چرا «منبع آگاه» همه را عصبانی کرده است؟
محمدپارسا نجفی
ترامپ تلاش میکرد همانگونه که با کره شمالی به مذاکره بینتیجه دست یافت، با ایران نیز چنین رفتاری داشته باشد. او خواستههای خود را علنی بیان میکرد: محدودیتهای بیشتر علیه ایران و سلب مولفههای بازدارنده دفاعی و منافع ملی از ایران مشابه آنچه قبلا در مورد لیبی انجام شده بود و طبعا تهران آن را نپذیرفت.
در نقطه مقابل، بایدن اهداف سیاست خارجی خود را با روکش فریب افکار عمومی و استفاده بهینه از رسانههای بینالمللی شروع کرد. او در این جهت خود را حامی دیپلماسی و نیز توافق برای حل مشکلات و بازگشت به برجام نشان داد؛ ولی سرانجام مشخص شد رئیسجمهور جدید ایالات متحده هم همان اهداف ترامپ را دنبال میکند.
این نقطه عزیمت همان سیاستی است که پرستیوی در هفتههای گذشته با استفاده از اطلاعات «منابع آگاه» به افشایش پرداخت و پروژه فریب افکار عمومی بایدن را نقش بر آب کرد. به راستی اگر آمریکا قصد داشت تعهدات برجام را که هرگز اجرا نکرد، به مرحله اجرا بگذارد چه نیازی به مذاکره جدید بود؟
در واقع، جریانی که از اخبار اخیر شبکه پرستیوی در موضوع مذاکرات برجام به راه افتاد، فرصتی واقعی و کمکی بزرگ به وزارت خارجه در مذاکرات هستهای بوده است. تلاش پرستیوی بر این است که مطالبه عمومی مردم ایران مبنی بر لغو همه تحریمها را هم به نخبگان سیاسی غرب و هم به افکار عمومی جهان نشان دهد. بنابراین با این اقدام شبکه پرستیوی، وزارت خارجه با پشتوانه یک ملت، میتواند با دست پُر در مذاکرات حاضر باشد و آمریکا و اروپا خواهند دانست اولا مردم ایران و جامعه سیاسی و رسانهای کشورمان از مسائل آگاه است و دوم اینکه سطح مطالبات نام و مردم ایران از مذاکرهکنندگان کمتر از لغو کامل تحریمها نخواهد بود.
این روش ارسال پیام در دیپلماسی عمومی را طرف آمریکایی به خوبی دریافت کرده و نمونه آن مطلبی است که در نشریه آمریکایی Washington Free Beacon منتشر شده است. یکی از سخنگویان وزارت خارجه آمریکا به این نشریه گفته است که واشنگتن حاضر است در ازای بازگشت ایران به تعهدات هستهای خود، تحریمهایی که ناقض تعهد آمریکا به برجام است را بردارد. بهنام بن طالب لو، از اعضای ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها و متخصص در امور ایران به این نشریه گفته است که به واسطه مطالبه امتیازات بیشتر و درز اطلاعاتی که حاکی از پتانسیل برای مطالبه بیشتر وجود دارد، ایرانیها پیامهای متعددی (به طرف مقابل) ارسال میکنند.
بنطالبلو تاکید کرده است: ایرانیان در استفاده از فضای اطلاعاتی علیه آمریکا چیره دست هستند و با درز اطلاعات از مذاکرات، اهرم فشار ایجاد میکنند.
حركت پرستیوی به عنوان تریبون خارجی ایران در مقابل انبوه رسانههای استکباری که تلاش دارند سطح توقع ملت ما را در حد یک میلیارد دلار و بازی با گزینههای تحریم کاهش دهند، حرکتی مغتنم و ارزشمند است.
بارها مقامات آمریکا از جمله بلینکن وزیر خارجه آمریکا تایید کرده که ما حاضر به بازگشت به برجام هستیم و توپ در زمین تهران است.
هدف از این فریب افکار عمومی این است که نشان دهند که آنها خواستار حل دیپلماتیک مسائل هستند و ایران را لجوج معرفی کنند، حال آنکه ایران با داشتن پرستیوی مواضع غیر منطقی آمریکا مبنی بر حفظ تحریمهای موسوم به آیسا، ویزا، کاتسا را نشان داد.
به مرگ گرفتن برای راضی کردن حریف به تب
با اطلاعرسانی دقیق پرستیوی از مذاکرات وین مشخص شد منظور آمریکا از بازگشت گامبهگام در اصل حفظ اصل و تاثیر تحریمها بوده و در ازای کاهش فعالیتهای غنیسازی ایران نوعی تبلیغات مبنی بر بازگشت به برجام از سوی آمریکا انجام میشود؛ اما لغو کامل همه تحریمها هرگز توسط واشنگتن پذیرفتنی نیست. در اصل آمریکا تحقق هدف خود را به رایگان مطالبه میکند. این افشاگری پرستیوی راه را به روی آمریکا بست و نگذاشت مانند توافق اولیه برجام در سال 1394 باز هم آمریکا امتیاز کلان بگیرد و قول و وعده تقدیم کند.
بعد از ماجرای گام به گام آمریکا تلاش کرد تقاضای حداکثری خود را که ویرانی همه سامانههای غنیسازی ایران است مطالبه کند تا در نهایت ایران خواستار حذف و لغو کامل و ابدی همه تحریمها نباشد و برای تحقق آن ضمانت اجرایی مطالبه نکند؛ اما پرستیوی تاکنون توانسته حامی سیاست خارجی ایران باشد و نشان دهد وزارت خارجه در مذاکرات هستهای وین تنها نیست، بلکه یک ملت آگاه پشت این مذاکره کنندگان
قرار دارند.
