دروغپردازی زنجیرهایها درباره شاعر خوزستانی(اخبار ادبی و هنری)
پس از درگذشت قاسم آهنینجان، از شاعران متعهد و انقلابی خوزستان، مطالبی منتشر شد مبنی بر اینکه بیمارستان از ادامه درمان شاعر فقید بهدلیل عدم تمکن مالی خودداری و او را در خیابان با لباس بیمارستان رها کرده است. انتشار ویدیوهایی از آبگرفتگی منزل شاعر در سیل اهواز نیز به این مسئله دامن زد و در نهایت برخی از نویسندگان - ازجمله منتقد ادبی برخی از رسانههای زنجیرهای- نیز با انتشار پستهایی بر این ماجرا صحه گذاشتند.
بر اساس گزارش مهر، بهمن ساکی یکی از دوستان نزدیک مرحوم قاسم آهنینجان در بخشهایی از یک یادداشت درباره اصل این ماجرا نوشته است: «بهعنوان یکی از دوستان مرحوم آهنینجان که در سالهای اخیر من و چند تن دیگر صرفاً بهخاطر رفاقت قدیمی و تکریم شخصیت ادبی ایشان همواره مورد آزار برخی بودیم؛ لازم دیدم درباره وارونهسازی حقیقت و «تکدی برای چند فالور بیشتر» توسط کسانی ازجمله یزدانی خرم نکاتی را اینجا بنویسم... ماجرا از این قرار است که ایشان پس از قشقرق بسیار، به درخواست خودشان از عوامل بیمارستان میخواهد تا او را به محلهای که خانه پدریاش در آنجا بوده، ببرند که این خانه از قضا مدتی قبلتر انحصار وراثت شده بوده و دیگر ظاهراً تملکی نسبت به آن نداشته است.آقای آهنینجان سهمالارثش از آن خانه به گفته خودش حدود ۲۰۰ میلیون تومان بوده است که دریافت کرده و در حساب بانکیاش است.در مورد ماجرای بارندگی و سیل اهواز در دو سال قبل که منجر به آبگرفتگی مناطق زیاد در شهر اهواز و از جمله منطقه چهارصد دستگاه شد، خانه آقای آهنینجان همچون دهها خانه آن منطقه و صدها خانه مناطق دیگر اهواز، دچار آبگرفتگی شد؛ همان روزِ آبگرفتگی با من و تعدادی دیگر از دوستان برای کمک تماس گرفت و در نهایت حسین علیپور، فردین کوراوند و محمد جوروند و یکی دو نفر دیگر به کمکش میروند و برای تخلیه آب منزل ایشان کمک میکنند. نکته مهمیکه باید اضافه کنم این است که آقای آهنینجان گویا بیمه تکمیلی بهزیستی را هم داشتهاند و از بخش قابل توجهی از هزینه درمان و یا شاید همهاش معاف بوده است. آقای یزدانیخرم این را هم میتوانند چک نمایند.مجدداًً تکرار میکنم این متن در پاسداشتِ همراهی و خدمات دوستان شاعران اهوازیام است که در این سالها به شکلهای مختلف به قاسم آهنین جان و دهها شاعر و هنرمندان دیگر در عالم دوستی و انسانیت ارائه کردهاند و آقای یزدانی خرم به ناجوانمردی آنها و دیگر شاعران اهوازی را «حال به هم زن» دانسته است و به هیچ وجه ربطی به تقدیر از حمایتهای دولت و یا استاندار و دیگران ندارد؛ چرا که هماکنون هنرمندان و شاعران شریف بسیاری از آبادان تا مسجدسلیمان و از هویزه تا بهبهان و جایجای استان خوزستان هستند که با مصائبی عظیمتر از مشکلات استاد فقید قاسم آهنینجان دستوپنجه نرم میکنند.»