آثار و نشانههای جهالت
محمدحسین فروغی
واژه عربی جهل گاه در برابر عقل به کار میرود که در این صورت جهل به معنای بیخردی و بیعقلی و سفاهت است؛ اما گاه در برابر علم به کار میرود که در این زمان به معنای نادانی در برابر دانایی و دانش است. نویسنده در این مطلب بر آن است تا نشانهها و آثار جهالت به معنای نادانی و فقدان علم و دانش را بر اساس آموزههای قرآنی بیان کند.
***
کسب علم ، تکلیف الهی
در آموزههای اسلامی جهل و نادانی، مذمت شده و از انسانها خواسته شده با توجه به ابزارهای گوناگون کسب دانش و شناخت و معرفت، خود را به علوم گوناگون تجهیز کنند و زندگی را بر محور علم سامان دهند و کارها و رفتارهایی را انجام ندهند که بر خاسته از نادانی و فقدان دانش باشد.
از نظر قرآن علت اصلی انتخاب حضرت آدم(ع) به عنوان خلیفه الهی، علم آن حضرت به همه اسماء و صفات الهی بوده است؛ از این رو پس از اعتراض فرشتگان درباره چرایی انتخاب آن حضرت(ع)، خداوند به علم اواشاره کرده و از فرشتگان خواسته اگر دارای علمی که حضرت آدم است، هستند آن را نشان دهند تا افتخار خلافت الهی به آنان بخشیده شود.(بقره، آیات ۳۰ تا ۳۳)
آیات و روایات بسیاری از جهالت و نادانی بدگویی کرده و رفتارهای مبتنی بر آن را بیارزش و باطل دانسته است. ارزش هر کاری به میزان بهرهمندی و فاعل آن از علم سنجیده میشود و در بخش حسن فاعلی تنها به انتخاب کورکورانه خوب و خیر توجه نمیشود، بلکه حسن فعل زمانی ارزش کامل و تمام مییابد که با حسن فاعلی مبتنی بر دانش همراه باشد، از این رو بر معرفت و دانش تاکید ویژه شده است.
خداوند در آیات قرآن بیان میکند که کارهای خوب و خیر مبتنی بر گمان و ظن و احتمال، ارزشی ندارد. در اصول دین، انسان باید باور خویش را بر پایه علم و دانش به دست آورد. اگر تعبد بیچون و چرا در فروعات دینی ارزشی است، در اصول دین، ضد ارزشی یا کم ارزش و بیارزش انگاشته میشود. مومنان از اینکه اعمال را بر پایه جهالت انجام دهند نهی میشوند و فرمان داده شده که در هر کاری بویژه در حوزه باورها و عقاید، از ابزارهای کسب دانش بهره گرفته و از گوش و چشم و قلب برای کسب علم
استفاده شود.
پیامبر(ص) نیز بر پایه همین اصول قرآنی میفرماید: «طلب العلم فریضهًْ علی کل مسلم، الا ان الله یحب بغاهًْ العلم؛ طلب دانش بر هر مسلمانى واجب است. خداوند جویندگان دانش را دوست دارد.» (اصول کافی، ج ۱، ص ۳۰؛ مصباح الشریعه،ص۱۳)
ایشان هم چنین از باب تاکید بر اینکه جنسیت در این وجوب نقشی ندارد و طلب علم واجب همگانی است، فرمودند: «طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه؛ طلب دانش بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است.» (بحارالانوار، ج ۱، ص ۱۷۷)
چنانکه ایشان تحصیل علم را محدود به دوره سنی خاصی نمیداند، بلکه لازم است انسان در تمام طول عمر در پی تحصیل دانش باشد، از اینرو میفرمایند: «اطلبوا العلم من المهد الی اللحد؛ از گهواره تا گور دانش بجویید» (نهجالفصاحه، ج ۲، ص ۶۶۵)
همچنین نظر ایشان تحصیل علم محدود به مکان خاصی نیست، بلکه اگر لازم است برای تحصیل دانش به دورترین نقطه عالم سفر شود باید این سفر انجام گیرد؛ پس در جایی دیگر فرمودند: «اطلبوا العلم ولو بالصین فان طلب العلم فریضهًْ علی کل مسلم؛ دانش را ولو در چین باشد بجویید؛ زیرا طلب علم بر هر مسلمانی واجب است.» (بحارالانوار، ج ۱، ص ۱۸)
