kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۴۵۲۴
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۴۰۰ - ۲۳:۲۳

اخبار ویژه

اسناد بی‌صداقتی لابه‌لای اظهارات مقام آمریکایی
سخنان متناقض مقام آمریکایی نشان می‌دهد که واشنگتن نه می‌خواهد درباره بازگشت به تعهداتش در برجام تضمین بدهد و نه حتی برجام را توافق معتبر می‌داند!
رابرت مالی (نماینده ویژه آمریکا در امور ایران) به رادیو فردا گفت: ما نمی‌دانیم که آیا در صورت بازگشت آمریکا به برجام، نیت ایران بازگشت به تعهداتش در برجام هست یا خیر. آنچه می‌بینیم این است که اگر این نیت ایران است، نیت ما هم هست و می‌تواند خیلی زود مورد مذاکره قرار گیرد، تا هر دو به تعهدات‌مان بازگردیم. آمریکا تحریم‌هایی را که در تناقض با برجام است برمی‌دارد، و ایران بر مبنای برجام، قدم‌های هسته‌ای خود را بازمی‌گرداند.
موضوع دیگری که نمی‌دانیم این است که چه ایران مواضعی خواهد داشت. ما در شش دور مذاکره به پیشرفت‌هایی اساسی دست یافتیم اما همه فواصل پر نشدند، ‌و اگر ایران با موضعی تندتر بازگردد، پر کردن آن فواصل سخت خواهد بود، چرا که کم کردن این فواصل حتی در دولت قبلی هم سخت بود.
وی می‌افزاید: ما پیشرفتی واقعی در زمانی که مذاکره ادامه داشت به دست آوردیم، و بله، وقتی مذاکره را در ژوئن متوقف کردیم فواصلی جدی هم پابرجا ماندند. ما آماده‌ایم که بازگردیم و آن فواصل را ببندیم.
من می‌خواهم یک موضوعی فراتر از این را در این جا باز کنم. دولت پیشین آمریکا، با کارزار فشار حداکثری اشتباه محاسبه کرد. امید داشت که اعمال تحریم‌های سخت به دور از هرگونه راه سیاسی در پیش روی ایران، موجب تسلیم ایران و قبول شروط آمریکا خواهد شد. آن یک اشتباه محاسبه بود و پرزیدنت بایدن بر سر کار آمد و تلاش کرد این رویه را تغییر دهد.
آنچه موجب نگرانی ماست، این است که شاید امروز ایران درگیر یک اشتباه محاسبه است و فکر می‌کنم با پیشبرد برنامه هسته‌ای خود، ‌و افزایش فعالیت‌های هسته‌ای، می‌تواند فراتر از بازگشت به برجام، از آمریکا امتیاز بگیرد. این اتفاق هم نخواهد افتاد. مالی در ادامه اظهار داشت: هدف ما بازگشت به برجام و بعد پاره کردن آن نیست، هدف ما بازگشت به برجام،‌مستحکم کردن آن، پایدار کردن آن و استفاده از آن به عنوان یک مبناست. وقتی ایران از تضمین صحبت می‌کند، تضمینی وجود ندارد.
من در 2015 در زمان مذاکرات حضور داشتم. این توافق، نتیجه گفت‌وگوی بسیار طولانی بین دیپلمات‌های دو طرف بود، و نتیجه هم این بود که این یک تفاهم سیاسی میان پنج عضو دائم شورای امنیت، آلمان و ایران است. و همه متوجه بودند که اگر یک طرف توافق را نقض کند، واکنش طرف مقابل یکسان خواهد بود.
اگر ایران در پی دستیابی به توافق از نوعی دیگر است، توافقی که تضمین‌های واقعی دارد، چیزی شبیه یک «پیمان»، آن‌وقت باید درباره آن مذاکره کنیم و آن برجام نخواهد بود. اگر ایران امتیاز بیشتری بخواهد، آمریکا هم در پی امتیاز بیشتر خواهد بود، و این آن چیزی نبود که ما در وین در پی آن بودیم.
