دین و آزادی(پرسش و پاسخ)
پرسش: آیا محدویتهایی که دین برای انسان به وجود میآورد مخالف آزادی اوست؟
پاسخ:
آزادی را میشود از سه بعد نگاه کرد وهر سه با هم فرق کرده و جوابها هم متفاوت خواهد بود. لذا برای آزادی سه معنا میتوان تصور کرد:
1- آزادی به معنای رهایی و ولنگاری: در این آزادی قانون و محدودیت برای انسان وجود ندارد. هر کس هر کاری دلش خواست انجام میدهد و هیچکس حق ندارد به او اعتراض کرده و برایش مانع ایجاد کند. زندگی کردن در زیر چتر این آزادی از زندگی حیوانات وحشی در جنگل بدتر است، چون که حیوانات میان خود قوانین را باید رعایت کنند که اگر مراعات نکنند مورد حمله دیگران قرار میگیرند و این آزادی را هیچ عاقلی تأیید نکرده و نمیکند و هیچ نظام سیاسی آن را نپذیرفته و نمیتواند بپذیرد.
2- آزادی در محدوده قانون: در این قسم برای انسان احترام قائل شده و آزادیهایی در محدوده قانون برای هر فردی در نظر گرفته میشود. یعنی هر کسی در آن محدودهای که قانون مشخص کرده آزادی دارد، اما اگر از حریم آزادی جلوگیری میشود اساس این آزادی آن است که اصولا انسانها نمیتوانند با آزادی به معنای ولنگاری زندگی کنند و بشریت در این صورت نابود میشود وباید قانون آزادیها را محدود کند که این را هر عاقلی پسندیده وتمام نظامهای سیاسی دنیا به آن تن دادهاند و قانونی برای کشور خود وضع کردهاند که تخطی از آن جرم محسوب میشود.
3- آزادی از امارت نفس: در این آزادی انسان تلاش میکند تا خود را از اسارت شیطان درونی و بیرونی آزاد کند و با آزادی در این دنیای فانی زندگی کند و هر کسی را که به این آزادی دست نیابد اسیر میداند و نظام سیاسی که معتقد به این آزادی است در واقع میخواهد جامعه را از چنگال شیطان درونی و بیرونی حفظ کند که تنها حکومتهای الهی به این آزادی معتقدند. با توجه به این مقدمه پاسخ سؤال فوق را در محورهای زیر مطرح میکنیم:
1. محدودیتهایی که دین برای انسان به وجود میآورد مخالف آزادی به معنای اولی میباشد و اساسا دین لحظه به لحظه انسان را از منظر این آزادی به قید و بند کشیده است. در واقع دین مشتمل بر قوانین اجتماعی و سیاسی است که رفتارهای اجتماعی و سیاسی انسان را جهتدار و محدود میکند و میگوید باید در چارچوب خود انجام پذیرد.
2. محدودیتهایی که دین برای انسان به وجود میآورد مخالف آزادی به معنای روحی نمیباشد بلکه دین میگوید «انسان آزاد است. آزاد است یعنی چه؟ یعنی آزاد است تا از تمام حقوقی که قانون برایش مشخص کرده بهرهمند شود. مثلا یکی از قوانین شرع یعنی قوانین اسلامی این است که انسان میتواند تا هر جا که دلش بخواهد در علم و دانش پیش برود. یعنی آزاد است هیچ محدودیتی برایش قرار نداده، یعنی هر فردی از آحاد مسلمین میتواند در دانش تا هر کجا که خواست برود و حتی وظیفه دولت اسلامی است که امکانات برای تکتک افراد فراهم کند که از این حق بهرهمند شوند.
3. دین نه تنها آزادی به معنای سومی را محدود نمیکند، بلکه به آزادی مطلق در این زمینه توصیه میکند و هدف دینآوران الهی برای همین است و هر کس آزادی مطلق نداشته باشد از منظر این آزادی اسیر است، چنان که آیتالله جوادی آملی میفرمایند: «آنکه میگوید من هر چه بخواهم میکنم، هر جا بخواهم میروم و هر چه بخواهم میگویم او اسیر است، آزاد نیست. آنکه گرفتار هوس و آز است او برده است و آزاد نیست.» پس کلیه محدودیتهایی که دین برای انسان به وجود آورده برای این است که انسان را از اسارت نجات داده و آزاد کند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1- جامعه مدنی، آیتالله معرفت.
2- اسرار عبادت، آیتالله جوادی آملی.