تلاش طالبان برای کسب مشروعیت(نگاه)
سبحان محقق
«ملا عبدالغنی برادر»، رئیسدفتر سیاسی طالبان در پایتخت قطر، طی یادداشتی اعلام کرد که طالبان به دنبال صلح است و قصد دارد به جنگ 40 سالۀ افغانستان پایان دهد. این به حرف آمدن طالبان موضعگیری متفاوتش در قبال شرایط جاری، قبل از هر چیز، دلگرمکننده است و به شهروندان افغانی در مورد پایان یافتن جنگ جانکاه داخلی ، امید میدهد.
اما، به نظر میرسد که نگارش یادداشت مذکور، علت یا علتهای دیگری دارد. زیرا ملابرادر در پاراگرافهای دیگر همین یادداشت، از ادبیاتی استفاده کرده است که بوی صلح و آشتی نمیدهند. به عنوان مثال، او از دولت کابل تحت عنوان «دولت بیاختیار» یاد کرد و نوشت که «افغانستان به یک نظام اسلامی مستحکم نیاز دارد». مشخص است که منظور ملابرادر، نظامی نیست که با مشارکت مقامات کابل، ایجاد میشود، بلکه ایجاد «امارت» است، که آرمان اصلی طالبان محسوب میشود. مقامات کابل مسلما، نه در ایجاد چنین امارتی نقش دارند و نه در درون این ساختار جدید سیاسی، جایگاهی خواهند داشت. بنابراین، طرف صحبت ملابرادر، هیئت حاکمۀ افغانستان نیست و با توجه به مندرجات متناقض در یادداشت ملابرادر، علت نگارش یکبارۀ این یادداشت را باید در جای دیگر جست و جو کرد.
دربارۀ علت اعلام موضع رئیسدفتر سیاسی طالبان، گمانههای متعددی را میتوان ردیف کرد و در میان این گمانهها، به نظر میرسد که تلاش طالبان برای یارگیری در شهرهای بزرگی چون کابل، مزار شریف، غزنی، هرات و قندهار، درستتر از بقیه باشد. زیرا، برخلاف مناطق قبایلی و دورافتادۀ افغانستان، طالبان نتوانسته است در شهرهای بزرگ و میان اقشار شهرنشین، جایگاهی برای خود دست و پا کند. ملابرادر با نگارش یادداشت فوق، مخاطبش احتمالا همین اقشار شهرنشین بوده و او دو هدف مشخص داشته است؛ اول، میخواسته دولت حاکم را از مشروعیت بیندازد و آن را دولتی دست نشانده و فاقد اراده قلمداد کند و دوم، ملابرادر قصد داشته است با دادن وعدههایی مثل احترام به حقوق همه شهروندان، از جمله اقلیتها، حمایت از آزادی بیان، آزادی آموزش،اشتغال و غیره، موضع شهروندان را نسبت به طالبان نرم کند و این ذهنیت را در آنها به وجود آورد که اگر میخواهند به آرامش و صلح برسند و یک زندگی آرام و توام با رفاه داشته باشند، باید به طرحها و حکومت طالبان روی بیاورند و به دولت حاکم پشت کنند. البته، ناگفته نماند که این اقدام ملا برادر صرفا یک تاکتیک است و طالبان فقط به دنبال جاباز کردن است و بس. این را اقشار شهرنشین میدانند و به همین خاطر، بیشترین اثری را که ممکن است یادداشت رئیسدفتر سیاسی طالبان بگذارد، ایجاد تردید و دودلی نسبت به کارآمدی دولت کابل است.
جالب است بدانیم ملابرادر در حالی دست به قلم شده است که از داخل افغانستان در مورد شکل گیری یک نیروی مردمی، مشابه حشدالشعبی عراق، خبرهایی به گوش میرسد. این نیرو در استان «پروان» در شمال کابل ایجاد شده است. نیروهای مردمی ماموریت خواهند داشت که در کنار ارتش، با طالبان بجنگند. در صورتی که نبرد علیه طالبان شکل مردمی به خود بگیرد، این برای سران طالبان یک کابوس خواهد بود. زیرا، ترکیبی از قدرت نرم و سخت شکل خواهد گرفت و این اتفاق، شرایط را هم برای طالبان و هم برای گروههای تروریستی دیگری مثل القاعده و داعش، سخت خواهد کرد.