روش عـاشـقی! (حکایت اهل راز)
جناب شیخ رجبعلی خیاط معتقد بود که راه رسیدن به محبت خدا، محبت به خلق خدا و خدمت به مردم، به خصوص انسانهای مستضعف و گرفـتار است. یکی از شاگردان شیخ میگوید: با مـعرفی جناب شیخ، مدتها به خدمت آیتالله شیخ محمد کوهستانی(ره) در نِکا میرفتم، تا اینکه یک روز صبح که برای رفتن به نکا به گاراژ ایرانپیما(در خیابان ناصرخسرو) میرفتم، جناب شیخ را دیدم. فرمودند: کجا میروی؟ عرض کردم: به نکا، نزد آیتالله کوهستانی. فرمودند: شیوه ایشان، زاهدی است. بیا برویم تا من، روش عاشقی خدا را یادت بدهم. بعد، دست مرا گرفت و به خیابان امام خمینی فعلی- که آن روزها سنگفرش بود- بُرد. در جنوب خیابان، در کوچهای، درِ منزلی را زد. دخمهای نمایان شد که تعدادی افراد فقیر، از کوچک و بزرگ، در آنجا بودند. جناب شیخ، به آنها اشاره کرد و فرمود: رسیدگی به این بیچارهها، انسان را عاشق خدا میکند. درس تو این است. نزد آیتالله کوهستانی، درس زاهدی بود و حال این درس عاشقی است. از آن به بعد، تا حدود ده سال، با جناب شیخ، به سراغ افرادی بیرون شهر میرفتیم. شیخ آنها را نشان میداد و من، آذوقه تهیه میکردم و به آنها میرساندم.
محمدی ریشهری، کیمیای محبت، چاپ دوازدهم 1382، انتشارات دارالحديث، ص 173 *