عملکرد اقتصادی دولت به روایت روزنامه اصلاحطلب؛ 8 سال فرصتسوزی
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز پنجشنبه در گزارشی با عنوان «فرصت سوزی دهه 90» نوشت: «چندي پس از انتشار گزارش نماگرهاي اقتصادي تا 9 ماه سال 99 توسط بانك مركزي، مركز آمار نيز نرخ رشد اقتصادي در همين بازه زماني را منتشر كرد. مانند گزارشهاي قبلي اين دو نهاد، آن چيزي كه در نگاه اول ميتوان به آن پي برد، اختلاف در اعداد است. بررسي نرخ رشد اقتصادي در بازه سالهاي 90 تا 99 نشان ميدهد كه اين اختلاف همواره وجود داشته و در برخي سالها زياد (سال 92) و در برخي سالها نيز كمتر شده است. اما اين اختلاف آماري آن هم در شرايطي كه فعالان و كارشناسان اقتصادي نياز به بررسي دقيق مسير پيش رو دارند چندان خوشيمن نيست. بر اساس آنچه مركز آمار منتشر كرده در يك دهه گذشته، سهم مصرف نهايي بخش خصوصي از توليد ناخالص داخلي كاهش يافته كه اين به معناي مصرف كمتر به دليل كاهش قدرت خريد است. به عبارت ديگر در اين يك دهه افراد كالاهاي كمتري(از هر نوع) خريدهاند.»
این روزنامه در ادامه نوشت: « بررسي آنچه بانك مركزي و مركز آمار از شاخصهاي بخش حقيقي اقتصاد منتشر كردهاند، فارغ از ميزان اختلافي كه ميان اعداد وجود دارد، بيانگر سياستزدگي اقتصاد كشور است؛ هر سالي كه تحريم بر اقتصاد ايران اعمال شده بود، عمده شاخصها در مسير بدتر شدن قرار داشتند و هر زمان كه نگراني سرمايهگذاران از آينده اقتصاد كمرنگ يا برطرف شده بود، شاخصها نيز بهبود يافته بودند. اين امر نشان ميدهد كه همه مشكلات كشور، اقتصادي نيست و اين سياستگذاران هستند كه بر آن تاثير ميگذارند.»
این در حالی است که طی روزهای گذشته رئیسجمهور به جای پاسخگویی نسبت به فاجعه مدیریتی در دوران ریاست جمهوری خود مدعی شده بود که دوره 8 ساله دولت تدبیر و امید دوران طلایی اقتصاد ایرانی بوده است!
بیبرنامگی بر جریان اصلاحات سایه افکنده است
صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت:«واقعیت امر بر آن است که اگر مشاهدهگری از کره مریخ میآمد و میخواست گزارشی از وضعیت اصلاحطلبان تهیه کند، نمیتوانست حتی در ابتداییترین پرسشها هم به پاسخ برسد...اساسا هدف اصلاحطلبان از بودنشان ظرف 24 سال گذشته خیلی معلوم نیست که چه اهداف، استراتژی، چه برنامه و... برای کشور یافتهاند و این انتخابات به خوبی بیبرنامگی که بر جریان اصلاحات سایه افکنده را نشان داد. حتی تا آخرین لحظات هم که اصلاحطلبان دور هم جمع شده بودند نمیتوانستند به یک فکر و تصمیم واحد برای انتخابات برسند».
زیباکلام در ادامه نوشت:«واقعا اگر بنا باشد مردم به جریان اصلاحات توجه و بخواهند از آنها پیروی کنند، از کدام سیاست، از کدام چه باید کرد، از کدام دستورالعمل و از کدام اهداف باید پیروی کنند؟ اینها مسائل و پرسشهای جدی است که اصلاحطلبان باید بدانها به طور ویژه توجه کنند و پاسخهای مناسب و درخور شأنی برای آنها بیابند».
روزنامه زنجیرهای آرمان چندی پیش نوشته بود: «باید قبول کنیم از سال ۹۲ به بعد که اصلاحطلبان مناصب بیشتری را از طریق انتخاباتها کسب کردند، ناکارآمدیها و سوءمدیریتها و بیتوجهی به شاخصها و اصول مدیریت که پیشزمینه و ضرورت توسعه است، مغفولتر ماند».
مدعیان اصلاحات در شرایطی در 8 سال اخیر اکثریت مطلق دولت روحانی را در اختیار گرفتند که هیچ طرح و برنامهای برای اداره کشور نداشتند. به همین منظور این طیف صرفا به رقیبهراسی و فرافکنی روی آورد.
