kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۷۸۷۷
تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۲:۲۸

نقش ولایت فقیه در صیانت از جمهوریت نظام

نظام مقدس اسلامی نظامی مردمی و دموکراتیک است که از دو رکن اسلامیت و جمهوریت تشکیل یافته است. جمهوریت آن به‌عنوان قشر و قالب و اسلامیتش محتوا و گوهر آن قلمداد می‌شود.


امام راحل(ره) فرموده‌اند: «جمهوری، فرم و شکل حکومت را تشکیل می‌دهد و اسلامی، یعنی محتوای آن فرم قوانین الهی است».
ایشان در پاسخ به سؤال خبرنگار مجله عرب‌زبان «المستقبل» پیرامون منظور ایشان از حکومت اسلامی فرمودند: «حکومت جمهوری اسلامی مورد نظر ما، از رویه‌ پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) الهام خواهد گرفت و متکی به آرای عمومی ملت خواهد بود و شکل حکومت با مراجعه به آرای ملت تعیین خواهد گردید».
مقام معظم رهبری نیز، جمهوریت‌خواهی را بر مبنای اعتقادات بیان می‌کنند: «در این کشور و در این نظام، اسلام با جمهوریت همراه است. جمهوریت ما از اسلام گرفته شده و اسلام ما اجازه نمی‌دهد در این کشور مردم‌سالاری نباشد. ما نخواستیم جمهوریت را از کسی یاد بگیریم؛ اسلام این را به ما تعلیم داد و املا کرد. این ملت، متمسک به اسلام و معتقد به جمهوریت است».
البته تقسیم‌بندی مذکور به معنای تفکیک‌پذیری آنها نیست بلکه جمهوری اسلامی یک حقیقت واحدی است که سلب یکی از آن حقیقت به معنای سلب وجود از کل آن حقیقت است. ایشان فرموده‌اند: «جمهوری اسلامی یک مُرکّب انضمامی ‌نیست که ‌ترکیبی باشد از چیزی به نام جمهوری و چیزی به نام اسلامی، تا یکی بگوید که من طرفدار جمهوریّتم بیشتر، یکی بگوید من طرفدار اسلامیّتم بیشتر؛ این‌جوری نیست. اصلاً می‌توان گفت مرکّب نیست، [بلکه‌] یک حقیقت است. آن جمهوری‌ای است، آن اتّکای به آرای مردمی است که خدا آن را مقرّر کرده است، خدا موظّف کرده است ما را که در این زمینه رأی مردم را، انتخاب مردم را، اراده‌ مردم را معتبر بشماریم».
مقام معظم رهبری در تبیین مردمی بودن حکومت فرموده‌اند: «مردمی بودن حکومت، یعنی نقش دادن به مردم در حکومت؛ یعنی مردم در اداره حکومت و تشکیل حکومت و تعیین حاکم و در تعیین رژیم حکومتی و سیاسی نقش دارند... اگر یک حکومت ادعا کند که مردمی است، باید به معنای اول هم مردمی باشد؛ یعنی مردم در این حکومت دارای نقش باشند... [و هم] در تعیین حاکم. در حکومت اسلام، مردم در تعیین شخص حاکم دارای نقش و تأثیرند»(در مکتب جمعه، ج۷، ص۲).
و در تفسیر دیدگاه امام(ره) در این زمینه می‌فرمایند: «امام به معنای حقیقی کلمه به اصالت عنصر مردم در نظام اسلامی معتقد بود و مردم را در چند عرصه مورد توجه دقیق و حقیقی خود قرار داد: عرصه اول، عرصه تأکید نظام به آرای مردم است. عرصه دوم، عرصه تکلیف مسئولان نظام در قبال مردم است... عرصه سوم، بهره‌برداری از فکر و عمل در راه اعتلای کشور است»(روزنامه جمهوری اسلامی، 16/۳/1380).
