رئیسجمهور منتخب باید با مفسدین عرصه فرهنگ و هنر هم مبارزه کند
سعید رضایی
مسئولیت رئیسجمهور منتخب و دولت آینده در قبال هنر و هنرمندان، موضوع مهمیاست که این روزها فکر و ذکر محافل و اهالی فرهنگ شده است. استاد طاهری، از جمله هنرمندانی است که هم در حوزه خلق آثار هنری، هم نظریهپردازی و هم مدیریت صاحب تجربه و کسوت است. به همین مناسبت، بهانهای شد تا با وی به گفتوگو بپردازیم.
دکتر غلامعلی طاهری هنرمند نقاش، منتقد و پژوهشگر نامآشنای کشور، از کودکی هنر نقاشی را آغاز و از سال ۱۳۵۰ آن را بهصورت حرفهای دنبال نموده، دارای کارشناسی ارشد نقاشی و مدرک درجه یک فرهنگ و هنر کشور (دکتری هنر) است. وی همچنین از سالهای۱۳۵۷ تاکنون علاوه بر عهدهداری مدیریتهای هنری از جمله ریاست موزه هنرهای معاصرتهران، اولین دبیرکل جشنواره هنرهای تجسمی فجر، قائممقام دانشکده هنر دانشگاه شاهد، معاونت هنری بنیاد شهید، ریاست موزه شهدا... در حوزه نقاشی نیز دهها نمایشگاه انفرادی در ایران و خارج از جمله فرانسه، آمریکا، صربستان، ترکیه، ترکمنستان، تاجیکستان، قطر، سوریه، بنگلادش و پاکستان برگزار و در اغلب بیینالها و جشنوارههای معتبر ملی و بینالمللی داخلی شرکت داشته است. طاهری همچنین در سال ۱۳۶۸ بهعنوان هنرمند برگزیده دفاع مقدس انتخاب و از ریاست جمهوری وقت لوح تقدیر و مدال طلای یادبود دفاع مقدس دریافت نمود. او بیش از ۲۰۰ اثر فاخر هنری آفریده است که در موزهها و گنجینههای معتبر ایران و جهان نگهداری میشود. وی دارنده معتبرترین نشان عالی هنری کشور (نشان عالی هنرهای تجسمی) است و تاکنون بیش از یکصدوبیست تقدیرنامه، تندیس، لوح افتخار و سپاس، از جشنوارهها و بیینالهای هنری کسب نموده است. دکتر طاهری در سال ۱۳۸۶هنرمند برگزیده مروج ایثار معرفی و چهره او بهعنوان تصویر ماندگار در قالب تمبر یاد بود به چاپ رسید.
* بهعنوان یک هنرمند مطرح و شناختهشده در عرصه هنرهای تجسمی، انتظار شما از رئیسجمهور منتخب برای بهبود و اصلاح مدیریت فرهنگی کشور چیست؟
از آنجاییکه اعتقاد دارم آقای ابراهیم رئیسی یک فرد به معنای واقعی کلمه انقلابی و نه نمایشی است یعنی بیعدالتی و ظلم را برنمیتابد لذاست که يقين دارم با تهاجم فرهنگی و هنری نیز مقابله خواهد کرد، بنابراین انتظار میرود همان طور که در دوران ریاست قوه قضائیه با مفسدين اقتصادی مبارزه کرد و شست برخی از اختلاص گران و زیاده خواهان را از بیتالمال کوتاه کرد، با مفسدین فرهنگ و هنر (از قبيل مافيای حراجیها و دلالیهای جهتدار در ضربهزدن به هنر ایرانی و پولشوییهای بیحساب و کتاب آثار هنری) هم مبارزه شود. باید مفسدین این عرصه شناسایی و کنار گذاشته شوند. البته ما نمیخواهیم بگوييم آزادي هنری و یا رونق اقتصاد هنر برای عموم هنرمندان محدود شود؛ هیچکس نباید مانع آزادی افکار و اندیشههای هنرمندان بشود. حداقل این است که راه نفوذ بیهویتی در فرهنگ معاصر بسته شود و راه برای ورود آثار آحاد هنرمندان بهویژه هنرمندان جوان در ساحت هنر معاصر و بازار هنر باز شود.
