ایران در رسانههای جهان
سرویس سیاسی-
اوراسیا ریویوو: ایران تهدید می کند
اسرائیل تماس میگیرد
و طالبان ایجاد هراس میکند
پایگاه خبری «اوراسیا ریویو» در گزارشی به قلم «جیمز دورسی» کارشناس مسائل بین المللی نوشت: به نظر می رسد عربستان سعودی در پی افتضاح به بار آمده توسط آمریکا در افغانستان زیر وعدههایی که داده زده است و اینک روسیه را در استفاده از فرصتهای ایجاد شده در منطقه مجاز می شمارد؛ اما نه روسیه مایل است و نه میتواند جایگزین ایالات متحده به عنوان ضامن امنیت خلیج فارس شود. با این حال، عربستان سعودی احتمالاً می خواهد از تنش های بوجود آمده در منطقه استفاده کند. زیرا هر چه که باشد آنها به القاعده اجازه دادند تا حملات 11 سپتامبر را از افغانستان برنامه ریزی کند. القاعده همچنان در افغانستان به همراه گروه های مختلف شبه نظامی وجود دارد. طالبان اصرار دارند که هیچ کس اجازه انجام عملیات فرامرزی و یا حمله به کشورهایی غیر از خاک افغانستان را نخواهد داشت. در حالی که هیچ تردیدی وجود ندارد که شاهزاده محمد (ولیعهد سعودی) دوست دارد با رژیم صهیونیستی رابطهای آشکار داشته باشد، این احتمال وجود دارد که پیروزی شبه نظامیان مذهبی در افغانستان باعث تردید عربستان در شکستن این تابو شده زیرا این امر میتواند به ایجاد انتقادات گسترده در جهان اسلام منجر شود.
نیل کیلیام، محقق خاورمیانهای گفت: «رهبری طالبان احتمالاً کمپینی را برای به چالش کشیدن مشروعیت آل سعود آغاز خواهد کرد و مستقیماً با مردم عربستان برای به چالش کشیدن اقتدار خاندان آل سعود مبارزه خواهد کرد. در عین حال، پادشاهی عربستان مشتاق خواهد بود که سیاست خود را با ایالات متحده و شرکای غربی آن هماهنگ کند و از این راه در ایجاد روابط دیپلماتیک با دولت جدید افغانستان و ارائه کمک به مردم این کشور بهرمند شود.»
با این حال، خروج آمریکا از افغانستان سوالاتی در مورد اعتبار حمایت ایالات متحده از پادشاهیهای خلیج فارس ایجاد می کند. همچنین تمایل ایالات متحده به سرگیری مذاکرات برای احیای توافق هسته ای ایران این اعتبار حمایتی را متزلزل کرده و چشم انداز تبدیل شدن افغانستان به میدان جنگ را افزایش میدهد. این رقابت بین عربستان سعودی و ایران است، اگرچه هر دو طرف سعی می کنند تنش ها را کاهش دهند. کیلیام، در این زمینه استدلال میکند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نفوذ خود را در میان طالبانیهایی که درپیحملات 11 سپتامبر عقب نشینی کرده اند، افزایش داده است. در حقیقت با اصلاحات اجتماعی فرهنگی و نادیده گرفتن سنت ها از سوی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، و به مرحله عمل رساندن مجدد همان سنتها توسط طالبان در افغانستان، اختلاف عقیده و مسیر میان پادشاهی عربستان و طالبان بیشتر شده است. نهایتاً تجزیه و تحلیل کیلیام بر این فرض است که کاهش تعامل میان عربستان و طالبان و بهبود روابط این گروه با ایران به این معنی است که تمایلات این گروه بیشتر از اینکه به سمت عربستان باشد به سمت ایران است.
تایمز اسرائیل: مانور قطعات شطرنج ایرانی
در جایی دور از افغانستان
روزنامه آنلاین صهیونیستی «تایمز اسرائیل» در مطلبی به قلم «لنی بن دیوید» یکی از دیپلماتهای سابق رژیم اسرائیل در آمریکا نوشت: بازی شطرنج ممکن است توسط ایرانیان اختراع شده باشد. با این حال، من ترجیح می دهم یک جمله از بازی بسکتبال را برای توصیف فعالیت های نظامی ایران نقل کنم: بازی را خارج از جریان توپ تماشا کنید! حرکات، دریبل ها و مانور بازیکنان از ویژگیهای اساسی بازی دفاعی و تهاجمی است.
