بررسی برنامههای سیما در مـاه مبارک رمضـان - بخش پایانی
لزوم پیوند اتاقهای فکر با تولید کنندگان سیما
گروه گزارش
ماه مبارک رمضان یک فرصت ویژه برای احیای سریالهای تلویزیونی با مضامین دینی و مذهبی است. این نوع سریالها در دهههای قبل، رونق فراوانی داشتند اما مدتی است که چنین آثاری کمتر از تلویزیون پخش میشود.
سریال مذهبی، عنوانی است که طیف گستردهای از موضوعات و روایتها را
در برمیگیرد؛ قصههای قرآنی و روایتهای مرتبط با انبیاء، تاریخ اسلام، کشمکشهای روانی و اخلاقی انسان، داستانهای ماورایی و معناشناسانه، مسائل اجتماعی و... همه میتوانند در یک سریال مذهبی مطرح بشوند.
این نکته از آنجا حائز اهمیت است که همواره سریالهای مذهبی از پربینندهترین و تأثیرگذارترین برنامههای تلویزیون در کشورمان بوده است. سریالهایی که چه در قالب تاریخی و چه در ساختار ملودرام، همواره جذابیتهای خاصی داشته و در عین حال به ترویج ارزشهای اسلامی پرداختهاند. بدون تردید هیچ یک از ما خاطرات خوش سریالهایی چون «امام علی(ع)» و
«ولایت عشق» را فراموش نمیکنیم. حتی آثاری چون «او یک فرشته بود» و «اغما» هم در ساختار ماورایی از کارهای به یادماندنی سیما در زمینه تولید مجموعههای مناسبتی بودند.
سریالهایی در مقابل جنگ نرم
نمیتوان منکر شد که آثاری مانند «مختارنامه» و «یوسف پیامبر(ع)» علاوهبر بالا بردن استقبال مردم از سیما در مقابله با جنگ نرم هم نقش موثری را ایفا کردند. وجه مشترك و ويژگي اصلي و بارز اين سريالها كه اهميت آنها را بيش از ساير مسائل نشان ميداد وجه بصيرتافزايي و روشنگري آنها بود. بيشك سكانسها و لحظات خاص و استثنايي اين سريالها تا سالها در ذهن مخاطب باقي خواهند ماند. بيشك توليد اين سريالهاي تلويزيوني از ماندگارترين و جاودانهترين آثار و توليدات سيماي جمهوري اسلامي ايران بوده و هست و برخي تا آنجايي براي سريالي همچون مختارنامه اهميت و تاثيرگذاري قائل بودند كه همزماني پخش آن در بسياري از كانالهاي ماهوارهاي در كشورهاي عربي را با آغاز خيزشهاي مردمي و تسريع يافتن آنها در برخي كشورها مرتبط ميدانستند.
هم از اين رو، رسانه ملي و گروههاي مربوطه در شبكههاي متعدد تلويزيوني مي بايستي يك نهضت بزرگ در راستاي توليدات مذهبي فاخر همچون توليدات قبلي را آغاز نمايند و به آرمان بزرگ پخش مستمر و مداوم سريالهاي ديني و تاريخي مذهبي در تمام ايام سال دست يابند.
به اين ترتيب كه با اتمام يك سريال با يك موضوع، بلافاصله سريال ديگري با موضوع ديگر آغاز گردد. حقيقتا بايد گفت كه هركدام از14 معصوم(ع) ظرفيت توليدات سريال و فيلمهاي بسيار زيادي را دارند. بخصوص كه امروز بيش از هر زماني به بازگويي و نشر تاريخ عبرت آموز و بصيرتزاي اهل بيت علیهمالسلام نياز داريم و شرايط كشور و انقلاب اسلامي ايران كه با بسياري از تهديدات مشابه صدر اسلام مواجه است اين سريالها يا توليدات مشابه را بشدت ميطلبد.