* مشکل اساسی فرهنگ و هنر امروز ایران را چه میدانید و اولویت مدیریت فرهنگی در دولت ابراهیم رئیسی چه باید باشد؟
فرهنگ و هنر یک مقوله زیربنایی و دیربازده است؛ یعنی فرهنگ یک جامعه به فرهنگ عمومی و هنجارهای اجتماعی و چه محصولات ادبی و هنری در درازمدت میتواند موجب تخریب یا تعالی یک جامعه شود، متأسفانه هویت فرهنگی و هنری ما به شدت مخدوش شده و آسیب دیده است. در واقع به نوعی با بیهویتی و بحران هویت مواجه هستيم؛ يعني هم نخبگان فرهنگی و هنری ما و هم آحاد مردم، سرنخ هویت فرهنگی را از دست دادهاند و فرهنگ ما یک کلاف سردرگم شده که نمیتوانیم بهطور صریح و روشن مشخص کنیم که هویت هنر معاصر ایرانی اسلامی چیست!
این مسئله دو دلیل عمده دارد؛ اول اینکه بهطور کلی همانطور که انقلاب ایران دشمنان زیادی داشته و دارد که در زمینههای نظامی، سیاسی و اقتصادی ضرباتی به ما وارد کردند. در حوزه فرهنگ و هنر نیز دقیقاً با چنین حملاتی بهطور مستقیم و یا زیرپوستی مواجه هستیم و تناقضی سخت در تمامی اجزا و شئونات زندگی اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی مردم بهوجود آمده است طوری که فرهنگ غیربومی به جامعه تحمیل شده است. دلیل دوم هم این است که در دانشگاهها و در رویدادهای هنری مانند جشنوارهها و نمایشگاهها که توسط وزارت ارشاد و سایر نهادهای ذيربط فرهنگی و هنری برگزار میشود، هنر متناسب با خاستگاه جمهوری اسلامی مورد توجه قرار نمیگیرد و ما بهطور کامل در مقابل فرهنگ جهانی تسلیم شدهایم؛ ما بایستی توسط نخبگان و دلسوزان فرهنگی که در زمینه نظری و پژوهشی فعالیت دارند بازجستی عميق در فرهنگ و هنر داشته باشیم تا هنری با هویت معاصر ایران دوران جمهوری اسلامی را زنده کنیم، من از هنر انقلاب اسم نمیبرم بلکه میگویم هنر دوران جمهوری اسلامی، در واقع میبایست به گونه راهبردی در شالوده زیربنایی هنر معاصر تحولی ایجاد شود تا اگر چنانچه پس از گذشت سالیان زیاد هنگامی که تاریخ هنر ایران بررسی شود، مشخص شود که هنر دوران جمهوری اسلامی دارای چه ویژگیها و مولفههایی بوده است.
* این مهم به چه شیوههایی قابل تحقق است و دولت چگونه میتواند هنر جمهوری اسلامی را احیاء کند؟
بنده اعتقاد دارم احياء هنر جمهوری اسلامی در گرو ساماندهی برنامههای آموزشی در وزارت آموزش و پرورش، مدارس و هنرستانها و البته وزارت علوم است تا در این نهادهای آموزشی هنر جمهوری اسلامی بهگونهای کارشناسی شده و آینده نگر هنر ایرانی اسلامی در بافت هنر معاصر ایران ایجاد شود و روح هنر ایرانی در آثار هنرمندان معاصر دميده شود. یعنی باید از هنرستان شروع شود، چیزی که امروز در هنرستانها و دانشگاههای ما تدریس میشود هیچ سنخیتی با آنچه که باید بهعنوان هویت هنر جمهوری اسلامی باشد ندارد و دقیقاً همان الگوها و مبانی دهه سی تا پنجاه و دوران پهلوی است که آموزش داده میشود. همچنین لازم است شورای عالی هنر تاسیس شود. این شورا باید بهطور اخص به محافظت و اشاعه هنر ایران معاصر، هنر انقلاب و جمهوری اسلامی بپردازد. در این شورا باید برنامه و راهکارهایی تدوین شود تا در شاخههای مختلف هنری به ویژگیهای هنر مطلوب جمهوری اسلامی دست پیدا کنیم. از طرف دیگر در وزارت علوم بایستی با سرفصل دروس هنر که مربوط به هنر انقلاب و جمهوری اسلامی است اضافه شود و یا رشته مستقلی به نام هنر انقلاب راهاندازی شود.
