نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
پس از 8 سال فرافکنی اصلاحطلبان: مسئولان باید پاسخگو باشند!
سرویس سیاسی-
روزنامه شرق در شماره دیروز خود گفتوگویی را با محمدرضا خاتمی، نایبرئیس مجلس ششم و از اعضای طیف موسوم به اصلاحطلب منتشر کرده است.
حتما بارها شنیدهاید که گفته میشود طیف خودشیفته اصلاحطلب هر انتخاباتی را که نامزدهای مورد حمایت آنها پیروز شده باشد انتخابات درست و پرشور میخوانند و آن انتخابات مردم را انتخابی برخاسته از شعور ملی؛ خاتمی در همان ابتدای مصاحبه گفته است: «به نظرم فرصت بسیار خوبی است که یک انتخابات پرشور را برگزار کنیم و به سمت حل مشکلات کشور برویم. همانطورکه در سال 76 [سالی که دولت اصلاحات پیروز شد] این اتفاق افتاد یا به نوعی در سال 92 [سالی که نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان؛ یعنی روحانی انتخاب شد]... اصلاحطلبان به خاطر اینکه کشور را دوست دارند و میخواهند مردم از این رنج خارج شوند تمام تلاششان را میکنند و سعی دارند بدون اینکه با حاکمیت وارد تنش شوند، فضایی را ایجاد کنند که در مردم ایجاد امید کند و کاندیدایی را بیاورند که بتواند حداقل مطالبات اصلاحطلبی را برآورده کند. تمام تلاششان را میکنند.»
در کمال ناباوری این فعال سیاسی به شرق گفته است: «مشکل اصلی ما در انتخابات، قهر مردم است. اصلاحطلبان هرچه بخواهند مردم را به انتخابات تشویق کنند خیلی اثری ندارد چون مردم میگویند شما چه قدرت و اختیاری دارید؟ بهترین آدم را هم رئیسجمهور کنید، این رئیسجمهور میتواند برنامههایش را اجرایی کند؟»
این ادعا در حالی از سوی این فرد در مورد گفتههای مردم مطرح شده که دست کم در یکسال گذشته همین روزنامههای اصلاحطلب نوشتند که به سبب عملکرد بدی که در مجلس دهم، شورای شهر و شهرداری تهران و دولت یازدهم و دوازدهم داشتیم سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان به شدت کاهش یافته است. دیگر اینکه در حالی باز عدم اجرای برنامه و عدم اختیار رئیسجمهور برای اجرای برنامههایش مطرح میشود که ما با سیل نامزدهای اصلاحطلب و اشتیاق فراوان آنها برای ریاست جمهوری طرف هستیم. تاکنون 14نفر از سوی نهاد اجماعساز اصلاحطلبان یا همان ناسا برای نامزدی ریاست جمهوری مطرح شدهاند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه گفت: «مشکل اصلی در انتخابات این دوره این است که مردم میگویند رأی ما چه فایدهای دارد. ممکن است در جریانهای سیاسی بگوییم باز هم بیفایده نیست اما عامه مردم که به سفرهشان و آینده بچههایشان نگاه میکنند این امید در آنها متأسفانه وجود ندارد... من اصلاحطلبی را جریان تدریجی مستمر میدانم. ما آرمانهایی در اصلاحات داریم؛ جممهوری ناب، پاسخگو کردن قدرت، مسئولیتپذیر بودن، اینها آرمانهای ماست اما با واقعیتهای اجتماعی و سیاسی جامعهمان کار میکنیم.»
این نهایت دورویی جریان اصلاحطلب با مردم است و این پاسخی است که آنها پس از 8سال به مردم میدهند جالب آنکه پاسخ گو کردن مسئولان هم جزو آرمانهایشان مطرح شده است!
فرافکنی بانیان وضع موجود درباره علت گلایهمندی مردم
عبدالله ناصری، مشاور رئیسدولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «ایران امروز دو ویژگی مهم دارد؛ یکی آنکه فاصله مردم با حکومت به بیشترین حد خود در چهل و سه سال رسیده است و دوم آنکه برای اولین بار شاهدیم که انتخابات اصلا مسئله مردم نیست».
