kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۳۵۶۵
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۱:۴۵
رسانه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای روزانه اخبار و تحلیل‌های مختلفی را درباره ایران منتشر می‌کنند. ‌ترجمه گلچینی از این گزارشات و تحلیل‌ها به معنای تایید محتوای آنها نبوده و صرفاً برای آشنایی مخاطبان با فضای رسانه‌های خارجی درباره کشورمان است.

 

سرویس سیاسی-

گاردین: جایگاه خاورمیانه
در منظومه سیاسی رئیس‌جمهور جدید ایران
روزنامه «گاردین» در سرمقاله خود نوشت: ابراهیم رئیسی یکی دیگر از رهبران تندروی ایران است، اما رهبران غربی باید با او همکاری کنند تا تنش‌های تهدیدآمیز از بین برود. اینک یک دولت بی‌تجربه در اسرائیل تهدید به اقدام نظامی علیه تهران می‌کند. جنگ سایه‌ایِ مرگبار در خلیج ‌فارس در جریان است. متحد ایران، حزب‌الله، از لبنان آشفته به سمت اسرائیل موشک شلیک می‌کند. کلمات ناگوار به دلیل گروگانگیری از لندن شنیده می‌شود. در همین حال، نگرانی آمریکا از شکست مذاکرات هسته‌ای وین هر روز افزایش می‌یابد. با توافق یا بدون توافق، ایران ممکن است بتواند به زودی سلاح اتمی ‌بسازد. این یک لحظه خطرناک و بسیار تاریک در خاورمیانه و به‌طور خاص برای درگیری چند وجهی بین ایران و غرب است. ابراهیم رئیسی، روز پنجشنبه به‌عنوان رئیس‌جمهور جدید زمینه کمی‌برای خوش‌بینی ارائه کرد. وی گفت که تحریم‌های «ظالمانه» اعمال شده توسط دونالد ‌ترامپ، که از سال 2018 کشور را ویران کرده است، باید برداشته شود. اما او هیچ برنامه‌ای برای لغو آنها و یا دادن امتیاز ارائه نداد.
به قدرت رسیدن ابراهیم رئیسی یک پیروزی قطعی برای جناح‌های محافظه‌کار تندرو و ضد غربی مرتبط با آیت‌الله علی خامنه‌ای است. حسن روحانی، رئیس‌جمهور پیشین، همچون محمد خاتمی ‌سلف خود، مدتها در مسیر مصالحه با آمریکا و غرب، حرکت کرد. اما اکنون تندروها تمام نهادهای اصلی جمهوری اسلامی از جمله ارتش، قوه قضائیه و پارلمان را تحت کنترل خود دارند. پیامدهای این رفت و برگشت ناخوشایند است. از قضا رئیسی اکنون با حمایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در حال حاضر این قدرت را دارد که توافقی را که روحانی نتوانست آن را در وین به سرانجام برساند، او منعقد کند. او می‌تواند این کار را انجام دهد. اقتصاد ایران در تنگنا قرار دارد. تورم و کمبودها ویران‌کننده است. ارقام رسمی ‌نشان می‌دهد که میزان فقر طی دو سال دو برابر شده و در سال 2019 به 30 درصد رسیده است. توافق محدود در مورد کاهش تحریم‌ها می‌تواند درد مردم را تسکین دهد. اما رئیسی و آیت‌الله خامنه‌ای ملی‌گرایانی سرسخت هستند که به لحاظ ایدئولوژیکی و مذهبی به فضیلت‌های مرتبط با خوداتکایی اعتقاد قوی دارند. هدف آنها حذف فشار سیاسی تحریم‌ها واشنگتن علیه ایران برای همیشه است؛ و آنها نمی‌خواهند با آمریکا دوست شوند. پافشاری رئیسی بر افزایش خوداتکایی رهایی از محدودیت‌هایی که قبلاًً توسط مخالفان شکست خورده «میانه‌رو» وضع شده بود، خبر از گسترش هژمونی منطقه‌ای ایران و تقویت «محور مقاومت» با متحدان نیابتی در سوریه، عراق، یمن و لبنان می‌دهد. به همین ‌ترتیب اتحادهای استراتژیک نزدیکتر با چین و روسیه نیز انتظار می‌رود. حمله به نفتکش اسرائیلی، منادی آغاز دوران رئیسی است. مثل همیشه، ایران مسئولیت خود را در این زمینه رد می‌کند. تعلیق مذاکرات تهران درباره مبادله بین‌المللی زندانیان ضربه دیگری است و... در این مورد دومینیک راب وزیر امور خارجه، باید کارهای بیشتری انجام دهد. در همین حال، نگرانی فزاینده‌ای در واشنگتن وجود دارد که درگیر شدن تهران و دیگر بازیگران منطقه‌ای که از تغییرات در رهبری در ایران و اسرائیل ناشی شده است، ممکن است به درگیری‌های آتشین منجر شود.