این مقام آمریکایی در ادامه گفته است: هدف ما هم‌اکنون بازگشت به برجام است. ما در عین حال گفتیم، و وزیر خارجه بلینکن هم بارها گفته است که در یک مقطعی، ما به جایی می‌رسیم که پیشرفت‌های برنامه هسته‌ای ایران آنچنان خواهد بود که صرفا بازگشت به «این برجام» ممکن نخواهد بود.
درباره این اظهارات گفتنی است که اولا چون عهدشکنی و خروج آمریکا از برجام مقدم بر برخی واکنش‌های ایران (با 2 سال تاخیر) بوده، طبیعتا این آمریکاست که باید خروجش را با بازگشت به تعهدات لغو تحریم‌ جبران کند، و این در حالی است که ایران حتی از برجام هم خارج نشده و همچنان همه تعهداتش را مطمئنا اجرا کرده است. این نقطه، اولین نقطه راستی‌آزمایی است که اتفاقا دولت بایدن در آن رفوزه شده و ثابت کرده قصد بازگشت به توافق سال 2015 را ندارد.
ثانیا «مالی» اعتراف می‌کند در همان مذاکرات مربوط به دولت روحانی هم آمریکا آماده توافق واقعی (منطبق با حداقل حقوق ایران) نبوده است. او می‌گوید پر کردن فاصله در همان دولت هم سخت بود و حال آنکه آمریکا طرف عهدشکن ماجراست و پر کردن فاصله به این بود که آمریکا بدون شرط و شروط، تحریم‌ها را لغو کند تا ادعای مخالفت با رویکرد دولت ترامپ باورپذیر شود، نه اینکه همان تحریم‌های دوبرابر شده ابزار چانه‌زنی و باج‌خواهی قرار گیرد!
در اینجا ایران امتیاز جدیدی نمی‌خواهد که پای مذاکره و چانه‌زنی یا توافق جدید به میان بیاید. ایران حق پایمال شده خود را می‌خواهد. بنابراین ادعای مالی مبنی بر اینکه ایران می‌خواهد از آمریکا «امتیاز بگیرد»،‌ به تسامح دیگر بی‌صداقتی و سندی بر عدم اراده برای بازگشت به تعهدات خود است. به عبارت دیگر، اراده دولت بایدن «برای تغییر رویه» صرفا با عمل بدون شرط قابل اثبات است و نه شرط‌گذاری و طفره از تعهدات.
ثالثا مقام آمریکایی رسما می‌گوید «تضمین وجود ندارد» و ضمنا خواستار مذاکره برای توافق جدید می‌شود، باید پاسخ دهد ایران چرا باید به طرفی که نه عهد می‌شناسد و نه حاضر است تعهد و تضمینی بدهد، اعتماد کند؟ وقتی توافقی که مورد امضا و حمایت قطعنامه 2231 شورای امنیت است، به سادگی زیر پا گذاشته می‌شود و مقام آمریکایی به راحتی می‌گوید برجام پیمان نیست، اصل مذاکره یا توافق جدید چه ارزش و اعتباری می‌تواند داشته باشد؟

شکرخوری زیادی نخست وزیر درمانده اسرائیل
نخست وزیر اسرائیل در لافی گزاف گفت به حملات مخفیانه علیه تأسیسات اتمی ایران ادامه می‌دهیم.
نفتالی بنت که پس از شکست نتانیاهو در تشکیل کابینه، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی شده، قرار است با رئیس‌جمهور آمریکا ملاقات کند. وی پیش از این ملاقات، به روزنامه نیویورک تایمز گفته است: یک رویکرد جدید درباره ایران ارائه خواهد دادکه تقویت روابط با کشورهای عرب مخالف توسعه برنامه هسته‌ای ایران، اقدامات دیپلماتیک و اقتصادی علیه ایران و ادامه عملیات مخفیانه علیه تأسیسات هسته‌ای ایران از جمله آنهاست.
