رونالدو- دایی؛ سندی برای مظلومیت فوتبال ایران چرا سرمایههای اصلی ورزش بیرون گود هستند؟!
سرویس ورزشی-
با مشاهده وضعیت این روزهای فوتبال کشورمان متوجه میشویم این فوتبال آنقدر مظلوم است که بزرگان ورزشمان و سرمایههای اصلی آن بیرون گود هستند و عدهای ناشناس با بهره بردن از لابیهای پشت پرده، رانتهای خاص و... روی مهمترین صندلیهای آن تکیه زدهاند.
همین چند روز قبل بود که کریستیانو رونالدو ستاره بیچون و چرای فوتبال جهان با به ثمر رساندن صد و نهمین گل ملی خود، تعداد گلهای ملی اش را به علی دایی ستاره پیشین فوتبال ایران رساند تا حالا در کنار دایی، نام رونالدو نیز به عنوان بهترین گلزن فوتبال در رده ملی مشاهده شود.
این موفقیت رونالدو موجب شد تا علی دایی با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی خودش به ستاره تیم ملی پرتغال تبریک بگوید. رونالدو نیز در پاسخ به پیام دایی ضمن تشکر از محبت او عنوان داشت: «قهرمانان واقعی همیشه قهرمان میمانند.»
پیامی که کریستیانو رونالدو در پاسخ به متن علی دایی فرستاده از زوایای مختلف قابل بررسی است اما ما فعلا تنها با در نظر گرفتن یکی از آن زوایا، به کارکرد فراموش شده فوتبال اشاره میکنیم؛ همان کارکردی که سبب میشود 300 میلیون دنبالکننده صفحه شخصی رونالدو با خواندن پیام اخیر وی، بیدرنگ از خود بپرسند: علی دایی کیست؟
البته برخی –ولواندک- از آنها قطعا و حتما میدانستهاند که یک ایرانی رکورددار بیشترین گل زده ملی است اما دیگرانی که نام مهاجم اسبق تیم ملی فوتبال کشورمان به گوش شان نخورده بود، با طرح همین سؤال، نام ایران، فوتبال ایران و علی دایی در بخشی از ذهن شان نقش بست. این همان کارکرد نادیده گرفته شده ورزش است که اگردولت مردان کشورمان در تمام این سالها ورزش را جدی میگرفتند، میتوانست گستردگی بیشتری داشته باشد و دنیا را با نخبگان ورزش ایران بیش از پیش آشنا کند.
درباره علی دایی و پیچ و خمهای مسیر رسیدن وی به قله موفقیت، گفتنیها را گفتهاند و نوشتنیها را نیز نوشتهاند و نیازی به تکرار نیست اما اتفاقات اخیر و رسیدن رونالدو به رکورد وی، بهانهای است تا باز هم در گوش آنهایی که به درست یا به غلط، کار و بار ورزش این مملکت به افکار و سلایق شان گره خورده است، یادآور شویم که؛ ورزش و بخصوص فوتبال را جدی بگیرند؛ فوتبالی که میتواند یک شبه ایران و ایرانی را بر سرزبانها بیندازد؛ فوتبالی که اگر به درستی اداره شود و در دست نااهلان و فرصتطلبان نباشد، قدرت تبلیغات مثبت و حقیقی بینظیری برای این آب و خاک را دارد.