بنابراین «مردم‌سالاری یعنی اعتنا کردن به خواسته‌های مردم، یعنی درک کردن حرف‌ها و دردهای مردم، یعنی میدان دادن به مردم»(در مکتب جمعه، ج۵، ص۳۹۰).
نگاهی به پدیده‌های تاریخی پس از انقلاب به‌ویژه در انتخابات متعدد می‌تواند همگان را به واقعیت رهنمون شود. حضرت امام(ره) در زمان پیروزی انقلاب اسلامی با پشتوانه مردمی و مقبولیتی که در بین مردم داشتند می‌توانست اصل ولایت‌فقیه، نوع نظام و قانون اساسی را شخصاً انتخاب کند ولی تأکید کردند مردم رأی بدهند که چه نظامی می‌خواهند و برای قانون اساسی خود نمایندگان را تعیین و برای آن رای‌گیری شود و حتی در بحبوحه جنگ نیز امام(ره) فرمودند رأی‌گیری صورت گیرد و صندوق رأی را به خط مقدم ببرید. این نگاه جمهوری و مردمی است.
در واقع نگاهی گذرا بر عملکرد حکومتی حضرت امام(ره) در طول ده سال نشان می‌دهد که علی‌رغم تمامی توطئه‌ها و وجود جنگ تحمیلی، شاخص‌های جمهوریت و مردم‌سالاری مرتباً ارتقا یافت.
فراوانی کاربست کلمه مردم در بیان‌ها و بیانیه‌های ایشان دلیل متقنی بر این ادعا است: «اینکه آحاد مردم حق تعیین سرنوشت دارند، ما همه چیز را از مردم داریم، مردم ولی‌نعمت ما هستند، میزان رای ملت است، باید عصاره فضائل ملت در مجالس محقق شود. و می‌توانند در انتخابات شرکت کنند و هر فردی یک رای دارد بسیار مهم است. یعنی پذیرش حق رای یکسان بین مردم».
رهبر معظم انقلاب معتقدند: «هیچ‌کس در نظام اسلامی نباید مردم، رأی مردم و خواست مردم را انکار کند. بدون آرای مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خیمه نظام اسلامی سرِپا نمی‌شود و نمی‌ماند».
در این راستا‌ اشاره به نمونه‌هایی دال بر حمایت علنی ولی‌فقیه چه از حیث نظری و چه در مرحله عملی از حقوق عموم مردم و صیانت از جمهوریت نظام به‌عنوان مصادیق این مفهوم با هدف اثبات ادعای مذکور مهم می‌نماید:
تأکید بر حضور مردم در صحنه‌ها
طبق تصریح قانون اساسی مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش در یک نظام مردم‌سالاری دینی، امری اساسی است؛ زیرا خداوند حاکم بر هستی، انسان را بر سرنوشت خویش حاکم کرده است. از این‌رو، امور کشور در چنین نظامی، تنها به اتکای آرای عمومی مردم مسلمان اداره می‌شود(قانون اساسی، اصول ۳، ۶ و ۷).
رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی سال ۱۴۰۰ فرمودند: «ملت عزیز ایران در سال جدید، در تحقق خواست اصلی و مهم اینجانب، یعنی حضور پرشور همه واجدان شرایط در انتخابات، بر عزت و اقتدار و آبروی ایران خواهد افزود و با درخشش واقعی در انتخابات، شکوه خود را به رخ دشمنان خواهد کشید».
با مروری بر سخنان و رفتارهای رهبر انقلاب در طول سال‌های تصدی این مسئولیت‌، به‌روشنی‌ می‌توان دریافت که ایشان در همه‌ عرصه‌های انتخاباتی بر مشارکت حداکثری مردم تأکید داشته‌اند. نمونه‌ای از تأکید ایشان بر برگزاری بهنگام و پرشور انتخابات را می‌توان در برابر درخواست عدم برگزاری یا تعویق انتخابات مجلس هفتم به بهانه‌ تحصن ‌گروهی از نمایندگان مجلس ششم در اعتراض به رد صلاحیت برخی متقاضیان نامزدی برای انتخابات دید. ایشان ضمن حرام دانستن استعفا در آن شرایط مسئولان اجرایی و نظارتی را به برگزاری به‌موقع و هرچه پرشورتر انتخابات مکلف کردند.