بنت در مصاحبه خود بر ادامه حملات اسرائیل به تأسیسات و زیرساخت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران تأکید ورزید و در عین حال از طرحی عملی و سازنده برای مانع شدن جمهوری اسلامی به تجهیز خود به جنگ‌افزارهای هسته‌ای سخن گفته است.
لاف‌زنی‌های نخست‌وزیر اسرائیل در حالی است که مقامات این رژیم در گذشته هم مدعی بودند مانع دسترسی ایران به سوریه و ایجاد کریدور تهران- بغداد- دمشق- بیروت (مدیترانه) می‌شوند اما جمهوری اسلامی ایران و متحدانش با موفقیت این کریدور را ایجاد کردند. همچنین در همین دوره پیشرفت‌های موشکی دوربرد و نقطه‌زن پدید آمده که موجب شد پدر موشکی رژیم جعلی اسرائیل در آمریکا بگوید به احترام فناوران ایرانی سازنده این موشک‌های دوربرد و نقطه‌زن، کلاه از سر خود برمی‌دارد.
بنابراین اگر ایران امروز، جنگ‌افزار هسته‌ای ندارد، صرفاً به این دلیل است که سلاح‌های کشتار جمعی را طبق آیین خود حرام می‌شمارد وگرنه اگر می‌خواست جنگ‌افزار هسته‌ای بسازد، اسرائیل و بزرگ‌تر از آن نمی‌توانستند هیچ غلطی بکنند. چنان که در برابر سایر پیشرفت‌ها با وجود همه دریوزگی‌های‌شان ناتوان ماندند.
اما درباره تهدید خرابکاری‌های پنهان علیه تأسیسات هسته‌ای، صهیونیست‌ها بهتر از هر کس می‌دانند که با تغییر دولت در ایران، دوره جدیدی از سیاست امنیتی و خارجی ایران آغاز شده و هر شیطنتی پاسخ متقارن یا افزون‌تر به دنبال خواهد داشت.
لاف حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران در حالی است که چند هفته قبل، نفتکش صهیونیست‌ها در دریای عمان به سادگی آب خوردن آماج حملات پهپادی قرار گرفت و صهیونیست‌های بزدل، بی‌هیچ سندی دست به دامن شورای امنیت شدند. بنابراین آنها یا نباید لاف‌های گزاف بزنند، یا این که پای لاف‌هایشان بمانند و برای مجازات نشدن، دنبال واسطه نگردند. به ویژه این که گفته‌اند «اگر خانه‌ات شیشه‌ای است، به دیگران سنگ نینداز».
آخرین بار، مقاومت اسلامی فلسطین درسی پشیمان‌کننده به صهیونیست‌ها در موشکباران مراکز صهیونیست‌نشین داد و البته صهیونیست‌ها می‌دانند سیلی‌هایی که ممکن است از جانب حزب‌الله و ایران بخورند، ده‌ها و صدها برابر آبدارتر و سهمگین‌تر است.

گزارش ارگان کارگزاران از میراث فاجعه‌بار روحانی برای رئيسی
ارگان حزب کارگزاران با مرور افتضاحات مدیریتی دولت روحانی می‌گوید: رئیسی فرصت آزمون و خطا ندارد!
روزنامه سازندگی در یادداشتی نوشت: انتخابات خردادماه با رای 18 میلیونی سیدابراهیم رئیسی به پایان رسید. او حالا رئيس دولت سیزدهم و هشتمین رئيس‌جمهور ایران است. رئیسی در حالی سکاندار دولت می‌شود که علاوه بر ابَرچالش‌هایی که پیش‌رو دارد، با انتظارات بسیاری نیز از سوی مردم
مواجه است.
