kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۶۰۲۹
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۱

اذیتمان نکنید(نگاه)



 محمدهادی صحرایی

ماه رمضان وقتی به درِخانه امام مجتبی سلام‌الله علیه، که می‌رسد یعنی راهمان به نیمه رسیده و نیمه دیگرش را باید دریافت. در این ماه کریم، کریمان جمعند و خدای مهربان در اکرامش، کریمان را سفره‌دار کرده است. از خدیجه کبری که سلام خدا و خوبان بر او که مادر مؤمنین و منعم مسلمین بوده و هست گرفته تا سفره‌دار مدینه و کریم اهل بیت که بارها تمام و یا نصف اموالش را در راه خدا به مستمندان داد و تا پدر یتیمان و امیرمؤمنان که درود و تهنیت عالم به پیشگاه او همه هستند. خدا با این کریمان از بندگانش میزبانی می‌کند. این ماه مبارک ماه میهمانی بزرگان است و ما گدایانِ تنگ‌چشم که خیل سلطانیم، نظر به میوه کنیم و به سیمای شخص می‌نگریم و حال آن زمان، باخبران و چشم و دل سیران، تماشاکنان بستان و در آثار صنع حیران‌اند. و خوش به حال اهل نظر که می‌فهمند.
آنچه فهمیده می‌شود این است که فرصت باقی را باید مغتنم شمرد و به راحت از کف نداد. و مراقب بود که در مدت مانده‌ای که شیطان دربند است، شیاطین انس و نفس اماره جای آنها و حالمان را نگیرند. به یقین هرچه که انسان را از خدا و راه مانده باز دارد،‌ اشتباه است و باید از آن متارکه و یا با آن مقابله کرد. شاید در این روزگار پررنج بیماری، بهترین عبادت اجتماعی، تیمار بیماران و کمک به مستمندان و مستضعفانی باشد که بیش از همه از بیماری کرونا و اقتصادِ بیمار آسیب دیده‌اند. هرچند که از انتخابات و تشویق مردم به حضور حداکثری و انتخاب آگاهانه و استفاده از حقشان برای تعیین سرنوشت و تغییر وضع موجود نیز نباید غافل شد چون انتخاب دولتی انقلابی و جهادی که بتواند ویرانه‌های حمله لیبرال‌ها و میهن را از نو بسازد کار کمی نیست و همه باید با هم آیین و میهنمان را نجات دهیم.
در روزهای اخیر، دو پروژه بزرگ صهیونی آمریکایی که یکی مأمور ناامن‌سازی ایران تا انتخابات 1400، به وسیله ترور و تا انفجار نطنز بود و دیگری مسئول احیاء برجام، شروع شد. در اولی آتش به دامن صهیون افتاد و مجبورشان کرد، چندروزی سحرها موشک بخورند. اما وین هنوز هست و با توجه به سابقه دوستان، در اعتماد به قول شفاهی دزدها و امضاء نخوانده‌ها، باید نگران بود. بعد از خرابکاری نطنز و گستاخی رژیم نادرست صهیون و سکوت مشکوک طرف‌های مقابل نشست وین، بازگشت به چرخه عصاری مذاکره، جدای دور بودنش از غیرت، با تدبیر هم بیگانه است. نباید با تشر روی صندلی و برای گزارش پشت میز مذاکره نشست. به نظر اگر دولت تدبیر و امید و «‌مردم عزیز یادتان هست‌» بخواهند در این صد روز پایانی خدمتی بکنند، به جای خلق حماسه اعتدالی دیگر با قدرت‌های خیلی بزرگ، بهتر است بنشینند و برای شکستن غول بزرگ تخم مرغ فکری بکنند و برای یک هفته قیمتش را ثابت نگه دارند. به نظر چیز زیادی سرِ سفره مردم نمانده که نذر کدخدا کنند.