از طرف دیگر رئیسجمهور منتخب در انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باید با حساسیت بسیار زياد عمل کند، با اهالی فرهنگ و هنرو نخبگان مشورت کند و نباید فردی وزیر شود که هیچگونه آشنایی با هنر نداشته باشد، میبایست سابقه فرهنگ و هنر ایران و هنرمندان را بشناسد نه آنکه مانند وزرای پیشین تنها با هنرمندان عکس یادگاری بگیرد، او باید در انتخاب معاونان و مدیرانش وسواس به خرج دهد و شایستهسالاری و شایسته مدیری را با جسارت بهکار بندد.
* یکی از معاونتهای وزارت ارشاد که با زمینه فعالیت شما ارتباط مستقیم خواهد داشت، معاونت هنری است. عملکرد این معاونت را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر در حوزه هنرهای تجسمی آنچه که ارزش شناخته میشود این است که هنرمندان بتوانند مانند هنرمندان پیش از انقلاب آثارشان را خلق کنند؛ یعنی الگو همان هنر دوران پهلوی است! مگر هنر عصر پهلوی طی چه مدت نضج گرفت؟ اگرچه روند تاریخی خود را از گذشته سپری کرد و چند هنرمند برجسته در آن دوران ظهور کردند که در فرهنگ ما یکهتازی میکنند، لیکن این یک سیاستگذاری اشتباه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مجلس شورای اسلامی بوده است؛ حتى شورای عالی انقلاب فرهنگی که من نسبت به عملکرد آن به شدت انتقاد دارم! طی این سالها هیچ اقدام مفیدی در جهت اصلاح فضای فرهنگ و هنر ما از سوی این نهادها انجام نشده است. ما در زمینههای علمی، سیاسی و نظامی خوب پیش میرویم و حتی در ادبیات و موسیقی کم و بیش خوب کار شده است لیكن در معماری، سینما، تئاتر و بهخصوص هنرهای تجسمیبسیار ضعیف عمل کردهایم. بهطور کلی در زمینه فرهنگ و هنر وا دادهایم. آيا آرمانهای انقلاب، فرهنگ عاشورا و اهلبیت، فرهنگ ایثار و شهادت و دفاع مقدس و همانگونه که در نمونههای ارزشمند تاریخ هنر جهانی ظهور کرده نباید به فرهنگ و هنر ایران معاصر تبلور یابد و نهادینه شود؟ بحث من تبلیغات و کارهای مناسبتی نیست، صحبت من خلق آثار فاخر و ماندگار موزهای است. مردم ایران بهدلیل ارزشهای دینی و جانفشانی شهدای معظم پای این انقلاب ماندهاند. آیا فرهنگ ایثار و شهادت نباید در متن فرهنگ و هنر جامعه نهادینه شود؟ آثاری خلق شود که هم در قدرت هنری و هم مضمون و محتوا تاریخی باشد و بتوان با افتخار در کنارشان ایستاد و دفاع کرد؟
* ممنون از اینکه فرصتی در اختیار ما گذاشتید. در پایان اگر سخنی باقی است در خدمت هستیم!
در پایان عناوین پیشنهادهای خود را به رئیسجمهور منتخب عرض میکنم: ایجاد شبکه تلویزیونی هنر، تاسیس مدرسه عالی هنر انقلاب، کوتاه کردن دست مفسدين هنری از ساحت هنر کشور؛ بهخصوص کسانی که از سوی خارجنشینان حمایت میشوند، انتخاب وزیر ارشاد آگاه به اهمیت هنر و آشنا با هنرمندان جهت برنامهریزی مناسب در بازجست هویت هنر معاصر دوره جمهوری اسلامی.