در نمونه تاریخی دیگر مرحوم‌ هاشمی ‌رفسنجانی در بخشی از مجموعه‌ گفت‌وگوهای خود با روزنامه‌ کیهان، هنگامی ‌که بحث به ماجرای رقابت‌ انتخاباتی مجلس پنجم می‌رسد، به حمایت رهبری از ارائه‌ لیست‌های متعدد از سوی جناح‌های سیاسی برای تصدی کرسی‌های مجلس‌ اشاره می‌کند: «یک اختلاف‌نظری بین من و آیت‌الله خامنه‌ای بود. ایشان از زاویه‌ اینکه رقابت‌ها خیلی جدی باشد تا مردم بیشتر پای صندوق بیایند، به انتخابات نگاه می‌کردند. من با دید اینکه اولاً رأی [جامعه‌] روحانیت کم نشود، موافق آن کار نبودم‌، چون اگر رأی روحانیت کم می‌شد، یک شکست بود؛ و ثانیاً بین ما تفرقه نیفتد. من از این دید نگاه می‌کردم. استدلال‌هایمان را کرده بودیم».
رفراندوم برای انتخاب نوع نظام
اولین تجربه مردم ایران در برخورداری از حق خویش در انتخاب اختیاری نظام حاکم پساانقلاب، رفراندوم عمومی برای تعیین نوع نظام حاکم بود.
امام(ره) در پاسخ به خبرنگاری مبنی بر اینکه چه نوع جمهوری را در نظر دارید پاسخ دادند: «ما خواهان استقرار یک جمهوری اسلامی هستیم و آن حکومتی است متکی به آرای عمومی، شکل نهایی حکومت با توجه به شرایط و مقتضیات کنونی جامعه ما توسط خود مردم تعیین خواهد شد».
بدین‌ ترتیب اسلامیت نظام نه تنها نافی جمهوریت نیست بلکه اساساً متکی بدان است و حق حاکمیت ملی و جمهوریت حافظ و ضامن اسلامیت می‌باشد. علاوه بر اینکه در چنین جمهوریتی، حقوق اقلیت‌ها هم تضمین شده است. به نام اسلام نه تنها نمی‌توان حق حاکمیت اکثریت ملت را سلب کرد بلکه به‌عنوان دفاع از اسلام، حقوق اقلیت را هم نمی‌توان نادیده گرفت. در دیدگاه رهبر کبیر انقلاب «احکام اسلام احکام مترقی و مبتنی بر دموکراسی و پیشرفته است»(صحیفه نور، ج 4، ص 209).
و اعلام کردند که؛ «کسانی هم که مخالف هستند آزاد و مختارند که اظهار مخالفت نمایند و آزادند هرکس رای خود را در ارتباط با اصل جمهوری اسلامی بدهد»(صحیفه نور، ج 5، ص 122).
صیانت از رای مردم
برگزاری انتخابات متعدد در سطوح و ابعاد مختلف و حضور اختیاری مردم در آن از افتخارات نظام مقدس اسلامی است. همگان با تشخیص فرد شایسته و انتخاب او، رای خود را به‌صورت امانت در اختیار مجریان قرار می‌دهند. به همین دلیل رهبر معظم انقلاب بارها ضمن‌ اشاره به حق‌الناس بودن رای مردم، بر صیانت از آن تأکید فرموده‌اند: «انتخابات حقّ‌النّاس است؛ این حقّ‌النّاس امر مهمّی است».