صدا و سيما بايد يك راهبرد منظم، روشن و عملیاتی براي سريالهاي مناسبتي و ساير بخشها و برنامههايش داشته باشد تا تكليف براي توليد و نمايش كارها مشخص باشد. مدون ساختن راهبردها، سياستها و برنامهها با پشتوانهاي علمي و نظري و با بهرهگيري از تجربيات تمام سالهايي كه سريالهاي مناسبتي پخش شدند كه بتواند اهداف و شاخصهاي ساخت و نمايش فيلم و برنامه در زمينههاي گوناگون از جمله ماه مبارك رمضان را تعيين كند، از مشكلات و كاستيها كم خواهد كرد. اما چگونه؟
پیشنهاد بازیگر سریال «بچه مهندس»
یکی از مراکزی که میتواند کمک شایانی به تولید سریالهای دینی و مذهبی کند، حوزههای علمیه هستند. بازیگر سریال «بچه مهندس» نیز چندی قبل پیشنهاد کرده بود تا اتاق فکر مشترکی میان حوزه و صدا و سیما برای ساخت کارهای مذهبی تشکیل شود.
«فرهاد قائمیان» قبلا در نشست نقد و بررسی سریال «سرّ دلبران» که از سریالهای مناسبتی سیما در ماه مبارک رمضان بود این گونه نظر داد: «جدای از مباحث مدیریتی در سازمان صدا و سیما آنچه به ذهن بنده میرسد اینکه باید بین حوزه علمیه و صدا و سیما اتاق فکری با حضور فیلمسازان و نویسندگان تشکیل شود و به اقتضائات و نیازها و مشکلات ساخت چنین آثاری در آن کمیته توجه ویژهای صورت گیرد.»
«سهیل سلیمی» کارگردان فیلم «فرشتگان قصاب» به گزارشگر کیهان میگوید: «پیشنهاد من از زاویه کلان و سیاستگذاری این است که ابتدا ما باید ببینیم موضوعات و مسائل امروز کشورمان چیست و فرصتی مانند ماه مبارک رمضان را فصل رسیدگی رسانهای به این مسائل قرار دهیم. برای مثال، یکی از این مسائل، میتواند مطالبه عدالت باشد؛ بایستی این موضوع به صورت یک استراتژی رسانهای تعریف شود و آدمهایی که سریال و برنامه میسازند در مراکز استراتژیک کار میکنند. برای مثال اگر موضوع از قبل مشخص شود و تمام شبکهها در حیطه همین موضوع مشغول شوند میتوان به این موضوع با ژانرهای مختلف پرداخت مانند طنز- اکشن- کارهای رازآلود و...»
وی میافزاید: «به نظرمن شرح وظایف مدیران این نیست که استراتژی تعیین کنند. در حقیقت استراتژیها باید توسط اندیشکدهها و در قالب تیمهای فکری خاصی تهیه و تولید شود؛ توسط کسانی که دوره استراتژیک در رابطه با این موضوع را گذراندهاند. ما در ایران سهاندیشکده فعال در این حوزه داریم که محصولاتی که این سهاندیشکده تولید کردند در سینما و تلویزیون استفاده نمیشود. وقتی قرار باشد به صورت کلان و روتینکاری انجام شود باید یک سیاستگذاری عمیق صورت بگیرد و به یک فکر و دامنه فکری عظیم نیاز است؛ یعنی نخبگانی که بنشینند و روی موضوعاتی تمرکز کنند و کارشان این باشد که استراتژیها را به کار فرهنگی تبدیل کنند و راهکاری را برای استفاده و ساخت محصولات ارائه دهند.»
چگونگی پیوند فیلمسازان
با اتاقهای فکر
یکی از منابع اصلی و اصیل برای تولید فرهنگ،اندیشمندان هستند. تجربه نشان داده است سازمانها و نهادهای رسانهای که بین برنامهسازان خودشان و این اندیشمندان پیوند صمیمانهتری ایجاد کنند، در برنامهسازی دست بالا را دارند.