دولت بایدن نیز نگرانی‌های خاص خود را دارد. این کشور با احیای توافق هسته‌ای 2015، که از جانب ‌ترامپ کنار گذاشته شد، امیدها را برای کاهش تنش‌ها با ایران تقویت کرد. تحلیل این موضوع این است که تصمیم احمقانه او به همان اندازه بر قدرت گرفتن رئیسی و تندروها و بی‌اعتبار شدن اصلاح‌طلبان ایران موثر بوده است. در حال حاضر، تحلیلگران آمریکایی پیشنهاد می‌کنند، حتی اگر سازش وجود داشته باشد و پیمان دوباره برقرار شود، دیگر دیر شده است. آنها گمان می‌کنند که ایران در این مدت به قدرت کافی دانش ساخت بمب را به دست آورده است؛ این برای رهبران اسرائیلی به مثابه کابوسی ‌ترسناک می‌باشد و همچنین باید منطقه و همسایگان نه چندان دور اروپایی را نگران کند. اما دیگر ضرب و شتم بیشتر، سینه سپر کردن، تکان دادن شمشیر و جنگ‌های نیابتی راهی برای پاسخگویی نیست. اتحادیه اروپا نماینده‌ای را به مراسم تحلیف رئیسی اعزام کرد. این کار درستی بود. در این مقطع خطرناک، ایالات متحده و بریتانیا نیز باید برای باز نگه داشتن در و پیشبرد گفت‌وگو با تهران تلاش کنند. رئیسی نیز به نوبه خود باید موضع‌گیری‌هایش را متوقف کرده و با آزادسازی فوری همه گروگان‌های غربی، از خود مردانگی نشان دهد.
هاآرتص: حزب‌الله می‌داند که رئیس‌جمهور جدید ایران
از آنها در حمله به اسرائیل پشتیبانی می‌کند
«جیسون برودسکی» در مقاله‌ای تحلیلی خود در روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» نوشت: شرکای تندروی تهران در سوریه و عراق، از حزب‌الله تا حماس، ریاست جمهوری رئیسی را جشن گرفته‌اند. در شرایطی که لبنان در بحران اقتصادی و سیاسی است و بیروت با توجه به رهبری سهل‌انگارانه خود نمی‌تواند از پس بحران برآید، شلیک 19 موشک حزب‌الله به اسرائیل در روز جمعه نشان از اعتماد به نفس بالای آنها دارد. آنچه که اهمیت دارد این است که حزب‌الله به جای تمرکز بر لبنان، اولویت‌های دیگری چون کمک به اهداف انقلابی ایران در منطقه دارد. مجموعه‌ای از حوادث، همچون حمله هواپیمای بدون سرنشین به نفتکش «مرسر استریت»، شلیک موشک‌های فلسطینی به شمال اسرائیل در روز چهارشنبه که در آن اثر انگشت تهران دیده می‌شود، درست در مقطعی به وقوع پیوسته است که ابراهیم رئیسی روز پنجشنبه به‌عنوان رئیس‌جمهور جدید ایران معرفی شد. لذا رئیسی نه تنها رئیس‌جمهور ایران است، بلکه رهبر تازه محور مقاومت نیز هست.
رئیسی به کلی از سلف خود، حسن روحانی متفاوت است. روحانی به‌عنوان یک مذاکره‌کننده باتجربه ایرانی با وعده تماس‌ها و ارتباطات با غرب بر سر کار آمده بود. اما رئیسی با طرز کار متفاوتی بر سر کار آمده است. سفر او تا به امروز محدود به کشورهای منطقه همچون عراق، لبنان و سوریه بوده که ایران با آنها روابط قوی دارد. در واقع رئیسی در طول سفرهای خود در جلب نظر نیروهای نیابتی‌ها و شرکای ایران بسیار مراقبت می‌کند.
رئیسی حتی به‌عنوان رئیس‌جمهور ایران نیز کنترل مستقیمی ‌بر نیروهای نیابتی و شرکای ایران در منطقه نخواهد داشت. این به این دلیل است که رهبران واقعی ایران یعنی مقام معظم رهبری و گروهی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران، حرف اول و آخر را در مورد سیاست منطقه‌ای می‌زنند. پس با این حساب شیوه عمل نیروهای نیابتی ایران تا حد زیادی دست نخورده باقی خواهد ماند.