ناصری در ادامه گفت: «هر نامزدی که در این انتخابات اعلام حضور کند، انتخابات خرداد۱۴۰۰ نقطه عطفی در تاریخ جمهوری اسلامی است با شاخص کمترین حضور و حتی به زعم بنده بسیار کمتر از مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم و علت این کاهش مشارکت جدایی بین حکومت و مردم است».
عبدالله ناصری و دیگر فعالین مدعی اصلاحات، از حامیان اصلی دولت روحانی در انتخاباتهای 92 و 96 هستند. این طیف حداقل در 8 سال اخیر اکثریت مطلق دولت را در اختیار گرفته و در حقیقت، بانی اصلی وضع موجود است.
برخلاف ادعای ناصری، وضع موجود حاکی از شکاف عمیق میان مردم و حکومت نیست، بلکه مردم عزیز و بصیر کشورمان نسبت به وضع موجود، به حق گلایهمند هستند و این گلایهمندی ریشه در عملکرد دولت دارد.
مردم فهیم کشورمان تنها در یک نمونه در تشییع میلیونی و تماشایی پیکر مطهر حاج قاسم سلیمانی، این پیام را دادند که گلایهمندی از وضع موجود، حسابش از پایبندی به نظام جداست.
طیفی که در سال 88 در ستادهای موسوی و کروبی حضور داشته و با دروغ تقلب، سفره مردم را کوچک کردند، از سال 92 تاکنون نیز با اختیارات و امکانات گسترده در قوه مجریه حضور داشته ولی باز هم با سوءمدیریت، سفره مردم را کوچک کردند.
روحانی خرداد 92 در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری گفته بود: «مشکل در عدم مشورت، خودشیفتگی، عدم استفاده از ابزار علمی برای اداره کشور و بیثباتیهاست...کشوری که در حساسترین نقطه جهان قرار گرفته و دارای موقعیت ژئوپولوتیک و ژئواستراتژیک در منطقه است، دارای شاهراه شمال به جنوب است، دومین منبع گاز و نفت جهان است، مردم ما چرا در مشکلات معیشتی باشند؟ مشکل کجاست؟ مشکل از مدیریت آغاز میشود. مشکل از تصمیمات فردی شروع میشود، مشکل از عدم مشورت آغاز میشود».
تداوم دروغبافی جاده صافکنهای FATF
روزنامه دنیای اقتصاد دیروز طی یادداشتی آورده است: «جمهوری اسلامی ایران بهدلیل عدم پذیرش کنوانسیونهای موصوف [افای تی اف] از بابت نقلوانتقال پول دچار مشکل شده، بهگونهایکه حتی برای پرداخت وجوه مربوط به خرید واکسن کرونا نیز با محدودیت مواجه است و نمیتواند مشابه دیگر کشورها بهرغم اینکه به لحاظ تهیه غذا و دارو مشمول تحریم نیست، اقدام به خرید واکسن برای پیشگیری از اپیدمی کرونا کند. این درحالی است که طرفداران عدم پیوستن به گروه ویژه اقدام مالی در پولشویی تاکنون نتوانسته یا نخواستهاند مزایای عدم پذیرش و عضویت در گروه را در کنار معایب آن فهرست کرده و به اطلاع عموم برسانند.»
ادعای نویسنده در حالی است که دلیل عدم برقراری مبادلات بانکی، تحریمهای ثانویه آمریکاست نه FATF. ادعای مضحک دیگر مبنی ممانعت FATF از خرید واکسن توسط ایران در شرایطی است که FATF اساسا نهادهایی را که در حوزه اقلام بشردوستانه (غذا، دارو و تجهیزات پزشکی) فعالیت دارند، دارای ریسک بالا نمیداند و اعلام میدارد که اجرای استانداردهای FATF نباید در تجارت بشردوستانه خللی وارد کند.
همچنین گفتنی است، در شرایطی که ایران در لیست کذایی FATF قرار دارد و لوایح سی اف تی و پالرمو هم تصویب نشده است، به اذعان روزنامه دولتی ایران صادرات نفتی و غیر نفتی کشور افزایش یافته است.