بسیاری از رسانهها نیز اتاقهای فکری شامل طیف گستردهای از صاحب نظران را در اتاقهای فکر گردهم میآورند تا به یافتن سوژه و تزریق محتوا به برنامهها، فیلمها و سریالها تزریق کنند. در نتیجه، بسیاری از سریالهای امروز جهان، از زمان حال هم فراتر رفتهاند و به بازشناسی و ترسیم آینده نیز میپردازند.
سعید مستغاثی، منتقد، مستندساز و پژوهشگر در گفتوگو با گزارشگر کیهان، درباره سوژهها و مضامینی که میتوانند به تولید سریالهای متناسب با ماه مبارک رمضان کمک کنند، میگوید: «در حکمی که رهبر معظم انقلاب در سال 88 برای تمدید مدیریت عزتالله ضرغامی در صداوسیما صادر کردند بر چهار عنصر «دین»، «اخلاق»، «آگاهی» و «امید» برای یک رسانه طراز جمهوری اسلامی تأکید کردند.
طبیعتا این محورها در سریالهای ماه رمضان باید پررنگتر باشد. البته کسی انتظار ندارد که از روی دعای جوشن کبیر، سریال ساخته شود. اما هنرمندان ما در عرصههای دیگر بارها با الهام از این گونه متون آثار قابل توجهی خلق کردهاند. مثل شعر «نیلوفرانه» مرحوم قیصر امینپور که به نوعی ترجمان دعای کمیل است.
این مفاهیم و متون همه قابلیت این را دارند که منبع تولید آثار هنری باشند و به طور غیرمستقیم نیز به مفاهیم دینی بپردازند. ادعیه، شهادت امام علی(ع)، شبهای قدر و... همه میتوانند سوژه ساخت سریال برای ماه مبارک رمضان باشند. این سریالها میتوانند در موضوعات مختلف مثل اخلاق، عدالت و حتی در قالبهایی چون ملودرام، حادثهای، کودک و... ساخته شوند اما باید در بستر دین باشند. یعنی باید بتوانند حال و هوا و معنویت این ایام را یادآوری کنند.»
وی در ادامه درباره چگونگی استخراج مضامین و تبدیل آنها به برنامه تلویزیون هم این گونه نظر میدهد: «اغلب برنامههای شبکههای بزرگ تلویزیونی جهان، در عین اینکه ممکن است بسیار هم ساده و مفرح و سرگرمکننده باشند، اما تأثیرگذاری ایدئولوژیک دارند و حتی به مخاطب، آموزش سبک زندگی مدنظر خود را میدهند. اما در صداوسیما کاملا مشهود است که پیوند رسانه ملی با مراکز تولید فکر و اندیشه، ضعیف است و تولید برنامهها، باری به هر جهت هستند.»
مستغاثی در ادامه همین بحث تصریح میکند: «البته اغلب برنامهها و سریالها دارای ناظر کیفی و مشاور هستند، اما ناظر کیفی فقط بر ساخت برنامه نظارت دارد و مشاور هم معمولا یک نفر است که به طور طبیعی، نمیتواند بر همه ابعاد و جزئیات موضوع، احاطه داشته باشد و فیلمسازها هم اگر بخواهند میتوانند به مشاورهها عمل کنند و اگر نخواستند، عمل نمیکنند. این در حالی است که باید اتاقهای فکری وجود داشته باشند تا هم خوراک محتوایی سریالها و برنامهها را تامین کنند و هم بر نتیجه کار نظارت داشته باشند و برنامهسازها هم ملزم به رعایت باشند.»