امروزه ایران دارای دو نیروی دریایی است، نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، که نیروی دریایی سنتی است و نیروی دریایی سپاه جمهوری اسلامی ایران، که یک نیروی نامتقارن است. آنها از مناطق استاندارد عملیاتی در خلیج فارس و دریای عرب فراتر میروند. پس از دست دادن چندین کشتی در سالهای اخیر بر اثر تصادفات و خرابکاری احتمالی، ایرانیان اکنون سفرهای دورو درازی را به سمت مدیترانه، غرب آفریقا، دریای بالتیک و حتی آمریکای جنوبی آغاز کرده اند. کارشناسان نیروی دریایی در حال بررسی مجموعه ای از کشتیهای نفتکش ایرانی هستند که از طریق کانال سوئز به لبنان نزدیک می شوند و بیحرکت در نقطهای خارج از تنگه جبل الطارق (از 25 آگوست) ایستادهاند، و شاید آماده میشوند تا برای دریانوردی در لبنان وارد دریای مدیترانه شوند. آیا دو «ناوگان» ایرانی در سواحل شرقی مدیترانه با محموله نفتی بحث برانگیز خود به حرب الله تعلق دارد؟
در هشتم ژوئن 2021، حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله اعلام کرد که سازمان وی کمبودهای فاجعه بار سوخت لبنان را برطرف می کند: «ما به ایران می رویم و با دولت ایران مذاکره می کنیم نفت موردنیاز را خریداری میکنیم. نصرالله گفت که کشتیها آنها را به بندر بیروت میآورند.
نفت ایران برای جلوگیری از تحریمهای آمریکا علیه این کشور، به حزبالله فروخته می شود. از طرفی محموله های سوخت توسط گروهی از تجار شیعه لبنانی خریداری شده است. در 19 آگوست، نصرالله وعده داد که اولین نفتکش ایرانی به سمت لبنان خواهد آمد. وی به اسرائیل و آمریکا هشدار داد که پس از فروش نفت به افراد لبنانی، هرگونه حمله به این کشتی در «قلمرو لبنان» خواهد بود و حزب الله واکنش نشان خواهد داد. رهبر حزب الله حتی با ارائه پیشنهاد به شرکت های نفتی ایران برای جستجوی نفت در آبهای سرزمینی لبنان، تهدید خود را علیه لبنان افزایش داده است. با توجه به اینکه لبنان و اسرائیل در مورد مرز دریایی مورد مناقشه خود که دارای ذخایر تجاری گازی است مذاکره کردهاند، باز کردن پای ایران و حزب الله به موضوع اکتشاف، عملا به ایجاد درگیری و بحران در منطقه منجر می شود. از طرف دیگر هم سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در یک کنفرانس مطبوعاتی در 23 آگوست به وضوح اعلام کرد که ایران آماده فروش نفت بیشتر به لبنان است. او گفته است: «ما نفت و فرآورده های آن را بر اساس تصمیمات و نیازهای دوست خود میفروشیم. در صورت لزوم، ایران آماده ارسال سوخت به لبنان است. البته ما نمیتوانیم رنج مردم لبنان را ببینیم.»».
دو پالایشگاه لبنان، یکی پالایشگاه زهرانی و و دیگری پالایشگاه طرابلس، بیش از 20 سال پیش فعالیت خود را متوقف کردند. این دو پالایشگاه هنوز مازوت و بنزین وارداتی را ذخیره میکنند و سپس این مشتقات را پالایش و توزیع میکنند. ذخیره سازی میتواند مقصد نفتکشهای ایرانی باشد و یا این که نفت در بنادر سوریه تخلیه شود. آیا نفت ایران بدون هیچ گونه ممانعتی از سوی اسرائیل یا کشورهای غربی وارد لبنان خواهد شد؟ یا نفتکشهای ایرانی توسط کشتیهای جنگی مکران و سهند اسکورت خواهند شد؟
با این حال، اهل سنت لبنان، مسیحیان و حتی برخی از رهبران شیعه مخالفت خود را با توطئه نفتی نصرالله و ایران اعلام کرده و اعتراضات جدی را مطرح میکنند. سعد حریری، نخست وزیر پیشین، گفت که حزب الله «میداند که کشتی های ایرانی، تحریم های بیشتر مشابه تحریم های علیه ونزوئلا و دیگر کشورها را برای لبنان به همراه خواهد داشت.» حریری ادامه داد: حزب الله ادعا میکند که کشتی ایرانی «قلمرو لبنان» است، «این مظهر تضییع حاکمیت ملی ما و قلمداد کردن لبنان به مثابه یک استان ایرانی است.»
