مطلق نبودن نتایج عقلی(پرسش و پاسخ)
پرسش:
آیا دعوت به تعقل به معنای به رسمیت شناختن نتایج عقلی و مطلوب دانستن نتایج عقل در تمامی زمینهها است؟
پاسخ:
بدون شک هرگاه منبعی یا ابزاری به عنوان منبع یا ابزار شناخت معتبر دانسته شد بدان معناست که چنین منبعی معرفتزا و آن ابزار وسیله مناسب کسب معرفت است از باب نمونه هرگاه حواس از دیدگاه قرآن یکی از ابزار شناخت آدمی معرفی شدند به این معناست که معارف حسی از جمله معارف مورد قبول قرآن است اما نکته اساسی این است که معتبر دانستن یک منبع یا ابزار شناخت وقتی مستلزم به رسمیت شناختن تمام شناختهای برآمده از آن منبع یا ابزار معرفتی است که منبع یا ابزار مربوطه فاقد ضریب خطا و معصومانه باشد؛ از آن رو که عقل از چنین ویژگی برخوردار نیست بنابراین دارای اعتبار مطلق نمیباشد. اینک به برخی از لغزشهای عقل اشاره میشود:
الف) خطاهای عقلی
تاریخ تفکر عقلانی بشر که در دانشهایی همچون فلسفه و کلام ظهور یافته است نشان دهنده خطاهای عقلی متفکران میباشد که برخی اندیشههای عقلی آنان توسط خودشان یا دیگر متفکران اصلاح شده است. البته خطاهای عقلی معمولا در عقلیات نظری و در اندیشههای متفکرانی رخ میدهد که به طور روشمند به خردورزی اقدام نمیکنند. از این رو آن دست از قطعیات عقلی که برخاسته از بدیهیات عقلی و یا ادله قطعی میباشند دارای اعتبار مطلق هستند و چنین نتایج عقلی رسمیت و اعتبار علمی دارند.
ب) تمایلاتی نفسانی
هر چند عقل از منابع و ابزارهای مهم و کارآمد کسب معرفت است ولی از آن جهت که انسان موجودی دارای امیال و کششهای حیوانی میباشد اگر چنین تمایلاتی را به تعادل نرساند و آنها را کنترل ننماید در خردورزی و تعقل آدمی دخالت نموده و به نتایج نادرست و موافق با تمایلاتش منجر میشود. از این رو تمایلات نفسانی یکی از لغزشگاههای مهم عقل آدمی است. حضرت علی(ع) در این باره میفرماید: اکثر مصارع العقول تحت بروق المطامع (نهجالبلاغه، حکمت 219) عقلها غالبا در زیر برقهای طمع در میغلطد و مغلوب میشود.
نتایج عقلی برخاسته از خواستههای نفسانی نمیتواند دارای اعتبار مطلق باشد و باید پس از مطابقت کامل آن با عقل سلیم مورد پذیرش قرار گیرد.
ج) کاربرد نابجا
یکی از لغزشگاههای عقل آن است که از عقل استفاده نادرست شود مانند اینکه در تشخیص احکام شرعی از «قیاس»، استفاده شود. یعنی اینکه از تمثیل موضوعی به موضوعی که دارای حکم است حکمی صادر کند. با توجه به آنکه عقل از احاطه به علت احکام شرع ناتوان است اگر شرع تصریح بر علت حکمی ننموده است عقل نمیتواند با قیاس و تمثیل موضوعی به موضوع حکمداری به تشریع حکم بپردازد و از همین رو در متون دینی از قیاس نهی شده است و لذا شیعه قیاس را از منابع استنباط فقهی نمیداند و آن را حجت نمیشمارد.
از این رو آن دسته از نتایج عقلی که به گونهای غیرروشمند و نابجا بدست آمدهاند اعتبار ندارند و نمیتواند چنین نتایجی به رسمیت شناخته شود. البته اگر تعقل و خردورزی انسان دچار لغزشهای فکری و نفسانی نشود و به طور روشمند انجام پذیرد و در تنافی با کتاب و سنت نباشد نتایج چنین خردورزی و تعقلی معتبر است و از نظر اسلام نیز رسمیت دارد که از چنین نتایجی به قطعیات عقلی میتوان یاد کرد که توسط عقل سلیم به گونهای روشمند بدست آمده است اینک به نمونهای از آیات و روایاتی که نشاندهنده به رسمیت شناختن چنین نتایج عقلی از سوی اسلام است اشاره میشود.
ادامه دارد