جایگاه و اهمیت ورزش در اسلام
علی قنبریان
این نوشتار به جایگاه و اهمیت ورزش پرداخته است. با توجه به مفاد آیات قرآن کریم و روایات معصومین(ع)، در نظام تربیتی اسلام، بر تربیت اخلاقی، عقلانی و جسمانی تأکید و سفارش فراوان شده است. ورزش از مصادیق تربیت جسمانی است. ورزش بر دو بُعد روح و جسم انسان تأثیر گذاشته و آنها را شاداب و باطراوت میکند.
از رهنمودهایى که اسلام درباره بهداشت فردی و اجتماعی، تغذیه سالم و کافی و ورزشها و تفریحات سالم و کار و کوشش، واشباع غرایز در حدّ متعادل داده است، میتوان به اهداف او در تربیت و پرورش جسم پی برد. همانگونه که جسم انسان نیازمند استراحت و تفریح است، روح وی نیز به سرگرمیهای مفید و اموری که کسالت و خستگی را از او دور و نشاط را برایش به ارمغان بیاورد محتاج است. ورزش یکی از بهترین موارد برای پر کردن اوقات فراغت است. ورزش روحیه شجاعت و ازخودگذشتگی، مبارزه با ظلم و دفاع از مظلوم را در انسان تقویت میکند و اراده وی را قوی میکند.
1. سفارش به ورزش در دین اسلام
اسلام درباره تربیت بدنی راهنماییهای فراوانی دارد: تیراندازی و سواركاری و ورزشهای بدنی بهطور عموم جزئی از روشهای تربیت بدنی در اسلام است. روایاتی از رسول اكرم(ص) در این باب وارد شده و فقهای اسلامی بابی از كتاب خود را به این موضوع اختصاص دادهاند كه تحت عنوان «سبق و رمایه» معروف است.
در اسلام به تفريحهاى سالم و ورزش اهميت داده شده و حتى شرط بندى در برخى مسابقات، همچون اسبسوارى و تيراندازى، مجاز دانسته شده است؛ البته در اسلام بر عنصر «سالم بودن و حلال بودن» سرگرمىها تأكيد شده است؛ زيرا تفريحهاى ناسالم نهتنها خستگى و مشكلات كار را كم نمىكند، بلكه روح و اعصاب انسان را خسته كرده و از بازده كارهاى بعدى مىكاهد. (محمدعلى رضايى اصفهانى، تفسير قرآن مهر، ج10، ص47)
همينكه ما براى شما كه قهرمانان ورزشى هستيد، ارزش قائل هستيم، نشاندهنده اين است كه ورزش در جامعه ما با ارزش است. ازاينرو، مردم هم بايد پيرو شما كه قهرمانان ورزشى هستيد و در ميدانهاى مختلف، جوهر ملت خودتان را نشان مىدهيد، به دنبال ورزش بروند. نمىخواهيم همه قهرمان شوند و نمىشوند هم؛ اما مىخواهيم همه به اين نقطههاى اوج بنگرند تا انگيزه پيدا كنند و به دنبال آن بروند؛ به حدّى كه هيچكس نباشد كه ورزش نكند. بنده مايلم كه جامعه و كشور ما اينگونه باشد. (سیدعلی خامنهای، بيانات در ديدار ورزشكاران جانباز، 23/ 06/ 1374، ص87)
2. نیاز به تفریح و ورزش
انسان، نيازمند تفريح و ورزش است. در قرآن درباره حضرت یوسف(ع) و برادرانش چنین آمده است: {أَرْسِلْهُ مَعَنا غَداً يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ}؛ فردا او را با ما (به خارج شهر) بفرست، تا غذاى كافى بخورد و تفريح كند؛ و ما نگهبان او هستيم!» (یوسف: 12/12) همانطور که در آیه فوق مشاهده مىشود قوىترين منطقى كه توانست حضرت يعقوب را تسليم خواسته فرزندان كند، اين بود كه يوسف نياز به تفريح دارد. در روايات آمده است: مؤمن بايد زمانى را براى تفريح و بهرهبردارى از لذتهاى حلال اختصاص دهد تا بهوسيله آن، بر انجام ساير كارها موفق شود. (محسن قرائتى، تفسير نور، ج4، ص167)
3. ورزش و ارتقاء توانایی و نشاط
داشتن نشاط و طراوت و سر زندگی از عوامل موفقیت یک فرد در کارهایش است و زندگی مردان موفق و بزرگ تاریخ نیز حقیقت را نشان میدهد که زمانی یک دانشمند موفق به اختراع و اکتشافی میگردد که به کارهایش تا سر حدّ عشق، علاقهمند بوده و از دلسردی و دلمردگی و احساس خستگی و کسالت دوری گزیده باشد. پرورش تن و پرداختن به جسم میتواند یکی از راههای تحصیل این حالت باشد.
