kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۶۴۴۷
تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۲۲:۰۸

اصلاح‌طلبان با این کارنامه و این نامزدها باید قید انتخابات را بزنند(خبر ویژه)

یک روزنامه اصلاح‌طلب تصریح کرد: این طیف با بحران نامزد مواجه و با آشفتگی سر به گریبان است.



آفتاب یزد در گزارشی می‌نویسد: برخی گروه‌ها نامزد خود را معرفی کرده‌اند و برخی در حال معرفی هستند. برخی هم گذاشته‌اند برای دقیقه نود(!) اما از هم‌اکنون معلوم است که گزینه‌های دقیقه نودی هم دست‌کمی از گزینه‌های اعلام‌شده ندارد.
اصلاح‌طلبان را می‌گویم که یا نامزدشان تاج‌زاده است و یا می‌خواهند به کرباسچی برسند و یا نهایتا دست بگذارند روی لاریجانی.
برخی اختلافات احتمالا باعث می‌شود شورای هماهنگی اصلاحات تغییر ماهیت بدهد و همین مسئله باعث چنددستگی‌هایی خواهد شد و الخ... از شهریور 1399 تا پایان سال، چند فرضیه به حقیقت نزدیک‌تر شد یعنی شورای هماهنگی اصلاحات با استعفاها و جابه‌جایی‌ها و آمدن و نیامدن‌ها تغییر شکل داد و خیلی‌ها یا سکوت کردند یا راه خویش گرفتند یا به دسته و قبیله‌ای دیگر پیوستند و معلوم شد «تشتت» شتری است که فقط در خانه اصولگرایان نخواهد خوابید و شامل اصلاحات نیز خواهد شد. در کنار جمیع علل و عواملی که در تحلیل‌ها بر آن اتفاق‌نظر بود، عملکرد دولت روحانی و نگاه و نظر مردم در صدر رخدادها جای گرفته بود بدین معنا که اگرچه پیش‌بینی‌ها، انتخاباتی سرد را پیش‌بینی می‌کنند اما اینکه این سرد بودن به پای شورای نگهبان نوشته شود نیز چندان منصفانه نیست، بسیاری از تحلیلگران حتی اصلاح‌طلب بر این عقیده بودند که اصلاحات برای ریاست‌جمهوری شانسی ندارند چون در رئیس‌جمهور شدن حسن روحانی، نقشی فراتر از حامی برعهده داشته‌اند. در کنار این تحلیل‌ها، اندک‌اندک نارضایتی‌ها از برخی جدایی‌طلبی‌ها، تکروی‌ها و بر طبل خویش کوبیدن‌ها نیز به نارضایتی‌های عملکردی و معیشتی اضافه شد و همگان متوجه شدند برخی انتقادها از دولت روحانی در لایه‌های جامعه دچار نوعی بدبینی شده است که نمی‌شود یک روز حامی بود و حالا تبری جست از همان دولتی که با حمایت اصلاح‌طلبان روی کار آمده بود.
در خلال تحلیل‌های انتخاباتی تا شهریور 1399 و نیز از شهریور 99 تا نوروز 1400 یک عبارت بسیار دست به دست می‌شد و آن «سخت» بودگی انتخابات برای اصلاح‌طلبان به طرزی خارق‌العاده مهم. این سخت بودگی در چند جا به یک مقصد منتهی می‌شد. اول از فیلترهای شورای نگهبان شروع می‌شد بعد به پایین بودن میزان مشارکت می‌رسید و در نهایت کاندیدا شدن باز هم به دلیل فیلترهای شورای نگهبان، آب سردی بود بر پیکره تحلیل‌های سیاسی - انتخاباتی اما از تنها مبحثی که نشانی نمی‌یافتیم؛ آشفتگی درونی اصلاح‌طلبانی بود که خود نیز نمی‌دانستند کجای ماجرای انتخابات هستند یا با خودشان، مردم، دولت روحانی، برخی چهره‌ها و انتخابات چند چند هستند و در کجای بازی قرار خواهند
گرفت؟!
پالس‌هایی که از درون بدنه دولت به میانه جامعه سیاسی و نخبگانی ارسال می‌شد خبر از نوعی تلاش برای جدا کردن بخش یا بخش‌هایی از اصلاحات از بدنه شورای هماهنگی بود، فی‌المثل، کارگزاران خیلی زود راه و خرج خود را جدا کرد و در زمانه‌ای که همه از اصلاح‌طلب اصیل شناسنامه‌دار می‌گفتند خبر رسید که کارگزارانی‌ها چندان بعید نیست مثل 92 و 96 باز هم از کاندیدایی شبیه روحانی؛ غیر اصلاح‌طلب اما همراه حمایت کنند، بعد خبر رسید که بخش‌هایی از دولت در یک هماهنگی کامل با برخی جناح و جبهه‌های اصلاح‌طلبی به این نتیجه رسیده‌اند که چاره از دست ندادن پاستور، دور «علی اردشیر لاریجانی» جمع شدن است. حتی این روزها که گفته شده کارگزاران قرار است دقیقه 90 گزینه معرفی کنند.
در حال و هوای انتخابات 1400 اینچنین به نظر می‌رسد که اصلاح‌طلبان در سیطره چنددستگی و تشتت با فاصله گرفتن از نهاد اجماع‌ساز، یکی‌یکی در حال چهره رو کردن هستند.
اما دست گذاشتن روی چهره‌هایی که به طرز عجیبی با هم شباهت‌های قابل تأملی دارند خود بحث درازدامنی است:
دست گذاشتن روی امثال تاج‌زاده، کرباسچی، علی مطهری، کواکبیان یعنی گرا و پالس به شورای نگهبان دادن که رد صلاحیت کردن این‌ها نه هزینه‌ای دارد نه غیرمحتمل است.
دست گذاشتن روی این گزینه‌ها یعنی اصلاح‌طلبانی که تا دیروز می‌نالیدند از مشارکت پایین و احتمال شکست برای عدم مشارکت، چندان صالح و صادق نبودند زیرا دقیقا بر چهره‌هایی دست گذاشته‌اند که نه رأی دارند نه احتمال تأیید صلاحیت شدن و نه توان اجماع‌سازی!
شاید مفهوم تلخ‌تری نیز داشته باشد و آن خالی بودن دست اصلاح‌طلبان برای حضور و ورود به انتخاباتی مهم و سرنوشت‌ساز و این یعنی زمین بازی از همین حالا به رقیب واگذار کردن و نیز بازی بازنده‌ها را تمرین کردن.