ایشان در تبیین منشـأ مردم‌سالاری نظام اسلامی و رعایت حقوق مردم از جمله حقّ انتخاب آنها اظهار می‌دارند:
«در اسلام حقّ‌الله رقیب حقّ‌النّاس نیست؛ نقطه‌ مقابل حقّ‌النّاس نیست. حقّ مردم، همه‌ حقوق مردم، از جمله حقّ انتخاب که قطعاً برای مردم وجود دارد در امر حکومت، این ناشی است از حکم الهی. همه‌ حقوق مردم اعتبارش متّخذ است از حاکمیّت خداوند و آنچه که خدای متعال مقرّر فرموده است؛ لذا در قرآن کریم آنجایی ‌که تجاوز و تعرّض به حقوق مردم است ـ مثل مسئله‌ ربا که تعرّض به اموال مردم است ـ تعبیر شده است «فأذنوا بحربٍ من الله» این حرب الهی است. با اینکه این تجاوز به حقوق انسان‌ها است امّا جنگ با خدا است».
بنابراین نگاه ایشان به رای مردم ریشه در اعتقادات دینی دارد. نکته مهمی ‌که باید در این زمینه مورد توجه قرار گیرد اینکه در طول سالیان پس از انقلاب امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب رای خویش را به‌طور نامشخص در صندوق رای انداخته‌اند. یعنی آزادی انتخاب را حتی نسبت به قشر انقلابی و ولایی هم لحاظ داشته‌اند که تحت تأثیر نظر ایشان رای ندهند. و همین وجه دیگری از احترام به حق‌الناس است.
نکته دیگر اینکه رهبران نظام اسلامی با وجود مخالفت با مسلک و دیدگاه سیاسی منتخبان مردم، همواره رای مردم را در انتخابات تنفیذ کرده‌اند. مصداق تاریخی این رفتار تنفیذ ریاست‌جمهوری بنی‌صدر است.
نمونه تاریخی دیگر به پروسه انتخابات سال 88 و حوادث حاشیه آن مربوط می‌شود. در انتخابات ریاست‌جمهوری آن سال برخی از کاندیداها که مورد حمایت ضدانقلاب، منافقین، صهیونیست‌ها و معاندان نظام مقدس جمهوری بودند، در یک رفتار غیردموکراتیک به طبل ابطال انتخابات می‌کوبیدند. اما حضرت ایشان بر رای مردم اصرار کردند(فتنه تغلب، ص ۴۶).
بنابراین یکی از ابعاد اصلی فتنه 88 که متأسّفانه کمتر به آن توجّه شده، ادّعای دفاع از جمهوریّت نظام و قانون‌گرایی بود، در حالی ‌که آن اقدامات حرکتی قانون‌ستیزانه و کودتا علیه جمهوریّت نظام به نام جمهوریّت‌خواهی بود.
ایشان همان زمان فرمودند: «ابطال، یعنی زدن توی دهن مردم؛ چهل میلیون آدم آمدند پای صندوق رأی دادند، من بگویم شما غلط کردید رأی دادید؛ چنین چیزی مگر ممکن است؟ مطلقاً من این را قبول نخواهم کرد».
برگزاری به موقع انتخابات
از دیگر مصادیق صیانت از جمهوریت، قاطعیت رهبر معظم انقلاب نسبت به برگزاری انتخابات در موعد مقرّر است.
نمونه تاریخی این مورد؛ انتخابات مجلس هفتم است. با توجه به ردّ صلاحیت تعدادی از نامزدهای انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی، گروه‌های دوم خردادی خواستار عدم برگزاری این انتخابات در موعد مقرر و عقب افتادن آن شدند. در این میان، کروبی به‌عنوان رئیس‌ مجلس و خاتمی ‌به‌عنوان رئیس‌جمهور نیز این درخواست را مطرح کردند اما ایشان بر تبعیت از قانون و برگزاری انتخابات در موعد مقرر تأکید فرمودند
(https://farsi.khamenei.ir/news- content?id=1087).
مهدی جبرائیلی تبریزی