اقتصاد کشور حال و روز خوبی ندارد، براساس گزارش تورم خردادماه 1400 مرکز آمار، نرخ تورم نقطه به نقطه در این ماه به 47/6 درصد رسیده و از سویی دیگر حجم پایه پولی در پایان خردادماه امسال مرز 500 هزار میلیارد تومان را شکسته است. این متغیر پولی تورم‌ساز در یک سال منتهی به خرداد امسال 117 هزار میلیارد تومان افزایش داشته است، به بیان دیگر روزانه بالغ بر 320 میلیارد تومان چاپ پول.
نقدینگی دیگر متغیر پولی نیز در خردادماه رقم 3 هزار و 700 هزار میلیارد تومان را رد کرد. رشد نقطه به نقطه نقدینگی در خرداد ماه بالغ بر 39 درصد به ثبت رسیده است. رشد ماهانه و سه ماهه نقدینگی نشان می‌دهد که افزایش این متغیر تورم‌ساز تا حدودی آرام گرفته و در روند نزولی قرار گرفته است. همچنین رشد نقطه به نقطه شبه‌پول در خردادماه امسال در 6 سال گذشته بی‌سابقه بوده است.
در کنار این مسائل، یارانه‌های پنهان انرژی، تحریم، کرونا و چندین مسئله دیگر را نیز که مدنظر قرار دهیم، می‌بینیم اقتصاد ایران برای اصلاح فرصت چندانی ندارد.
فصل انتظارات از دولت نیز شامل طومار طویلی است؛ همچون بهداشت، درمان، آموزش و پرورش، رفاه طبقات پایین جامعه، تقویت ارزش پول ملی و صدها تقاضای دیگر. تحقق بعضی‌هایشان از مسیر چاپخانه بانک مرکزی می‌گذرد، اما اگر دولت بخواهد باز هم به سراغ بانک مرکزی برود، نتیجه آن تداوم وضع موجود می‌شود. هر وزارتخانه نیز با سیل انبوهی از تقاضاهای مردم و کارمندان و بدنه کارشناسی خود روبه‌رو است. وزارتخانه‌ای همچون آموزش و پرورش که خلق ثروت ندارد، اوضاعش به مراتب پیچیده‌تر هم هست.
اقتصاد ایران فرصتی برای آزمون و خطا ندارد، رئيسی و کابینه‌اش باید سریعا فکر چاره باشند.نقدینگی با روند رو به رشد خود، در حال افزایش و نزدیک شدن به سقف انفجاری است. به نظر می‌رسد رئیسی باید به اقتصاددان‌ها
اعتماد کند.

گزارش نشریات اصلاح‌طلب از سوءمدیریت بودجه‌ای دولت روحانی
یک روزنامه اصلاح‌طلب می‌نویسد: بحران بودجه در انتظار دولت جدید است.
روزنامه شرق که از متهمان بزک کردن سوءمدیریت دولت روحانی در
8 سال گذشته و تحمیل خسارت‌های سنگین به کشور محسوب می‌شود، اینک در گزارشی می‌نویسد: عملکرد پنج‌ماهه بودجه ۱۴۰۰ بسیار ضعیف بوده است؛ به‌ویژه در قسمت درآمد‌های نفتی که میزانی از آن محقق شده که فاصله فراوانی با پیش‌بینی‌ها دارد. بر‌اساس آمار موجود، اما غیررسمی، صادرات نفت در این مدت چیزی حدود ۶۰۰ تا ۶۵۰ هزار بشکه بوده که در مقایسه با پیش‌بینی ۲.۳ میلیون بشکه‌ای، فاصله‌ای فراوان دارد.