اصولا این علم است که به انسان عظمتی در پیشگاه خداوند میدهد؛ چنانکه امام صادق(ع) میفرماید: مَن تَعَلَّمَ العِلمَ وَعَمِلَ بِهِ وَعَلَّمَ لِلّهِ دُعِىَ فى مَلَکُوتِ السَّماواتِ عَظیما فَقیلَ: تَعَلَّمَ لِلّهِ وَعَمِلَ لِلّهِ وَعَلَّمَ لِلّهِ؛ هر کس براى خدا دانش بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران آموزش دهد، در ملکوت آسمانها به بزرگى یاد شود و گویند: براى خدا آموخت و براى خدا عمل کرد و براى خدا آموزش داد. (الذریعه الی حافظ الشریعه فی شرح اصول الکافی، ج۱،ص۵۶)
آثار جهالت و نادانی
برای اینکه درک درستی از ارزش و اهمیت و جایگاه علم در آموزههای قرآن و اسلام داشته باشیم، بررسی آثار جهل از نظر قرآن میتواند این حقیقت را بهتر آشکار کند؛ زیرا یکی از مهمترین راههای شناخت ارزش و اهمیت چیزی نگاه به آثار و نشانههایی است که برای نقیض و ضد آن بیان شده است.
خداوند برای جهل آثار و نشانههایی بیان کرده که از جمله آنها میتوان به موارد زیراشاره کرد:
1. اختلاف: از مهمترین علل و عوامل اختلافات میان انسانها، جهالت و نادانی آنان به مسائل و موضوعات است. وقتیاشخاص نسبت به امری جاهل باشند، در آن اختلاف میکنند. نتیجه این اختلاف میتواند به درگیریهایی فیزیکی نیز کشیده شود؛ چنانکه جهالت امروز گروهی تکفیری نسبت به آموزههای قرآنی موجب اختلاف شدید و کشتار در میان مسلمانان شده است. این اختلافات ممکن است در موضوعات کوچکی آغاز شود ولی اندک اندک گسترش یافته و ضمن عمیق شدن دامنه آن به امور دیگر نیز کشیده شود. جهالت درباره شخصیت حضرت عیسی(ع) موجب شده تا گروهی او را خدا یا فرزند خداوند قرار دهند و بر همین اساس منکران خدا بودن او را تکفیر کرده و رفتارهای خشونتآمیز نسبت به آنان داشته باشند.(نساء، آیه ۱۵۷) برخی اوقات این جهالت در اموری است که اساسی و بنیادی نیست و دانستن و ندانستن آن تاثیری در زندگی ندارد، ولی تاکید بر آن میتواند تبعات و آثاری داشته باشد که طرد اجتماعی و نفی دانش درباره مسائل دیگر را نیز سبب شود. مثلا اینکه شمار اصحاب کهف چند نفر بودند تاثیری در نوع زندگی و افکار و آراء ما ندارد، ولی همین جهالت و دامن زدن به آن میتواند آسیب زا باشد.(کهف، آیه ۲۲)
2. ارزش گذاری غلط: از جمله آثار جهالت و نادانی این است که شخص عناصری را به عنوان معیار و ملاک داوری قرار دهد که هیچ اعتباری در ارزش گذاری ندارد. به عنوان نمونه ثروت و قدرت ملاک انسانیت قرار گیرد و بر اساس آن، کسی که دارای قدرت و ثروت است، انسان یا در درجه بالاتری از انسانیت قرار داده شود و کسی که فاقد آنهاست به پستتر از انسان تنزل داده شود و با آنان بر اساس همین ملاکها رفتار شود.(هود، آیات ۲۷ و ۲۹) به عنوان نمونهای دیگر، دنیا و آخرت و رضای خدا و رضای دیگران، همسنگ هم شمرده شود و یا حتی دنیا بر آخرت و دنیای فانی و عالم باقی و خشنودی خلق بر خشنودی خدا برتری داده شود و بر همین اساس، با مسائل برخورد و تعامل شود.(نحل، آیه ۹۵) چنین رفتاری از نظر آموزههای قرآنی از آثار جهالت و نشانههای بارز نادانی و بیدانشی است؛ زیرا اگر کسی علم و دانش داشت هرگز چنین ارزشگذاری نادرست و غلطی انجام نمیداد و رفتار و زندگیاش را بر پایه جهل و نادانی سامان نمیداد.