در این خصوص ایالات متحده با تاخیر، در واقعه انرژی لبنان وارد ماجرا شد. دوروتی شی سفیر آمریکا در لبنان در 19 اوت به العربیه گفت: «لبنان نیازی به نفتکشهای ایرانی نداشت.» گفته میشود که طرح وی شامل جریان گاز طبیعی مصر به اردن برای تولید برق قابل ارسال به لبنان است.
با نگاهی گذرا به نقشه منطقه، اسرائیل در وسط این کشورها واقع شده است. گاز طبیعی اسرائیل که از میدانهای گازی تامار و لویاتان در نزدیکی شهر بندری حیفا استحصال می شود امروزه بدون هرگونه هیاهویی در اردن و مصر عرضه می شود. در ماه جولای، بنی گانتز، وزیر دفاع اسرائیل از طریق سازمان ملل متحد به لبنان کمکهای بشردوستانه ارائه کرد؛ «قلب من با دیدن تصاویر گرسنه ها در خیابانهای لبنان به درد می آید». گانتز وعده داد که اسرائیل «آماده عمل» و ارائه کمک های بشردوستانه به این کشور است. در کمال تاسف، پیشنهاد اسرائیل به احتمال زیاد هیچ خریداری نخواهد داشت، حداقل نه علنی و نه مستقیم.
فاکس بیزینس: بزرگترین شرکت هواپیمایی افغانستان
به دنبال پناهگاه هواپیما در ایران است
وبگاه «فاکس بیزینس» در گزارشی نوشت: درپی نگرانیها از وضعیت امنیتی در افغانستان و هجوم مردم به فرودگاه بینالمللی کابل با هدف تلاش برای خروج هوایی از آن کشور در هفته گذشته، شرکت هواپیمایی خصوصی «کام ایر» افغانستان بسیاری از هواپیماهای مسافربری خود را به ایران فرستاده است تا آنها را ایمن نگه دارد. به گزارش رویترز، تهران مجوز فرود هواپیماها را ارائه کرده است. این تصمیم با «استانداردهای همکاری بین المللی با کشورهای همسایه» مطابقت دارد. کاهش تعداد هواپیماهای مسافربری در افغانستان به دنبال دو بمب گذاری مرگبار در خارج از فرودگاه بین المللی حامد کرزای و هتل بارون، وضعیت وخیمتری را پیش از این ایجاد کرده است.
کام ایر در سال 2003 توسط کارآفرین محلی زمری کامگار تاسیس شد. قبل از شورش های جاری، این شرکت هواپیمایی ادعا می کرد که سالانه بیش از 1 میلیون مسافر را جابجا می کند. به گزارش فوربس، این خط هوایی به 12 مقصد در افغانستان و سایر مناطق در ترکیه ، هند و کشورهای حوزه خلیج فارس و آسیای میانه خدمات رسانی می کند. ناوگان کام ایر متشکل از 12 هواپیمای بوئینگ و ایرباس است و مشخص نیست این هواپیماها تا چه زمانی قادر به اقامت در ایران خواهند بود.
نشنال اینترست:
ایران و طالبان، دوستان سریع یا دشمنان سرسخت؟
«نشنال اینترست» در مقاله ای از «حسین موسویان» متخصص امنیت و سیاست هسته ای خاورمیانه در دانشگاه پرینستون و رئیس سابق کمیته روابط خارجی امنیت ملی ایران نوشت: شکست ایالات متحده در دستیابی به اهداف خود و ظهور دوباره طالبان در افغانستان مشهود است، اما اینکه آیا آنها برای ایران یک چالش یا فرصت محسوب می شوند هنوز مشخص نیست.
نخست اینکه پیروزی طالبان می تواند به طور بالقوه تهدیدی جدی برای امنیت ملی ایران باشد. اصول اصلی دکترین ایدئولوژیک طالبان بر وهابیت متمرکز است. ایدئولوژی رادیکال اهل سنت که ذاتاً ضد شیعه است. ظهور مجدد طالبان به احتمال زیاد طیف وسیعی از چالش ها را برای امنیت ملی ایران ایجاد خواهد کرد. اینها شامل تقویت فرقه گرایان و جنبش های تجزیهطلب در ایران است.
موضوع دوم این است که سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ بر ایران، استراتژی « شرق محوری» را در میان نخبگان ایرانی تقویت کرد. این لزوماً به معنی گسترش روابط با قدرتهای شرق یعنی روسیه و چین است. برخی تحلیلگران معتقدند که مطمئناً یکی از اهداف خروج ناگهانی ایالات متحده از افغانستان ایجاد چالش های امنیتی برای روسیه، ایران و چین است.