 ریز پروژه‌های دیگری که شاید مقدمه یا مکمل برخی از این اتفاقات باشد، اولی، بعد از رها کردن نوروزی کرونا، ذائقه‌سنجی برای اینکه خدای نخواسته، دولت دوازدهم یک سال دیگر تمدید شود بود و دیگری پخش فایل صوتی محرمانه ظریف، در رسانه‌های ضدانقلاب با عنوان «‌آن سوی دولت» و همزمان با نشست وین است که یادآور جار زدن ادعای «‌خزانه خالی» باز هم همزمان با نشست چند سال پیش می‌باشد. اقدامی که آگاهانه یا جاهلانه‌اش خیانت است. و فریادهای بگیر بگیر دولتی‌ها برای اینکه مردم بیشتر از اسناد محرمانه دولت، مراقبت کنند! گویا مثل همیشه این هشت سال کوتاهی از مردم است. مثل وقتی که باعث آلودگی هوا، زلزله، فیش نجومی، قرمز شدن بورس و شهرهای کرونایی، تورم 400 درصدی، نافرجامی برجام، توقف اینترنت ملی، خرابکاری نطنز، ترور دانشمندان و... بودند. در این پرونده هم نه آشنا و لیلاز مقصر بودند نه ظریفی که در دولت راستگویان، بند را به آب داده و برخی و تنها برخی از نظرات شخصی‌اش را به نام تاریخ شفاهی گفته است.
روی سخن با آقای ظریف است و آشنا. شاید از دید شما مردم مقصرند که نگرانند و دیگر هرگز نه به صداقت و نه به توانایی‌تان در حفظ حتی یک سند محرمانه هم اعتماد ندارند. از نظر شما مردم مقصرند که فهمیده‌اند شما ‌اشتباهی آمده‌اید و مرد این کار نبوده و نیستید. این مورد هم شبیه کارهایی است که خیلی سعی شد به نام دیگران تمام شود. شبیه مصاحبه عماد باقی با مرحوم منتظری است. و یا شبیه فایل صوتی آن مرحوم در مورد اعدام‌های منافقین سال67، که یک سال قبل از انتخابات 96 درز کرد و اتفاقاً شعار تخریب نامزد برتر از آن درآمد. مردم امروز دانسته‌اند که چه کسانی راست می‌گفتند و چه کسانی ناراست می‌گویند. بی‌اعتمادی به شما به خاطر افشای مکنونات قلبی شما نیست، به خاطر ساده‌لوحی شماست که نمی‌توانید نماینده مردم بزرگ ایران باشید. یک بار دیگر مصاحبه را به دقت گوش کنید. تمجیدهای مبالغه‌آمیز لیلاز از ظریف، پوست خربزه‌ها و متلک‌های بی‌نمک و اصرار شما به محرمانه نمایاندن حرف‌هایی که سال‌هاست منتقدین از شما می‌دانند. می‌شود داستان را تا به آخر خواند.‌ اشتباه نکنید، شما حاصل اجماع عقلا نیستید، حاصل ‌اشتباه بزرگان طیف خود هستید.
فایل صوتی شما هرگز شباهتی به تاریخ شفاهی ندارد و فاقد جدیت و استناد تاریخی است. بیشتر به یک مصاحبه زرد و هدایت شده مطبوعاتی می‌ماند که انتخابات را هدف گرفته و پر از ‌اشتباهات فنی است که از موسفیدکرده‌های عملیات روانی بعید است. مگر محرم و آشنا و به هم مطمئن نیستید، پس چرا با تأکید و تلاش برای محرمانه ماندن آنها را مهم و خودتان را نگران و مگو جلوه می‌دهید؟ باور کنیم که از وجود گاندوهای ساعت به دست در هیئت مذاکره‌کننده، یا جاسوسانی که حتی بوی آدامس‌ها را هم به یاد می‌سپارند غافل بوده‌اید؟ اگر عنوان مصاحبه «‌آن سوی دولت‌» است چرا در نقد دولت نهم و دهم و دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی و حاج قاسم و هرکس که شما را با آنها می‌سنجند، چنین مضطربانه متوقف شدید؟ می‌شود پذیرفت ژنرال دولت اعتدال و دیپلمات کارکشته اصلاحاتی که در عالی‌رتبه‌ترین مقام دیپلماسی کشور مستقر است نداند که نباید در مورد روسیه دوست و در حال مذاکره، چنان بگوید؟ آن هم در حالی که آمریکا به دیوار وین گوش چسبانده؟ روی سخنت با ما و چشمت جای دیگر است؟