نشاط و طراوت و سلامت جسم و عافیت، یکی از نعمتهای الهی است و کسی که سلامت و عافیتش را از دست میدهد، یکی از شاخههای سعادت را از دست داده است. انسانی که سالم و قوی و ورزیده است، دارای یکی از شاخههای سعادت است.
ورزش سبب توانایی و نیرومندی انسان میشود. افراد ضعيفالبنيه از نظر جسمانى با استفاده از بهداشت و ورزش، افراد نيرومندى مىشوند و بعكس، افراد قویالبنيه بر اثر ترک اين دو، ضعيف و ناتوان خواهند شد. (ناصر مكارم شيرازى، اخلاق در قرآن، ج1، ص32)
توانایی مزیت است؛ چنانکه توانایی حضرت موسی(ع) در کنار امانت وی، سبب شد تا حضرت شعیب(ع) او را برای خدمت برگزیند. قرآن کریم دراینباره میفرماید: {قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ}؛ یکی از دو دختر (صفورا دختر شعیب) گفت:ای پدر! او را استخدام کن؛ زیرا بهترین کسی که باید به خدمت برگزید، کسی است که امین و توانا باشد. (قصص: 28/26)
در حدیث وارد شده است که: «الْقَدَرُ يَغْلِبُ الحَذَرَ»؛ قدرت و توانایی، انسان ترسو را پیروز میکند. (محمدبنحسين آقا جمال خوانسارى، شرح آقا جمال خوانسارى بر غررالحكم و دررالكلم، ج1، ص257)
4. ورزش و ایجاد نظم و انضباط
یک ورزشکار با شرکت در ورزشهای دستهجمعی، عملاً روحیه همکاری و تعاون را تمرین مینماید و رعایت نظم و انضباط و انجام مسئولیت فردی و دخالت نکردن در کار دیگران را تجربه میکند؛ زیرا یک رشته ورزشی که دارای چند نفر عضو است پیروزی در آن مرهون همکاری همه افراد گروه و حفظ مواضع و انجام مسئولیتهای فردی است و روحیه نظم و انضباط و دقّت عمل را به آنها میآموزاند.
نظم و انضباط در روایات اسلامی بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. بهعنوان نمونه، امام علی(ع) که بارها نتایج زیانبار بینظمی و تشتّت را در فکر و عمل مسلمانان دیده بود، در بستر شهادت و در آخرین پیامش، فرزندان خود و مسلمانان را به تقوای الهی و نظم در کارها فراخوانده، میفرماید: «أُوصیکُما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکُم»؛ شما را (ای حسن و حسین) و همه خانواده و فرزندانم و هرکس را که نوشته من به او میرسد، به تقوای الهی و نظم در کارهایتان سفارش میکنم. (الحیاهًْ، محمدرضا حكيمى و محمد حكيمى و على حكيمى، ج1، ص542)
5. بازدارندگی ورزش در برابر مفاسد
بهنظر نگارنده ورزش در برابر ناهنجاریهای فردی و اجتماعی قدرت بازدارندگی داشته و مانع از بروز بسیاری از جرائم میشود. برخی از اهداف ورزش عبارت است از: رشد و شکوفایی قوای عقلی، هوش، استعداد و تقویت اراده در برابر مفاسد اجتماعی و سرگرمیهای خطرناک، مانند اعتیاد به مواد مخدر.