وی درباره چگونگی کار صدا و سیما با اتاقهای فکر، توضیح میدهد:« این اتاقهای فکر باید شامل نخبگان واندیشمندانی در زمینههای مختلف چون تاریخ، فلسفه، جامعهشناسی، اقتصاد و... باشند. معتبرترین و شناختهشدهترین اساتید حوزههای علمیه و دانشگاهها باید این اتاقهای فکر را تشکیل دهند. پس از شکلگیری اتاقهای فکر، همه گروههای برنامهساز صدا و سیما باید با آنها پیوند بخورند؛ هم خوراک محتوایی برنامهها و سریالها باید توسط اتاقهای فکر تأمین شود و هم نظارت بر برنامهها باید توسط این اتاقها انجام شود. یعنی مثلا، ابتدا محتوای تولید شده در اتاقهای فکر توسط یک فیلمساز، دراماتیزه میشود و سپس محصول تولید شده توسط اتاق فکر، بررسی و ارزیابی میشود.»
ادبیات؛ راهی برای خلاقیت
در تلویزیون
با گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی و تقطیع نظرات مختلف درباره اسلامی شدن سینما و تلویزیون اما هنوز مابین شاخصهای والا و آرمانی اسلامی با آنچه به عنوان سریال در کشورمان به نمایش در میآید، فاصله زیادی وجود دارد. به گونهای که به ندرت میتوان یک سریال را در طراز آرمانها و شاخصهای دین مبین اسلام قلمداد کرد.
یکی از روشهای اسلامیسازی و ارتقای کیفیت و محتوای سریالها و برنامههای سرگرمکننده تلویزیونی متناسب با ایامی چون ماه مبارک رمضان، اقتباس از متون دینی و آثار کلاسیک ادبیات فارسی است.
احمد شاکری، نویسنده و منتقد ادبی در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «حوزههای مختلف فرهنگ، با وجود تفاوتهای موضوعی و قالبی، یک اتحاد و بده بستان و ارتباط عمیق با هم دارند. ما باید به یک افق جامع برای مقوله هنر و به ویژه هنرهای روایی دست یابیم.
سینما از ادبیات جدا نیست، ادبیات از سینما جدا نیست و هر دوی اینها از ادبیات نمایشی جدا
نیستند و هر سه این عرصهها هم با شعر و قصه کهن ما ارتباط دارند.»
وی تأکید میکند: «لازم است برنامهای طراحی شود یا حداقل یک اتاق فکری ایجاد شود که فعالیتهای ما در این حوزهها، یکدیگر را تکمیل کنند. دو دهه قبل یکی از دغدغههای سیاستگذاران کلان فرهنگی ما این بود که ادبیات به جریان فیلمسازی ما در سینما و تلویزیون کمک کند. برپایه همین دغدغه هم کارهایی انجام شد. ازجمله اینکه در سیمافیلم، برای همین منظور دفتری را ایجاد کردند و خاطرم هست که حتی بنیاد فارابی هم مجموعه جلساتی را برای استفاده سینما از ادبیات طراحی کرد. برخی از هنرمندان مثل مرحوم فرجالله سلحشور در عمل به ساخت قصص قرآنی رو آوردند. این اتفاقات افتاد، اما به نظرم مجموع تلاشهای صورت گرفته هنوز جریانی را ایجاد نکرده است و مبانی فکری و مقدمات عملی لازم را هم نتوانسته ایجاد کند. بنابراین، برای نزدیک کردن
حوزههایی مثل تلویزیون و سینما به ادبیات، باید برنامهریزی شود.»
شاکری، عدم توجه به فرهنگ و ادبیات بومی در تولید سریال و فیلم را اینگونه ارزیابی میکند: «نتیجه این خلأ این میشود که برنامهسازان و تولیدکنندگان سریالهای ما، دست خود را به سمت غرب دراز کنند. تقلید و کپیکاری از روی آثار دیگران، نوعی تنبلی فرهنگی است که معضلاتی را هم در پی دارد.
چون فرهنگ و سبک زندگی برنامهها و فیلمهای غربی، در لایههای محتوایی آثاری که با تقلید از روی آنها ساخته شدهاند هم باقی میماند؛ در نتیجه، نهتنها به اهداف خودمان دست نمییابیم که به ضد اهداف مدنظر خود میرسیم!»