3- احساس امنیت: از آثار و نشانههای جهالت احساس امنیت کاذب است. کسی که نسبت به خطری علم نداشته باشد، بیخیال، رفتار و عمل میکند. به عنوان نمونه کسانی که به دشمنی استکبار جهانی نسبت به مسلمانان جهل دارند، نه تنها احساس امنیت میکنند بلکه ارتباط دوستانهای را نیز با آنان برقرار میکنند و اینگونه است که ضربات سهمگین متحمل میشوند. خداوند در آیه ۸۱ سوره انعام موردی دیگر از نقش مخرب جهل و نادانی در احساس امنیت کاذب را بیان میکند. در این آیه آمده که احساس امنیّت مشرکان در پناه بتها، زاییده جهل آنان است؛ یعنی مشرکان چون علم و دانشی نسبت به ناتوانی و بیتاثیری بتان در ربوبیت عالم ندارند، بر اساس همین جهالت، خود را در پناه آنان دانسته و با بتپرستی احساس امنیت میکنند؛ در حالی که ربوبیت هستی در اختیار خداوند است و بتان هیچ نقش و توانی در ربوبیت عالم ندارند.
4- استبعاد: از دیگر آثار و نشانههای نادانی، بعید دانستن اموری چون معاد و رستاخیز است. خداوند در آیات نخست سوره ق از استبعاد معاد از نظر مشرکان و کفار سخن به میان میآورد؛ زیرا آنان نسبت به آفرینش، گرفتار جهالت و نادانی هستند و از همین رو این امور را بعید میدانند. همچنین خداوند در آیه ۳۰ سوره بقره گزارش میکند که چگونه جهالت و فقدان علم فرشتگان موجب شده تا نسبت به جایگاه خلافت انسان تردید داشته و توانایی بشر را در انجام این مسئولیت بعید شمارند. اما همین فرشتگان پس از دانایی نسبت به توانایی بشر نه تنها آن را بعید ندانسته بلکه سر به سجده طاعت و اطاعت فرود آورده و خلافت او را بر خود نیز پذیرفتند.(بقره، آیات ۳۰ تا ۳۵)
5- استکبار: ابلیس چون نسبت به حقیقت خود و آدم(ع) جاهل بود و گمان برده بود که علت انتخاب آدم(ع) عنصر خاک است در حالی که خود از عنصر پاکتر یعنی آتش است، استکبار میورزد؛(اعراف، آیه ۱۲) حال آنکه علت انتخاب آدم(ع) روح الهی و علم الهی بوده است.(بقره، آیه ۳۰ و ۳۱؛ حجر، آیه ۲۹؛ ص، آیه ۷۲)
6- انتظار بیجا: خداوند در آیه ۱۱۸ سوره بقره بیان میکند که مشرکان به سبب جهالت و نادانی توقّعات بیجایی داشتند و میگفتند چرا خداوند با ما سخن نمیگوید و یا معجزه و نشانهای برای ما نمیفرستد. همین نگرش در میان کفار دیگر نیز وجود داشت و حتی جهالت آنان موجب شده بود تا از پیامبرشان بخواهند مومنان بینوا را از پیرامونش طرد کرده و به جای آنان ثروتمندان و قدرتمندان را گرد خود جمع کند.(هود، آیات ۲۷ و ۲۹)
7- استهزاء: کسی که فاقد علم و دانش است در جستوجوی راه فرار برای خود به استهزاء و تسمخر دیگران تسمک میجوید؛ چنانکه خداوند در آیه ۶۷ سوره بقره بیان میکند. بر همین اساس تمسخر آیات قرآن و دینداری و مانند آن ریشه در جهالت افراد دارد.(لقمان، آیات ۲ و ۶)