نکته دیگرکه به ذهن خیلیها در همین چند روز رسیده است و کوهی از ابهام را پشت سر خود دارد، این است که؛ چرا نباید ورزش و فوتبال به دست افرادی از جنس خودش اداره شود؟ در کشوری که فوتبال آن را با نمادهایی چون علی داییها میشناسند، کدام ارادهای حکم کرده که غریبهها و اشتباهی آمدهها سکان آن را در دست بگیرند؟
روشن:امثال دایی نباید در این فوتبال باشند
حسن روشن مهاجم پیشین فوتبال ایران درباره این موضوع به کیهان ورزشی گفت: اتفاقا اگر امثال علی دایی در این فوتبال مسئولیت داشته باشند باید تعجب کرد. خب همه میدانند که جریانی در این ورزش هست که اجازه نمیدهد کار ورزش دست ورزشیها باشد. علت آن هم مشخص است. بگذارید یک مثال بزنم. بنده چند وقتی است که جراحی کردهام. آنقدر دوست و رفیق دارم که سراغم آمدهاند و حالم را پرسیدهاند. پس انتظاری از کسی ندارم اما برای آنکه مردم بدانند ورزشکاران در این جامعه چه جایگاهی دارند، باید بگویم در این 15، 20 روز که بیمار هستم یک نفر از باشگاه خودم استقلال و یا از فدراسیون حالم را نپرسیده است! انگار امثال ما در کرهای دیگر فوتبال بازی میکردیم. با تمام این تفاسیر، امثال علی دایی و امثال بنده نیازی به کسی نداریم. برای ما مردم مهم هستند. مردم خوب میدانند علی دایی چه جایگاهی دارد. همین بس است.
باقری:با افتخارآفرینان برخورد خوبی نداریم
کریم باقری ملیپوش پیشین فوتبال کشورمان نیز درباره این موضوع به کیهان ورزشی گفت: متاسفم که در ورزش ما هر کسی که بالا میرود سعی میکنیم پاهای او را بگیریم و پایین بکشیم. علی دایی یکی از آن افرادی است که در تمام این سالها تلاش شد تا او را پایین بکشند و موفق هم نشدند. در دیگر بخشهای جامعه هم نخبگان زیادی را داشته ایم که بجای احترام گذاشتن به تواناییهای آنها پایشان را گرفتیم تا سقوط کنند اما آنها هم سقوط نکردند. این عادت ماست که اینگونه با افتخارآفرینان خود برخورد کنیم.
صادقی:مشکل مدیریت داریم
ابراهیم صادقی همبازی علی دایی در سایپا نیز در این باره میگوید: دایی از نسلی است که با تمام موانع خودش را بالا کشید. نگاه ملی این است که علی دایی برای معرفی کشورمان به جهانیان زحمت کشید. این کارکرد ورزش است که میتواند تواناییهای یک کشور را به دنیا نشان دهد. کشوری که در دنیا به آن خیلی ظلم میشود. علی دایی سالها تلاش کرد و همه شاهد تلاش او بودند. پیامهای رد و بدل شده بین او و رونالدو، در واقع برای کشور ما خوب بود. این اتفاق نشان داد در این کشور استعداد فراوان است. نشان داد ما مربی و بازیکن کم نداریم و اگر مشکلی هست به کمبود مدیریت برمی گردد. مدیریتی که در راس قرار میگیرد اما نمیداند فوتبال چه جایگاهی دارد. مدیریتی که نمیداند نباید با کت و شلوار وارد زمین چمن شد. به هماناندازهای که امثال علی داییها موجب جاذبه ورزش برای جامعه و نسل جوان میشوند، همان مدیران ناکارآمد سبب زدگی جامعه میشوند.
فوتبال مظلوم ایران
رسیدن رونالدوی پرتغالی به رکورد علی دایی، نه از ارزشهای علی دایی میکاهد و نه جای آه و افسوس دارد زیرا همانطور که خود دایی در مصاحبههایش اعلام کرده است، چه بهتر که بازیکن بزرگی چون رونالدو صاحب رکورد او شود، اما افسوس خوردن آنجایی جایز میشود که میبینیم این فوتبال آنقدر مظلوم است که بزرگان ورزش مان و سرمایههای اصلی آن کنار گود هستند و عدهای ناشناس با بهره بردن از لابیهای پشت پرده، رانتهای خاص و... روی مهمترین صندلیهای آن تکیه زدهاند و...
روندی که فوتبال ایران در این سالها طی کرده و وضعیتی که همین امروز مدیریت حاکم بر بخشهای مختلف آن دارد جای امیدواریهای زیادی را باقی نمیگذارد اما با این حال امیدواریم روزی برسد که این رشته مردمی و تاثیرگذار، در خدمت منافع کشورمان باشد و نه آدمهای اشتباهی آمده.