مردم را اذیت نکنید و آن‌گونه که گفتید دنبال پاسخ قانع‌کننده برای خدا بگردید که فعلاً عمر 8 ساله دولت جمهوری اسلامی را تلف کردید. کجا می‌روید؟ شما به خاطر ‌اشتباه‌های زیاد و غفلت‌های نابخشودنی و کارهای دیگر، تا ابد مدیونید. شما دست و پای مردمتان را در مقابل دشمنانش بستید. بروید و با خدای خود خلوت کنید و مهیای آخرتی باشید که با مردم روبرو می‌شوید. آنچه گمان می‌کنید در آن استادید، از قضا نقطه ضعف شماست. شما دیپلمات موفقی نیستید. اگر پولی به دانشگاه دنور داده‌اید، پس بگیرید که خوب یاد نداده‌اند. دیپلماسی، تنها لبخند و دوپهلو گفتن و باز و بسته کردن دکمه کت نیست. ای کاش سپهبد سلیمانی در وزارت خارجه دیپلماسی تدریس می‌کرد که حقاً در دیپلماسی سیاسی و عمومی، چهره ماندگار تاریخ ایران است. مذاکره‌کننده کشور بزرگ ایران، برای بازپس گرفتن صدها پیکر هموطنش از قاتلان منا برای میانجیگری در مقابل حاکم یک کشور ذره‌بینی، زانو نمی‌زند. صادقانه و با صدای بلند بگویید آمار فروش نفت، تعداد تحریم‌ها، میزان تورم، نقدینگی و ارزش پول ملی قبل و بعد از برجام چگونه است؟ هرچند به قول خودتان اثبات عدم غیرممکن است.
اشتباه بزرگ و تاریخی شما این است که خود را با سردار بزرگی چون سلیمانی مقایسه می‌کنید و در این مقایسه پابلندی می‌کنید، نکنید که سردار دل‌ها یک سروگردن نه، یک قد و اندام از همه اساتیدی که به شما دیپلماسی آموخته‌اند بلندتر است و دستشان به دستش هم نخواهد رسید. نه خود را شناخته‌اید و نه آن بزرگ را. بپذیرید که اگر حاج قاسم مثل کوه پشتتان نبود، توان پرتاب همان خودکار را هم نداشتید چراکه هنوز خود را جوان 22 ساله جامانده در خیابان‌های آمریکای دهه هفتاد می‌بینید و معتقدید قدرت آمریکا در فشار دادن همان یک دکمه است. هستند کسانی که تجهیزات تفنگداران دستگیر شده آمریکایی در جزیره فارسی، چنان مبهوتشان کرد که از دیدن شلوارهای خیس کرده آنها غافل شدند. ما در دوره شما اقتصاد و سیاست و امنیت و سلامت را به دشمنان خبیث و کرونا نباختیم به کسانی باختیم که گمان کردیم رفیق قافله‌اند.
ادعای « نگذاشتند» حرف بی‌نمک و تکراری کارنابلدهاست. می‌شود تاریخ اخیر را ورق زد و دید چه کسانی برای رسیدن به ریاست از سروکول هم بالا می‌روند و بعد از استقرار و فهمیدن جدی و سخت بودن کار، یا با بیماری مردانه شانه خالی می‌کنند و یا با «‌من فقط تدارکاتچی‌ام، من که بلد نیستم، نمی‌گذارند، هزینه میدان شدیم و...» از پاسخ فرار می‌کنند. فرار نکنید. اگر این حرف‌هایتان درست بود، بی‌مزه‌ترین خواستگاری از نامزدی آن است که از دل این تاریخ شفاهیتان بیرون بیاید. آنها که نمی‌توانید خودشان را عوض کنید، دستکم مشاورینشان را عوض کنند تا طنز « از لیلاز اصرار و از ظریف، ناز» را در روزگاری که مردم فهمیده‌اند چه کسانی میوه شب عید مردم را گنداندند نسازند. اگر می‌گذاشتند مردم، مجموعه مورد علاقه خود، «گاندو» را ببینند، نیازی به زحمت پخش قسمت‌های بعدی این فایل و هرگونه مشابه آن و پرونده‌های دیگری که قرار است به عنوان پیوست گزارش صد روز پایانی دولت رسانه‌ای شود، نبود. انتخابات را سر موعد برگزار کنید که باید کشور را از نو بسازیم. ان‌شاءالله.