8- اشتباه: جهالت موجب میشود تا انسان در مواردی نتواند حق و باطل را از هم تشخیص بدهد و خوب و بد را از هم بازشناسد. وقتی انسان ظاهر بین باشد تحلیل و تفسیری که ارائه میدهد بر اساس همین ظاهرگرایی است و اینگونه است که حقیقت بر او پوشیده میماند. خداوند به عنوان نمونه میفرماید که رفتارهای عفیف برخی از بینوایان موجب میشود که دیگران آنان را غنی و بینیاز بشمارند و به یاری و کمک آنان نشتابند. پس جهل به حال نیازمندان خویشتندار، موجب اشتباه و غنى پنداشتن آنان شده و امکان کمک به آنان را از میان میبرد؛ در حالی که باید انسان در هر کاری علم و دانش مناسب آن کار را کسب کند و تنها به ظاهر امور بسنده نکند.(بقره، آیه ۲۷۳)
9- اضلال: از دیگر آثار مخرب جهالت آن است که انسان نه تنها خودش گرفتار ضلالت و گمراهی است بلکه دیگران را نیز بدان سمت سوق میدهد. بسیاری از کسانی که به گمراه کردن دیگران مشغول هستند افراد جاهلی هستند که به پیروی از هواهای نفسانی نه دانش و علم، زندگی خود را ساخته و رفتار میکنند.(انعام، آیات ۱۱۹ و ۱۴۴؛ لقمان، آیه ۶)
10- اعتراض بیمورد: از آثار و نشانههای جهالت میتوان به اعتراضهای بیجا و بیمورد افراد اشاره کرد. از جمله این اعتراضات بیمورد اعتراض مردم نسبت به حکم تغییر قبله است؛ چون این افراد از حکمت و علت و فلسفه تغییر حکم خبر نداشتند نسبت به آن اعتراض کردند.(بقره، آیه ۱۴۲)
11- اعراض از حق: جهالت موجب میشود که شخص از حق اعراض کند و به سمت باطل برود. خداوند بصراحت در آیه ۲۴ سوره انبیاء به این اثر و نشانه جهالت توجه میدهد. هم چنین خداوند در آیه ۱۳۰ سوره بقره علت اعراض از دین الهی را جهالت مردمان معرفی میکند.
12- افتراء: از دیگر نشانهها و آثار جهالت افترا و نسبتهای ناروا به دیگران از جمله خداوند است.(اعراف، آیه ۲۸؛ بقره، آیه ۶۷) به عنوان نمونه جهالت موجب نسبت دادن فرشتگان به عنوان دختران خدا (زخرف، آیات ۱۹ و۲۰) و نسبت دادن فرزند به خدا (انعام، آیه ۱۰۰؛ یونس، آیه ۶۰؛ کهف، آیات ۴ و ۵) شده است.
13- اقدام نسنجیده: اقدام نسنجیده علیه دیگران از نشانهها وآثار جهالت است که خداوند در آیه ۶ سوره حجرات به آن توجه داده است.
14- انحراف جنسی: جهل، عامل بىبندوبارى و انحراف جنسى در میان انسانها و جوامع بشری است. گرایش به زنا و گرایش به همجنسبازی، برخاسته از جهالت و سفاهت افراد بشر است.(یوسف، آیه ۳۳؛ نمل، آیه ۵۵)
15- انحصارطلبی: جهل، عامل انحصارطلبى و نفى ارزش دیگران است. برهمین اساس است که یهودیان ارزشهای مسیحیان و اینان نیز ارزشهای یهودیان را نفی میکنند و تنها خود را سزاوار بهشت و مانند آن میدانند.(بقره، آیه ۱۱۳)
16- انکار حق: از دیگر آثار و نشانههای جهالت انکار حق چون انکار معاد و رستاخیز است.(نحل، آیه ۳۸؛ جاثیه، آیات ۲۴ تا ۲۶) خداوند در آیات ۳۸
و ۳۹ سوره دخان جهل به حقانیّت آفرینش و در آیه ۹۹ سوره اسراء جهل به قدرت خدا را عامل انکار معاد معرفی میکند.
17- بدعت: ریشه بدعتها در زندگی بشر را میبایست در جهالت و نادانی او دانست. همین جهالت است که بتپرستی را موجب میشود(زخرف، آیه ۲۰؛ اعراف، آیات ۱۳۸ و ۱۳۹) و در دین اموری که از امور دینی نیست به دین نسبت میدهد.(انعام، آیات ۱۴۰ تا ۱۴۸؛ اعراف، آیه ۲۸)
18- بیادبی: جهل، عامل بىادبى و ناسزاگویى است.(فرقان، آیه ۶۳؛ قصص، آیه ۵۵) پس اگر بخواهیم از جهالت کسی آگاه شویم به گفتار و رفتار او نظر کنیم که اگر بیادبی در آن باشد نشانه جهالت اوست.