به بیان دیگر با توجه به آگاه بودن افکار عمومی به واسطه اخباری که پرستیوی از منبع آگاه خود منتشر میکند مذاکره کنندگان ایران این فرصت را دارند که خواست مردم را مانع هر نوع توافق مجدد با حاصل جمع صفر اعلام کنند و خواستار لغو یکجای همه تحریمهای برجامی و بعد از امضای برجام باشند. این کمک بزرگ این رسانه برون مرزی ایران به هیئت مذاکرهکننده هستهای در وین است.
از چه میهراسند
حال سؤال اینجاست که چرا برخی حضرات در وزارت خارجه و نیز سخنگوی این دستگاه، از ایفای نقش مثبت پرستیوی در دیپلماسی عمومی کشور، نه تنها خرسند نیستند، بلکه بر علیه آن موضع میگیرند. به راستی چرا جناب دکتر عراقچی در یک توییت آن هم به زبان انگلیسی اعلام کردند منبع آگاه پرستیوی هر که هست اصلا آگاه نیست و این در حالی است که از اسفندماه 99 تاکنون هر خبری که این شبکه به نقل از منابع آگاه خود بیان کرده دقیقا به حقیقت پیوسته و برخی از آنها در اعترافات مقامات وزارت خارجه آمریکا نیز آشکار است.
وظیفه یک رسانه دقیقا این است که جامعه را آگاه نماید. طبعا اقدامات پرستیوی در همین راستا قابل بررسی است چرا که به مخاطبان اروپا و آمریکا این نکته را گوشزد میکند که خواسته بحق ملت ایران کمتر از لغو یکجا و کامل همه تحریمها نیست.
از دیگر سو، پرستیوی همواره مرجع خبری قابل اعتماد و محل رجوع عموم رسانهها بوده و بازتاب اخبار آن در داخل ایران نیز به شکلی گسترده صورت گرفت؛ مخصوصا که این بار، موضوع مورد تمرکز پرستیوی به سرنوشت سیاسی، اقتصادی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران نیز گره خورده است. حتی از این حیث هم پرستیوی و قدرت اصلاع رسانی و تاثیرگذاریاش را باید مغتنم شمرد؛ ولی در کمال تعجب، انجام وظیفه ذاتی پرستیوی با برخوردهای بعضا منفی برخی مسئولین مواجه شد.
باید پرسید آقای دکتر عراقچی، آقای دکتر خطیبزاده، علیرضا معزی و نيز آقاي واعظي دقیقا چه توقعی از یک شبکه خبری برون مرزی ایران دارند و چرا پرستیوی نباید به وظیفه ذاتی خود در اطلاعرسانی شفاف درباره موضوع مهم و سرنوشت سازی چون برجام عمل کند؟
پرستیوی تریبون انگلیسی زبان و فراگیر جمهوری اسلامی ایران و سدی در برابر مذاکرهکنندگان غربی است که نتوانند دیپلماسی عمومی را از طریق تبلیغات رسانهای جایگزین اقدامات عملی درخصوص لغو تحریمها سازند.
به بیان دیگر، تنها تلویزیون خبری ایران به زبان انگلیسی سعی کرده است تا تبلیغات فریبنده دیپلماسی عمومی غرب مبنی بر تغییر روش دولت بایدن در مقایسه با ترامپ را افشا کند و نشان دهد که سیاست خارجی آمریکا در همه دورانها یکسان و بر مبنای فشار به ملتهای آزاده بوده است.
چرا «منبع آگاه»؟!
در جهان رسانه چه در بخش داخلی کشورها و چه بینالمللی نقش منبع یا منابع آگاه بسیار پر رنگ است؛ مفهوم ساده این موضوع چنین است که حقیقتی بیان میشود اما موضع گیری رسمی به مرحله بعد از واکنش طرف مقابل موکول میشود؛ اما نشان داده میشود که از پشت پرده ماجرا اطلاعات کافی وجود دارد.
اصولا نیازی نیست یک رسانه فقط با انجام مصاحبه به دادههای خبری دست یابد، بلکه استفاده از منابعی که نمیخواهند نامشان فاش شود نیز یکی از مسیرهای کسب خبر در سراسر جهان بوده و هست.
اقدام پرستیوی و کمک منابع آگاه نشان داد ایران یک ملت هوشیار دارد و با لفاظی مقامات آمریکا نمیتوان آنها را فریب داد و اسم این لفاظی را دیپلماسی عمومی گذاشت. بلکه اگر قرار است قراردادی یا تعهدی امضا شود که مانند برجام، سالیان سال بر زندگی و داراییهای ملی ایرانیان تاثیر دارد، همه آنها باید آن را بدانند و برای رسیدن به توافقی که منافع همه را تامین میکند، تاثیرگذار باشند.
این حمايت بزرگی برای وزارت خارجه است چرا که طرف غربی میداند با یک ملت مواجه است نه تنها با یک شخص حقیقی یا حقوقی و مهمتر اینکه مذاکرهکننده باید به افکار عمومی ملتش كه آگاه شدهاند، پاسخ دهد. پس طرف آمریکایی مجبور میشود از لاک فریب خارج شده و موضع خود را شفاف بیان کند؛ در آن صورت نتيجه مذاكرات به پاسخ اين سؤال منتهي شود كه آيا تحریمها به صورت کامل لغو میشود تا ایران هم برجام را کامل اجرا کند یا خیر، آمريكا امتياز رايگان مي خواهد و در ازاي آن فريب تحويل مي دهد؟