6. تقویت جسم (ورزش) همراه با تقویت روح (تهذیب و تزکیه نفس)
امام خمینی در جمع ورزشكاران و كارمندان تربیت بدنی، در اهمیت ورزش و تلفیق آن با ایمان و تهذیب نفس چنین فرمودند:
«مملكت ما همانطورى كه به علما و دانشمندان احتياج دارد، به اين قدرت شما هم احتياج دارد. اين قدرت وقتى با ايمان باشد، وقتى كه زورخانه با قرآن باشد، با ايمان باشد، پشتوانه يک ملت است. وقتى قهرمانها، قهرمانهاى اسلامى باشند، پشتوانه يک ملت هستند؛ بازوى يک ملت هستند... ورزشكار با ايمان، روحانى با ايمان، دانشگاهى با ايمان، بازارى با ايمان، دهقان و كشاورز و كارگر با ايمان، اينها مىتوانند پشتوانه يک ملت باشند و نگذارند دستهاى خائنانه كسانى كه مىخواهند همهچيز ما را ببرند، قدرت مادى ما، قدرت معنوى ما را از بين ببرند، اينهايند كه نمىگذارند. ايمانتان را تقويت كنيد، به اسلام پناه ببريد؛ همهمان به اسلام پناه ببريم. همهجا ياد خدا باشيم. من مىدانم كه ورزشكارها در گودهاى زورخانه ياد خدا هستند، ياد اميرالمؤمنين هستند. تقويت كنيد اين ياد خدا را. تقويت كنيد اين ياد مولا را و همه با قدرت، همه با ايمان، انشاءالله به پيش برويد». (سیدروحالله خمینی، صحيفه امام، ج8، ص36-35)
آیتالله خامنهای در ضرورت و اهمیت ورزش و تقویت جسم و همراه ساختن آن با تزکیه و تهذیب نفس میگوید:
«جسم انسان بدون ورزش، ضعيف و لاغر و بىقدرت خواهد بود. هركسى باشيد، هرچه بنيه قوى و نيرومند داشته باشيد، اگر ورزش نكرديد و خورديد و خوابيديد، بدن ضعيف مىماند؛ شكى در اين نيست. همچنانى كه اگر ورزش نكنيد، بدن شما آن رشد لازم را نمىكند، زيباييهايى هم دارد كه ورزش آنها را آشكار خواهد كرد؛ بدون ورزش نمىشود. روح شما هم عيناً همينطور است. بدون ورزش، بدون تمرين و رياضت، ممكن نيست شما قوى بشويد. اىبسا انسانهايى هستند با جسمهاى نيرومند و زيبا، ولى با روحهايى لاغر، زشت، ناتوان و ضعيف؛ اين به درد نمىخورد». (سیدعلی خامنهای، بيانات در ديدار با اقشار مختلف مردم؛ روز سىام ماه مبارک رمضان، 06/ 02/ 1369، ص61)
7. اهمیت کوه و کوهنوردی
کوهنوردی از ورزشهای کمخرجی است که شاید بیشترین تأثیر را بر شادابی روح میگذارد زیرا در این ورزش، کوهنورد مناظر زیبا و جذاب و بِکر طبیعت را نظاره میکند. آیتالله خامنهای به ورزش کوهنوردی علاقه داشته و برخی مواقع به آن میپردازد. ایشان در اهمیت کوه و کوهنوردی چنین میگوید:
«توصيه اين است كه جوانها ورزش كنند. من هر وقت چشمم به ارتفاعات شمال تهران مىافتد و مىبينم كه در اين منطقه ضلع شمالى تهران ـ يعنى از منتهاى شرق تا منتهاى غرب ـ شايد حدود ده معبر وجود دارد كه مردم را به اين سلسلهكوههاى باعظمت و بسيار مصفّا متّصل مىكند؛ اما مردم استفاده نمىكنند، تأسّف مىخورم. هر وقت به كوه مىآيم، وقتى مىبينم خلوت است، تأسّف مىخورم كه چرا جوانها و حتى غيرجوانها از اين نعمت الهى و اين فرصت كمياب استفاده نمىكنند. خود من از حدود عيد نوروز، كوهپيمايى را شروع مىكنم تا اواسط پاييز؛ يعنى وقتىكه يخ مىبندد و در كوهستان خطر لغزيدن هست. بعد از آن ديگر به كوه نمىآيم. در واقع در هر سال، چهار پنج ماه اين كار را تعطيل مىكنم. اما در آن هفت، هشت ماه ديگر، تا اواسط پاييز، بنايم