اوراسیا ریوییو: آیا توافق چین، روسیه، پاکستان،‌ ترکیه و ایران
می‌تواند از پس توافق چهارگانه برآید؟
«دن مکلین گیل» کارشناس مسائل امنیتی در وب‌سایت «اوراسیا ریوییو» نوشت: در بیست‌وهشتم جولای سال جاری، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، که در سفری دو روزه به هند رفته بود، تأکید کرد که توافق چهارجانبه «کواد» (توافقی راهبردی میان ایالات متحده، ژاپن، استرالیا و هند) یک ائتلاف نظامی نیست، بلکه نظمی ‌برای مدیریت همکاری‌ها و امنیت منطقه‌ای با حفظ قوانین و ارزش‌های بین‌المللی است. با وجود این، چین همچنان واکنش منفی و ناامن‌کننده‌ای نسبت به توافق چهارگانه نشان می‌دهد. جالب است که به‌نظر می‌رسد تعداد انگشت‌شماری از کشورها در درجات مختلف این دیدگاه را دارند. همان‌طور که توافق چهارجانبه نقش خود را در هند و اقیانوس آرام و فراتر از آن تثبیت می‌کند،‌ ترتیب پنجگانه چین، پاکستان،‌ ترکیه و ایران نیز می‌تواند با نفوذ فزاینده توافق چهارگانه مقابله کند. با این حال، اثربخشی چنین توافقی ممکن است هنوز محل سؤال باشد. واقعیت این است که‌ ترتیب بین کشورهایی که ارزش‌های مشابهی ندارند نمی‌تواند در دستیابی به میزان قابل توجهی از انسجام، راه زیادی را طی کند. علاوه بر این، این‌ترتیب خاص فقط توسط کشورهایی تعریف می‌شود که اهداف استراتژیک محدودی دارند. با توجه به این عوامل، چنین ‌ترتیبی برای مقابله با نفوذ توافق چهارگانه ممکن است مطابق برنامه پیش نرود.
زمینه‌های همگرایی:
آنچه هر کدام از این پنج کشور را گرد هم می‌آورد میزان متفاوت شکایت آنها و مخالفت با منافع استراتژیک علیه حداقل یکی از اعضای توافق چهارگانه است. چین و روسیه به دلیل منزوی بودن و ‌ترس از مهار با این توافق چهارجانبه مخالف بوده‌اند. هر دو کشور اغلب در تلاش برای ایجاد توازن در برابر بودن چهارگانه همکاری کرده‌اند. از سوی دیگر روابط ایران با آمریکا روند نزولی داشته؛ به‌ویژه آنکه با پیامدهای منفی تحریم‌های فلج‌کننده دولت ‌ترامپ مواجه است. علاوه‌بر این، در چنین زمان‌های آشفته‌ای، چین با سرپیچی از تحریم‌های آمریکا و واردات نفت از ایران خود را به‌عنوان شریک اصلی ایران معرفی کرده است. در کنار چین، روسیه همچنین موقعیت خود را به‌عنوان شریک امنیتی مهم ایران تقویت کرده است. ‌ترکیه نیز علی‌رغم عضویت در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، از آمریکا به‌دلیل تصمیم دولت ‌ترامپ مبنی بر اعمال تحریم علیه این کشور برای واردات موشک‌های روسی اس-400 در سال گذشته ناراضی است. از سوی دیگر، پاکستان به ناچار از هرگونه ‌ترتیبی که نفوذ هند را به چالش بکشد حمایت خواهد کرد. در این بین چین یک ستون اساسی در تلاش‌های پاکستان برای ایجاد توازن در برابر هند بوده است. علاوه‌بر این، پاکستان همچنان از جاه‌طلبی ‌ترکیه در منطقه حمایت کرده و تلاش می‌کند تا روابط استراتژیک خود را با روسیه و ایران تقویت کند.
آیا این توافق کافی است؟
با این حال، این‌گونه توافق‌ها برای ایجاد یک نظم امنیتی قوی منطقه‌ای کافی نیست، چه برسد به یک ائتلاف متعادل‌کننده قدرتمند در برابر توافق چهارگانه. علی‌رغم اهداف خاصی که همه آنها را در یک مجموعه گرد می‌آورد؛ هر پنج کشور ارزش‌ها و اصول مشترکی را که می‌تواند برای تحکیم‌ ترتیب آنها موثر باشد، به شکل مشترکی ندارند. این کشورها از نظر ماهیت نئوکراتیک، فضای کافی برای انعطاف‌پذیری در درازمدت ندارند. علاوه بر این، هر یک از کشورها دچار بی‌اعتمادی نسبت به یکدیگر هستند. واقعیت این است که مذاکرات پنج‌جانبه منطقه‌ای که بسیار مورد بحث و گفت‌وگو قرار گرفته، نمی‌تواند به دلیل بی‌اعتمادی و پیگیری موضوعات محدود، خود را به‌عنوان یک گروه مقابله‌کننده با توافق چهارگانه، معرفی کند.

نام:
ایمیل:
* نظر: