kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۸۳۰۲
تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۸

قماری که آمریکا هست و نیستش را در آن بر باد داد (نگاه)

 

سبحان محقق
هنوز زود است که بفهمیم طی سال‌های گذشته چه اتفاق بزرگی در منطقۀ غرب آسیا افتاده است. حتی بهتر است بگوییم که ما هم‌اکنون در میانۀ اتفاق هستیم و خیلی از کارشناسان خبره و حتی خود محافل غربی و آمریکایی هم فهمیده‌اند که این تحولات، به کجا می‌رود. آنها روند جاری را فهمیده‌اند و به همین خاطر، نسبت به آن، حساس شده‌اند و برای تغییر دادن مسیر این روند، با هم هماهنگ عمل می‌کنند. به عنوان مثال، وقتی که پای ایران و برجام در میان باشد، کل کشورهای غربی در جبهه‌ای واحد قرار می‌گیرند و اختلافی میان خود ندارند و فقط، صحبت بر سر تقسیم کار است. وقتی امنیت رژیم صهیونیستی به خطر می‌افتد هم غرب تبدیل به یک بدن واحد می‌شود و یکپارچه جانب این رژِیم‌اشغالگر را می‌گیرد. زمانی که پای ناتو در میان باشد، و موقعی که هدف، جبهه مقاومت و حزب‌الله و انصارالله است، باز هم غرب یک صدا می‌شود و میان خود تقسیم کار می‌کند.
در هر حال، شرایط جاری منطقۀ غرب آسیا، برای غرب نگران‌کننده شده است؛ این شرایط تا همین دو دهه اخیر، این قدر برای آمریکا و اروپا خطرناک نشده بود، آنها هنوز فکر می‌کرده‌اند که می‌توانند با بهره‌گیری از فرصت‌ها، روند را معکوس کنند و اوضاع را به نفع خود تغییر دهند.
در سال 2011 که جهان عرب با قیام سراسری مردمی علیه نظام‌های دیکتاتوری رو به رو شد، آمریکا با همه ابزارها و متحدانی که در اختیار داشت، یکباره به این صرافت افتاد که از اوضاع جاری به نفع خودش بهره ببرد. با چنین تصوری بود که واشنگتن به همراه متحدانش، وسوسه شد که بر سر سوریه قمار بکند و دست به یک ریسک بزرگ بزند. در آن زمان، این حس وجود داشت که پیامد این قمار، برد صد در صدی برای واشنگتن خواهد بود. همین احساس غالب، باعث شد که ده‌ها کشور به این ماجراجویی پیوستند و می‌خواستند سهمی از این غنیمت ببرند.
هدف اصلی آمریکا از این قمار، ایجاد شکاف در جبهه حامی فلسطین و برچیدن دولت دمشق، جنبش حزب‌الله و بالاخره، نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است. واشنگتن در سطح تاکتیکی نیز قصد داشت از عناصر تکفیری(در قالب القاعده، داعش،...)، علیه دولت سوریه و در سطح وسیع‌تر، علیه ایران و حزب‌الله استفاده کند.
اما، آمریکا در این قمار، همه چیز را باخت. در اینجا نمی‌خواهیم بگوییم که چرا و چگونه چنین اتفاقی افتاده است، و فقط به پیامدهای مخرّب این قمار برای کاخ سفید‌اشاره می‌کنیم. آمریکا با «داعش» قمار کرد، ولی جواب عکس گرفت؛ «حشدالشعبی» پرچمدار میدان شد؛ نیرویی که پایش را دقیقا روی گلوی آمریکا در عراق گذاشت! در سوریه هم نیروهای مردمی و عشایری در کنار نیروهای ارتش سوریه و مقاومت، روزگار را برای آمریکا به شدّت سخت کرده‌اند.
واشنگتن می‌خواست با هجمه تروریستی و تبلیغاتی، «بشار اسد» و حکومتش را از مشروعیت بیندازد و نظام سوریه را برای همیشه از صفحه روزگار محو کند. اما، همان طور که این روزها می‌بینیم، نتیجه کاملا عکس گرفت. جنگ داخلی 10 ساله در سوریه، که جریان‌های تکفیری و غیر تکفیری میدان دار آن بودند، درست است که ضربات شدید و درد آوری را بر پیکر ملت سوریه وارد کرده، ولی برونداد نهایی آن، وحدت و اقتدار ملت سوریه، بوده است. خود شخص بشار اسد هم در واکنش به انتخابات اخیر و حضور پر شور و گسترده مردم در انتخابات، آن را به یک انقلاب علیه تروریسم داخلی و دشمن خارجی تشبیه کرده و خطاب به مردم سوریه گفته است: شما غرور دشمنان را شکستید.
انتخابات ریاست‌جمهوری سوریه، واقعا جبهه آمریکایی و اروپایی حامی تروریسم را به هم ریخته و آنها را شدیدا دستپاچه و نگران کرده است؛ همین هفتۀ گذشته و همزمان با مشارکت گسترده و بی‌نظیر مردم سوریه در انتخابات، اتحادیۀ اروپا تحریم مردم سوریه را یک سال دیگر تمدید کرد. در آمریکا نیز تعدادی از اعضای کنگره خواستار تداوم تحریم‌ها علیه سوریه شدند.
چیز دیگری را که آمریکا در قمار سوریه باخت، برچیدن جبهه مقاومت است. این بخش از قمار نیز دقیقا نتیجۀ عکس داده است و اکنون همان طور که می‌بینیم، مقاومت گلوی رژیم صهیونیستی را فشرده است و از جنوب و شرق و شمال، این رژیم را در محاصره خود دارد. خلاصه اینکه آمریکا با قماری که بر سر سوریه کرد، همه دارایی‌هایش را یکجا باخت و فوری‌ترین پیامدهای این باخت بزرگ، شکست اسرائیل در برابر مقاومت فلسطین و برگزاری انتخابات با شکوه ریاست‌جمهوری در سوریه است. این انتخابات، یکپارچگی ملی و حاکمیت سوریه را بیش از پیش، تضمین کرده است.