19- بیایمانی: از نظر آموزههای قرآنی، بیایمانی نشانهای از جهالت و نادانی و نیز سفاهت و بیعقلی است.(بقره، آیات ۸ و ۱۳ و نیز ۱۰۲ و ۱۰۳)
20- بیتقوایی: جهل انسان به ارزش پاداشهاى الهى، زمینهساز بىتقوایى اوست.(بقره، آیه ۱۰۳)
21- بیصبری: جهل به راز حوادث پیش آمده، از عوامل ناشکیبایى و اعتراض انسان است.(کهف، آیات ۶۸ تا ۸۲) زیرا اگر حضرت موسی(ع) به فلسفه و راز و رمز اعمال حضرت خضر(ع) آگاهی و دانش داشت، اعتراض نمیکرد و صبر پیشه میگرفت.
22- ولایت غیر خدا: از دیگر نشانهها و آثار جهالت و نادانی پذیرش ولایت غیر خدا به جای خداست.(عنکبوت، آیه ۴۱)
23- پشیمانی: ندامت از آثار جهالت است. خداوند در آیه ۶ سوره حجرات میفرماید کارهاى انجام شده بر اثر جهل، درپىدارنده پشیمانى است.
24- تحقیر: تحقیر نسبت به دیگران از دیگر نشانههای جهالت است. خداوند در آیه ۸ سوره منافقون تحقیر پیامبر(صلىالله علیه وآله) و مؤمنان از سوى منافقان را ناشى از جهل آنان نسبت به انحصار عزّت به خدا، رسول(ص) و مؤمنان دانسته است.
25- فال بد زدن: گرایش به امور خرافی و ابزارهای جادو و سحر از جمله نشانههای جهالت است. خداوند به صراحت در آیه ۱۳۱ سوره اعراف نادانی و جهل را زمینهساز گرایش مردم به تطیّر و فال بد زدن دانسته است.
26- تعصب بیجا: جهل، از عوامل تعصّب بیجا درباره عقیده خود است. (بقره، آیه ۱۱۳؛ انفال، آیات ۳۱ و ۳۴) گروههای تکفیری و مانند آن بر اساس همین جهل نسبت به عقیده و دین خود است که دیگران را کافر دانسته و حکم قتل بیگناهان را صادر میکنند.
27- توطئه: از دیگر نشانههای جهالت توطئهگری است. خداوند در آیه ۸ سوره منافقون توطئه منافقان براى بیرون راندن پیامبر(صلىالله علیه وآله) و مؤمنان از مدینه را برخاسته از جهل آنان نسبت به انحصار عزّت به خدا، رسول و مؤمنان دانسته است.
28- سحر و جادوگری: از نظر قرآن، جهل به آخرت، از عوامل روى آوردن مردم به سحر و جادو و سوء استفاده از آن است.(بقره، آیه ۱۰۲)
29- جبرگرایی: نفی اختیار از انسان و پذیرش تقدیر و سرنوشت، بیآنکه نقش انسان در آن مشخص و مقبول باشد از دیگر نشانههای جهالت است.(انعام، آیه ۱۰۸؛ زخرف، آیه۲۰)
30- حسگرایی: نفی معرفت های دیگر بشری چون معرفت تجریدی، معرفت شهودی و مانند آن نتیجه جهالت آدمی و محدود دانستن ابزارهای معرفتی در حواس و نفی عوالم دیگر و نیز معرفت های غیر حسی است. (جاثیه، آیه ۲۴)
31- مهر شدن دلها: از دیگر آثار جهالت آن است که دلهای جهال در فرآیندی بسته و مهر و موم میشود. خداوند در آیات ۵۸ و ۵۹ سوره روم می فرماید که مهر شدن قلب نادانان به امر خداوند، بر اثر جهل به حقایق قرآن است.
همچنین از دیگر نشانههای جهالت میتوان به دنیاطلبی، شایعهپذیری، فزونطلبی، کوردلی، لجاجت و مجادله و یاوهگویی اشاره کرد که در قرآن به آنها اشاره شده است.