خیانت و فریب لیبرالها؛ سفره مردم را خالی کردند
و نسخه دینزدایی میپیچند
سید حسین مرعشی، سخنگوی حزب اشرافی کارگزاران دیروز در ارگان دولت نوشت: «شایسته است که اجازه ندهیم مسیر کشور از ریل میانهروی خارج و منجر به فرصتسوزی شود. نکته سوم این است که حتی به فرض حل و فصل مسئله اتمی، ایران نیازمند فراهم شدن زمینههای جهش در توسعه است و رئیسجمهوری که توان بسیج و فراخوان عمومی نداشته باشد، نمیتواند از پس این کار بربیاید. در واقع تسلط نگاه ایدئولوژیک به واقعیتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در دولت امکان چنین حرکتی را از ما خواهد گرفت.»
مدعیان سکولاریست اصلاحات خود را در چارچوب نظام اسلامی جا میزنند اما جاری شدن آموزههای حیاتبخش دینی در عرصههای سیاست، اجتماع و اقتصاد را برنمیتابند و با هرگونه اصلاح و تغییر در راستای اعتلا و افزایش کیفیت زندگی مردم بر اساس رهیافتهای دین مخالفاند. این در حالی است که اساس نهضت و حرکت انقلابی مردم، اسلام و تحول اسلامی در ارکان و اجزای جامعه بوده است. با این حال، مدعیان اصلاحات که نقش پیادهنظام محور شرارت را بازی میکنند، نسخه دینزدایی را تبلیغ میکنند که بانیان سیاست در غرب با آن، مردم را بیچاره کردند و موجب سقوط انسانها شدند. این طیف، نفاقگونه به درون نظام اسلامی خزیده است و روزی با حمله گلهای به مقدسات و پایههای اسلام و امروز با برجام و 2030 و FATF و برجامهای دیگر، از بین بردن جانمایهها و بنیانهای اسلامی نظام را پیگیری میکند. تلاش این طیف برای ناکارآمد نشان دادن نظام اسلامی و رویکرد انقلابی و اسلامی در حالی است که خود با مدیریت اشرافی لیبرالی و اتخاذ رویکرد غربگرایانه و غربباورانه سفره مردم را خالی کردند.
ما اصلاحطلبان بدون جلب رضایت غربیها توان احیای اقتصاد را نداریم
روزنامه شرق در شماره روز پنج شنبه خود ضمن یادداشتی آورده است: «معمول این است که در هر دوره انتخابات در کشورهایی که نظام دموکراتیک دارند، مسائل مبتلابه کشور، در دستور کار احزاب یا کاندیداهای انتخاباتی قرار میگیرد و هرکدام متناسب با سیاستها و گرایشهای خود، برای حلوفصل آنها برنامه ارائه میدهند و انتخابات حول آن برنامهها و گرایشها برگزار میشود.»
سپس در ادامه یادداشت عنوان شده: «اما متأسفانه در این دوره انتخابات ما شاهد چنین چیزی نیستیم و نمیتوانیم بگوییم مردم در حال انتخاب بین دو سیاست هستند؛ بنابراین نمیشود درباره آنچه بعد از این اتفاق میافتد، ارزیابی یا برداشت درستی داشت.»
این یادداشت میافزاید: «از نظر من، مسئله اصلی کشور ما توسعهنیافتگی و بحران اقتصادی و عوارض ناشی از آن یعنی فقر، فلاکت و بحران معیشت برای مردم ایران است. چگونگی حلوفصل اینها باید موضوع رقابتهای انتخاباتی میبود و مردم بین راهحلهای مختلفی که ارائه میشد، یکی را انتخاب میکردند. امروز اقتصاد ما بنا بر نظر عمده کارشناسان، گروگان سیاست است و سیاست هم در حال حاضر در کشور ما گروگان سیاست خارجی است؛ یعنی نمیتوان بدون حلوفصل آنچه در بحران سیاست خارجی یا مشکلات سیاست خارجی خوانده میشود، مشکلات اقتصادی کشور را حلوفصل کرد.»
گفتنی است طیفی که اعتقاد دارد بدون جلب رضایت غربیها توان احیای اقتصاد کشور را ندارد و به وضوح بر این نکته تاکید کرده است. البته 8سال نیز زمان بسیار زیادی است که در اختیار این جماعت بود تا با شیوه ادعایی خود به احیای اقتصاد بپردازد که نتیجه شیوه آنها وضعیت امروز جامعه است.