گزارش عملکرد 5 ماهه بودجه نشان می‌دهد عملکرد بودجه فاصله زیادی با انتظارات درآمدی و هزینه‌ای مصوب دارد». به گفته حسینی «بودجه کل کشور دو هزار و ۲۵۳ هزار میلیارد تومان است که در پنج ماهه اول امسال باید
۴۸۶ هزار میلیارد تومان آن محقق می‌شد، اما از این مقدار تنها ۲۲۵ هزار میلیارد تومان درآمد بودجه ۱۴۰۰ محقق شده است. به عبارت دیگر، ۴۶ درصد درآمد بودجه پنج‌ماهه و ۱۸ درصد درآمد کل بودجه محقق شده است». همچنین مطابق گزارش عملکرد بودجه، کل درآمد‌های وصولی از فروش نفت ۳۹۵ هزار میلیارد تومان پیش‌بینی شده بود که در پنج‌ماهه اول باید ۱۵۰ هزار میلیارد تومان وصول می‌شد، اما تا امروز فقط ۲۳ هزار میلیارد تومان درآمد از این محل به دست آمده است؛ به عبارت دیگر، هشت درصد درآمد پنج‌ماهه اول و سه درصد درآمد کل سال از این محل وصول شده است.
در همین حال روزنامه جهان صنعت (از دیگر روزنامه‌های حامی دولت تدبیر و امید) در گزارش مشابهی خاطرنشان کرد: رمزگشایی وضعیت دخل و خرج دولت در سه ماهه امسال نشان می‌دهد که پیش‌بینی‌ها از میزان فروش نفت، مولدسازی دارایی‌های دولت و همچنین انتشار اوراق بدهی محقق نشده و نشانه‌های کسری بودجه بیش از پیش آشکار شده است. بر اساس اطلاعات ارائه شده از سوی خزانه‌داری کل کشور، در بهار سال‌جاری تنها ۳ درصد از درآمد نفتی پیش‌بینی شده در بودجه وصول شده است. سهم ۱۴۲ هزار میلیارد تومانی هزینه‌ها در مقابل سهم حدود ۸۰ هزار میلیارد تومانی درآمدها نیز کسری آشکار بودجه در مدت یاد شده را تایید می‌کند. این ناترازی در بودجه اما با کمک مصوبه‌ای که رای به افزایش سهم تنخواه‌گردان دولت از خزانه می‌داد جبران شد و دولت توانست حدود ۵۴ هزار میلیارد تومان از این محل برای تامین کسری بودجه برداشت کند. با توجه به اثرات تورمی این مساله شاید باید نگران پدیدار شدن آثار جدید پولی آن بر اقتصاد باشیم.
آن‌طور که گزارش خزانه‌داری کل کشور نشان می‌دهد در بهار امسال دولت توانسته 48/6 هزار میلیارد تومان اوراق مالی بفروشد. از این میزان سهم اسناد خزانه اسلامی ۴۶ هزار میلیارد تومان بوده که به پرداخت اعتبارات تملک دارایی‌های سرمایه‌ای یا همان بودجه عمرانی اختصاص یافته است. به این ترتیب تنها 2/6 هزار میلیارد تومان از این میزان مربوط به فروش اوراق بدهی است یعنی تنها ۱۶ درصد رقم مصوب بودجه در این دوره سه ماهه محقق شده است. این را شاید باید یکی از شکست‌های بزرگ دولت قلمداد کرد چه آنکه تامین مالی از محل فروش اوراق یکی از راهکارهای اساسی برای جبران کسری بودجه در سال‌های گذشته بوده است.
بر اساس قانون بودجه دولت باید در سه ماهه امسال حدود ۱۱ هزار میلیارد تومان درآمد از محل واگذاری و فروش اموال به دست می‌آورد اما تنها
۳۰۰ میلیارد تومان از این محل کسب درآمد کرده است. بنابراین دولت تنها
2/5 درصد از درآمدهای این بخش از بودجه را وصول کرده است.
در بخش مصارف. با توجه به کسری که در بودجه به وجود آمده و با توجه به عدم تحقق درآمدهای دولت در بخش‌های یادشده مشخص است که دولت به سراغ منابع بانک مرکزی رفته است. بانک مرکزی اخیرا در گزارشی اعلام کرده که دولت در سه ماهه امسال به میزان 54/9 هزار میلیارد تومان از تنخواه خود نزد بانک مرکزی استفاده کرده است. هرچند، سقف مجاز تنخواه‌گردان
41/2 هزار میلیارد تومان بود.