سوم اینکه در دوران دولت ترامپ، عربستان سعودی و اسرائیل عملاً جبههای متحد علیه ایران تشکیل دادند. در نتیجه، ایالات متحده، عربستان سعودی و اسرائیل همکاری های سیاسی-امنیتی خود را گسترش دادند و هر کاری از جمله از بین بردن برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را که ممکن بود علیه ایران انجام دادند. همین ائتلاف می تواند از طالبان به عنوان ابزاری علیه ایران استفاده کند که مورد حمایت و حمایت ایالات متحده
خواهد بود.
موضوع چهارم این است که صدها هزار افغان پس از حمله شوروی در اوایل دهه 1980 به ایران فرار کردند. جریان مهاجران افغان پس از حمله آمریکا به افغانستان سرعت گرفت. در حال حاضر حدود سه میلیون مهاجر افغان در ایران زندگی می کنند. با توجه به مشکلات اقتصادی که ایران در پی استراتژی فشار حداکثری دولت ترامپ با آن دست به گریبان است که در واقع حتی پس از انتخاب جو بایدن نیز ادامه یافته است، افزایش جریان پناهندگان به ایران تنها می تواند بیکاری جوانان را تشدید کند.
با این حال تصرف طالبان چندین فرصت را برای ایران فراهم می کند:
اولاً، انقلاب 1979 ایران جنبه ضد امپریالیسم قابل توجهی را به نمایش گذاشت. ایران موضع سختی در قبال ایالات متحده، اولین مورد از یک قدرت امپریالیستی از آن زمان تا کنون، اتخاذ کرد و سعی کرد محور مقاومت در منطقه را در برابر هژمونی ایالات متحده تشکیل دهد و رهبری کند . طالبان نیز اعلام میکند که در برابر سلطه آمریکا در افغانستان و در منطقه مقاومت می کند. و اگر طالبان در این مورد جدی است، به احتمال زیاد ایران را متحد خود خواهد یافت. حماس نمونه ای از جنبش سنی جهادی است که توانسته با عربستان سعودی و ایران روابط قوی داشته باشد. حماس و ایران دلایل مشترکی برای اتحاد خود یافته اند: مبارزه با امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم.
ثانیاً، ایران و افغانستان روابط فرهنگی و تاریخی فوق العاده ای دارند. زبان رسمی افغانستان فارسی است و بخشی از جمعیت آن از جامعه شیعه هستند. از این رو، طالبان همه افغان ها را تشکیل نمی دهند. برای ایجاد یک دولت باثبات، طالبان به مشارکت و همکاری سایر اقلیت های قومی نیز نیاز دارد: تاجیک ها، هزاره ها، ازبک ها و حتی پشتون ها که لزوماً با طالبان همسو نیستند. موفقیت در برقراری حکومت بالقوه فراگیر در افغانستان به مشارکت همه اقوام در دولت آینده افغانستان و ایجاد روابط عادی با تهران بستگی دارد .
ثالثاً، پیروزی طالبان در افغانستان به معنای شکست استراتژیک برای ایالات متحده است. تحولات اخیر در افغانستان ضعف های ایالات متحده را آشکار کرده است. بنابراین، اغراق نخواهد بود اگر بگوییم به پایان دوران تسلط منطقه ای آمریکا رسیده ایم. این لحظه طلایی است که پکن، مسکو، تهران و محور مقاومت دهه ها منتظر آن بودند. خلأ قدرت ایجاد شده در منطقه نیاز به پر شدن دارد و به احتمال زیاد این قدرت ها شکاف بوجود آمده را پر خواهند کرد.
رابعآً، تحولات اخیر در افغانستان می تواند فرصتی برای بهبود روابط دوجانبه عربستان و ایران باشد. در هفتههای اخیر، دو کشور مذاکراتی را در بغداد انجام داده اند، اما نتیجه هنوز مشخص نیست اما مذاکرات مثبت بوده است. مدتهاست مقامات سعودی هنگام مذاکره با ایران نگران دو موضوع بوده اند: اول، قدرت نامتعادل ناشی از برتری ایران در امور مختلف منطقهای و دوم اینکه رهبر معظمانقلاب آیت الله علی خامنهای و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصمیمگیرندگان واقعی هستند، نه دولت روحانی. اما اکنون رئیسی با حمایت مقام معظم رهبری و سپاه به عنوان رئیس جمهور جدید ایران انتخاب شده است. پیروزی طالبان در افغانستان را می توان به عنوان پاداشی برای سعودیها در نظر گرفت که میتواند به آنها انگیزه ای برای بهبود روابط دوجانبه با ایران بدهد. این می تواند در واقع زمینه را برای همکاری گستردهتر در منطقه فراهم کند.