی شدن صنعت نفت، هفته دفاع مقدس و... همه و همه از مناسبتهایی هستند که میبایست برنامههای ترکیبی مبتنی با این رویکرد در تلویزیون تولید و پخش شود.
اما آنچه در حال حاضر در صداوسیما وجود دارد تکرار مکررات است و به نوعی اغلب این مناسبتها با استفاده از آرشیو (غنی) صداوسیما رفع و رجوع میشود. و میزان برنامه تولید مناسبتی کمترین سهم را دارد. البته برای مناسبتهای طولانی مثل نوروز، دو رویکرد وجود دارد؛ اول خرید آثار است که بسیار کم هزینهتر از تولید است. و دوم هم سری دوزی سریالهایی مثل «پایتخت» است که در یک جهش آشکار از برنامه خانوادهمحور به تجاری تبدیل شد. در مناسبتهایی مثل محرم یا شهادت ائمهاطهار(ع) نیز همه برنامهها به صحبت و گفتوگوی مجری در استودیویی با پسزمینه تصویر حرم مطهر اهلبیت(ع) محدود شدهاند و کمتر خلاقیتی در آنها دیده میشود.
گویی تلویزیون قبلاً برای هر مناسبت یک اثر ساخته و بعد هر سال آن را نمایش میدهد. این ضعف بزرگی است، چون نشان میدهد این نهاد فرهنگی مهم و موثر به یک خواب عمیق زمستانی درباره برنامههای مناسبتی فرو رفته است.
از آن مهمتر اینکه در سیما برنامهای برای تولید آثار مناسبتی وجود ندارد، چون اهمیت آن هنوز درک نشده است. نگاهی به شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای و سینما در اروپا و آمریکا نشان میدهد که آنها از ظرفیت مناسبتها نهایت استفاده را میبرند؛ طوری که آلمانها هنوز در مورد جنگ جهانی فیلم میسازند. و یا آمریکا در هر مناسبتی برای تقویت سلطه و تحمیل نقش خود بهعنوان ژاندارم و نجاتدهنده جهانیان فیلم میسازد. شبکههای ماهوارهای فارسیزبان در دهه فجر، بیشتر از ما کار میکنند و سعی میکنند با برنامههای شبه مستند، مخاطب خود را فریب دهند و تاریخ را تحریف کنند.
اصولا آثار مناسبتی در کجای ذهن برنامهریزان صداوسیما قرار دارد و استراتژی آنها به این موضوع چیست؟ قطعا خیر، چون برنامه و استراتژی وجود ندارد اگر هم دارد بهانه بودجه و منابع مالی سرپوش تمام کاستیها است. اصولا تعامل نداشتن با مخاطب و یک سویه بودن رسانه باعث رویگردانی از رسانه میشود.
ترکیه سالهاست که به هر مناسبتی به فخر فروشی از گذشتهاش مشغول است و از هر مناسبت و فرصتی برای انتقال مفاهیم مورد نظر خود استفاده میکند. مثلا اگر اغلب آثار آنها ترکیه را کشوری زیبا و آرام با مناظر بسیار متعدد و دلنشین نشان میدهند که نشاندهنده تفکر حاکم بر رسانههای آن کشور است که با صنعت گردشگری آنها هم خوانی دارد. واقعاً ما در این موضوع چه کردهایم؟و چه عملکردی داشتهایم؟ و اصولا موضوعات اساسی چه جایگاهی در صنعت سینما و تلویزیون دارد و انتقال مفاهیم برگرفته از تفکر و اندیشه را چگونه به زبان تصویر بیان کردهایم؟ اصولا تصویر زبان سینما و تلویزیون است نه اینکه رویکرد رادیومحور در تلویزیون را شاهد باشیم.
پویایی و نوآوری نتیجه خلاقیت و خلاقیت حاصل برنامه و برنامه ماحصل اندیشه است که در برنامههای مناسبتی تلویزیون این عناصر یافت نمیشود.