ارگان دولت از افزایش صادرات نفتی و غیر نفتی کشور در برخی از بازارها خبر داده و تیتر زده بود: «موتور صادرات ایران روشن شد»
همچنین، در حالیکه ایران در لیست کذایی FATF قرار دارد، طبق آمارهای مربوط به رویترز و بلومبرگ، فروش نفت ایران افزایش یافته است. بنابراین، برخلاف ادعای فوق، همکاری با FATF موجب خودتحریمی، افشای اطلاعات مالی، اعمال تحریمهای بیشتر و در نتیجه مضیقههای مالی گستردهتر شده است اما عدم همکاری با کارگروه ویژه اقدام مالی، با گشایش در تجارت خارجی و افزایش صادرات کشور همراه بوده است.
زنگنه، وزیر نفت گفته بود که هرچه نفت از کانالهای غیررسمی صادر کردیم، پولش را گرفتیم و فقط پول فروش نفت از کانالهای رسمی را دریافت نکردیم. از سال 95 و پس از گذشت 5 سال همکاری در قالب اجرای 39 بند از 41 بند اکشنپلن مدنظر FATF (تعهداتی که دولت، مخفیانه به FATF داد) نه تنها در رویکرد FATF نسبت به ایران تغییر مثبتی رخ نداد، بلکه سختگیریها بیشتر شد. آنچه سبب خودتحریمی شده، اجرای FATF از سوی دولت است. خرداد 96 اسناد خیانتآمیزی افشا شد که نشان میداد برخی بانکها در راستای عمل به توصیههای FATF، همکاری با برخی ارگانهای داخلی را که از سوی دشمنان ملت تحریمشدهاند، قطع کردهاند. صرافیهایی که با ایران کار میکردند را همکاری با FATF لو داد. کار گروه ویژه اقدام مالی (FATF) اسفند 97 با انتشار گزارشی صراحتاً اعلام کرد که اجرای مؤثر تحریمهای مالی هدفمند و شناسایی مسیرهای ایران برای دور زدن تحریم را ذیل رسالت مقابله با اشاعه تسلیحات کشتار جمعی خود تعریف کرده و با جدیت تمام در پی اجرای آن است.
خوشبینی کاذب اصلاحطلبان نسبت به مذاکرات وین
روزنامه ابتکار در مطلبی نوشت: «طی چند روز گذشته همایشی با عنوان «وین نان نمیشود» برگزار شد که در تصاویر شعارهایی نوشته شده بود ازجمله اینکه نان در داخل و ما گرد وین میگردیم.»
در ادامه این مطلب آمده است:« اگر مذاکرات با غرب و رفع تحریمها در اقتصاد بیاثر است چرا تاکنون کشورهای دوست و مخالف تحریم هم نتوانستند در نقل و انتقالات مالی و صادرات نفت و سایر اقلام به کشور ما کمکی کنند؟ مگر نه اینکه روسیه و چین نیز مبادلات مالی را منوط به عضویت ایران در FATF کردهاند. مگر نه اینکه کشوری را نمیتوان در دنیا سراغ گرفت که بدون ارتباط با سایر کشورها نتوانسته به رشد اقتصادی دست پیدا کند. مگر میشود همهچیز را در داخل تولید کرد و بدون هیچ وابستگی به حیات اقتصادی ادامه داد؟ دوستان برگزارکننده همایش کاش برای یک بار هم که شده راهکارهای عملیاتی خود برای برونرفت از وضعیت فعلی را با وجود تحریمها و بدون نیاز به مذاکره توضیح دهند تا شاید دولت بعدی نیازی نباشد که تحریمها را رفع کند.»
لازم به ذکر است که خوشبینی بیش از حد مدعیان اصلاحات به مذاکرات وین باعث شده است واقعیات میدانی را نبینند و در تیترها و گزارشهای خود کاهش ارادی ارز را به مذاکرات وین گره بزنند و دوباره به خوشبینی کاذب مانند آنچه در 94 و بعد از امضای برجام اتفاق افتاد مسیر مدیریتی کشور را به انحراف بکشانند. خوشبینی کاذب اصلاحطلبان به مذاکرات وین در حالی است که بارها مقامات آمریکایی گفتهاند از ابزار تحریمها علیه ایران دست بر نمیداریم!