بر اين است كه هفتهاى سه مرتبه بيايم. البته اغلب اوقات پيش نمىآيد كه بتوانم هفتهاى سهبار بيايم. يعنى هفتهاى دوبار يا هفتهاى يکبار مىشود؛ لكن كمتر از هفتهاى يکبار نمىشود. البته اينجا را كه ملاحظه مىكنيد، راه طولانى است. براى من، مسير «كُلَکچال» مقدارى زياد است. از اين رو هميشه به «كُلَکچال» نمىآيم. هر سال يک يا دو بار اينطور راههاى طولانى را مىآيم و در غيرِ اين يكى دو بار، معمولًا راه مىافتم از طرفى ـ يكى از همين راههايى كه معمول هست و مردم مىروند، يا بعضى راههاى خلوتترـ حدود يک ساعت مىروم بالا و برمىگردم. خوب؛ شما سن مرا هم ملاحظه كنيد. جوانهايى كه در كوهستان راه مىروند، در حدود سنين سى سال و سى و دو سه سال و كمترند. اينها همه جاى فرزندان من محسوب مىشوند. وقتىكه من با اين سن و با اين همه اشتغالات ـ واقعاًً وقت گذاشتنِ من براى ورزش يک مجاهدت است ـ بتوانم از لابهلاى كارهاى فراوان و متراكم، وقتى براى ورزش باز كنم و با وجود بالا رفتن سن و انحطاط مزاجى، مقيّدم به كوهستان بيايم، شما ببينيد كه جوانها چه وظيفهاى دارند!
توصيه من اين است كه جوانها به من نگاه كنند. من وقتى به كوه مىآيم و گاهى مىبينم حتّى از من مسنتر هم كسانى مىآيند كه با استحكام و استقرار جسمانى و قرص و محكم اين راه را طى مىكنند، واقعاًً لذّت مىبرم. البته اين نكته را تأكيد كنم كه وقتى مىگوييم جوانها، معنايش اين نيست كه ورزش مخصوص جوانهاست. نخير؛ همانطور كه ورزش براى جوانها لازم است، براى مسنترها هم لازم است؛ بلكه مىشود گفت براى جوانها لازم است، براى مسنها واجب مؤكّد است. توجّه كرديد؟ چون اگر كسانى كه پا به سن گذاشتهاند، ورزش نكنند، پيرى زودرس به سراغشان خواهد آمد و قطعاً دچار عوارض پيرى خواهند شد و از كار خواهند افتاد. چرا كسى كه مىتواند كار و تلاش كند و عمر خود را ده، بيست سال با ورزش، برحسب روال طبيعى استمرار بخشد، اين كار را نكند؟ من حرفم اين است. از اين رو توصيه مىكنم همه ورزش كنند؛ هم جوانها، هم پيرها، هم ميانسالها، هم مردها و هم زنها. زنها هم بايد ورزش كنند. گاهى من در همين راه «كُلکچال» كه از پايين به بالا مىآيم، يا بالعكس به طرف پايين مىروم، خانمهايى را مىبينم كه با چادر مشكى اين راه را طى مىكنند. با اينكه قسمتى از اين راه، بسيار ناهموار و يا به قول ما مشهدىها قلب است، در عين حال خانمها اين راه ناهموار را تحمّل مىكنند و با چادر مشكى مىآيند. خوب؛ اين همّت است ديگر. من اينطور زنها و همچنين افراد مسنّى كه اين راههاى طولانى را طى مىكنند و مىروند، بسيار تحسين مىكنم.
بنابراين توصيه ما به همه مردم اين است كه ورزش كنند. البته از ميان همه ورزشها توصيه ورزش خاصّى را نمىكنيم. هركس به هر ورزشى كه دوست دارد و با وضع و طبيعت و امكانات او متناسب است، بپردازد. منتها بىخرجترين ورزشها كوهنوردى است. اين را كه ما امتحان كردهايم، هيچ خرجى ندارد؛ حتّى يک توپ كوچک هم لازم ندارد. آدم كفشش را پايش مىكند و مىزند به كوه و راه مىرود و ورزش مىكند و از اين هواى خوب و مناظر طبيعى استفاده مىكند. توصيه مىكنم كه حتماً ورزش را فراموش نكنيد». (سیدعلی خامنهای، بيانات: مصاحبه در هنگام كوهپيمايى، 02/ 06/ 1375، ص83-82)