چگونه با برجامی کردن بورس و اظهارات غیرکارشناسی سرمایههای مردم آب رفت
مسئولانی که با اظهارات غیرکارشناسی و گره زدن بورس به مذاکرات سیاسی برجام زمینه سقوط بازار سرمایه را فراهم کردند، این روزها به جای جبران اشتباه خود در حال فرافکنی هستند.
سرویس اقتصادی-
به گزارش خبرنگارما،شاخص کل بورس تهران در ادامه ریزش های 9ماه گذشته، دیروز هم 11 هزار و 500 واحد دیگر کاهش یافت. به این ترتیب فقط طی یک ماه از شروع به کار بورس در سال جاری، شاخص کل بیش از 120 هزار واحد سقوط کرده و سرمایههای مردم بیش از گذشته آب شده است.
ریزش بازار سهام که از نیمه مرداد سال گذشته آغاز شد این روزها آنقدر بیرمق شده که بسیاری از کارشناسان بازار هم رغبتی به تحلیل نشان نمیدهند، با این حال کمتر فعال بورسی است که از نقش دولت طی 9 ماه گذشته در تخریب بازار سخن نگفته باشد. اما در این میان رئیسجمهور به جای تلاش برای اصلاح رویه گذشته، اظهاراتی عجیب و سوالبرانگیز مطرح کرد که مایه رنجش بیشتر سهامداران زیاندیده شد.
حسن روحانی در دویست و بیستمین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت که با حضور رئیس سازمان بورس و با موضوع بازار سرمایه برگزار شد، با بیان اینکه حمایت همهجانبه از بازار سرمایه سیاست اصولی و همیشگی دولت است، گفت: «سیاسی کردن بازار سرمایه و ورود غیر کارشناسی فعالان سیاسی در اظهار نظر نسبت به بورس از مشکلات امروز بازار سرمایه است. این بازار، بازار بسیار حساسی است و برخی اظهار نظرهای نسنجیده میتواند بر شرایط آن تاثیرگذار باشد».
روحانی در این اظهارات بدون اینکه به تاثیرعملکرد و اظهارات خود و اطرافیانش بر بورس اشاره ای کند، دو کلیدواژه «سیاسی کردن بازار سرمایه» و «ورود غیر کارشناسی فعالان سیاسی» را دستاویز ادعاهای جدید خود قرار داده است.
سیاسی کردن بورس با برجام
البته حسن روحانی، سیاسی کردن بازار سرمایه را از مشکلات امروز بازار عنوان کرده که باید گفت اتفاقا همین دولت نماد شرطیسازی اقتصاد با تحولات کوچک و بزرگ سیاسی بوده و انگشت اتهام در این زمینه بیش از هر کس به سمت همین دولت و شخص رئیس جمهور است. بزرگترین مشکل بورس در دولت روحانی، گره زدن زلف اقتصاد به برجام بوده است، به طوری که طی ماههای گذشته با انتشار کوچکترین خبری از رای آوردن بایدن یا مذاکرات برجامی، بازار سرمایه نزولی و یا در اندک موارد صعودی میشد. میتوان گفت ریزشهای مداوم بورس در سال جاری نتیجه سیاست غلط گره زدن اقتصاد به خارج از مرزها و شرطی کردن اقتصاد به مذاکرات است.
در همین زمینه خبرگزاری فارس نیز طی گزارشی نوشت: «عدم واکنش به اخبار مثبت و منفی در ماههای گذشته تنها یک دلیل میتواند داشته باشد. این مسئله به شرطی شدن بورس نسبت به برجام و مذاکرات اخیر در حوزه لغو تحریمها ارتباط دارد. دولت نیز با دانستن این مسئله حمایتی از بازار سرمایه انجام نمیدهد تا با رخ دادن توافق احتمالی همزمان حمایت خود را از بورس انجام دهد تا همه چیز را به مذاکرات و احیای برجام گره بزند. تغییر رویکرد دولت در این زمینه میتواند بازار را تا حدود زیادی از شرطی شدن که هیچ نتیجهای ندارد، نجات دهد. دولت به دلیل شرطیسازی اقتصاد به برجام شکست سختی در مدیریت اقتصاد ملی خورده است و باز هم میخواهد آزموده قبلی خود را در این زمینه استفاده کند».
بنابراین اگر دولت این رویه را در قبال اقتصاد و به طور ویژه بورس در پیش نگرفته بود و آن را به طفیلی تحولات سیاسی بدل نکرده بود، چه بسا این روزها حال سهامداران بسیار بهتر بود و این همه زیان دامنگیر مردم نشده بود و اقتصاد هم راه خود را میرفت.
چه کسی گفت
مردم همه چیز را به بورس بسپارند؟!
«ورود غیر کارشناسی فعالان سیاسی در اظهار نظر نسبت به بورس»، یکی دیگر از مشکلات مورد اشاره رئیسجمهور در جلسه دیروز بود که هم مورد تعجب سهامداران قرار گرفت و هم آنها را عصبانی کرد.
یکی از کاربران فضای مجازی ذیل این سخنان نوشت: «آقاي روحاني متاسفانه شما هم از فعالان سياسي هستيد»!
فرد دیگری هم به کنایه گفت: «بنده یکی را که میگفت «همه چیز را به بورس بسپارید» به یاد دارم ولی متاسفانه اسمشو فراموش کردم دوستان کمک میکنند به یاد بیارم؟!»
اظهارات این کاربر به سخنان حسن روحانی در مردادماه 99 و در اوج حباب قیمت سهام اشاره دارد که صراحتاً به مردم پیشنهاد کرد به جای بازار طلا و ارز همه چیز را به بورس بسپارند ولی تنها چند روز پس از این سخنان، ریزش بورس آغاز شد ولی از آنجا که مردم به سخنان روحانی به عنوان رئیسجمهور اعتماد داشتند، کسی ریزش ادامهدار بازار را باور نمیکرد و همین موضوع به گیر افتادن مردم در بازار دامن زد.
حتی پس از ریزش شاخص کل از دو میلیون و صد هزار واحد به یک میلیون و 600 هزار واحد نیز این بار واعظی، مسئول دفتر رئیسجمهور در قامت یک کارشناس بورس! برای شاخص کل بورس کف تعیین کرد تا با دادن امید بیثمر به سهامداران، آخرین تیر را به پیکر اعتماد عمومی به دولت بزند.
حتی «ایسنا» به عنوان خبرگزاری نزدیک به دولت نیزدر گزارشی به اظهارات غیرکارشناسی حسن روحانی و وزیر اقتصادش در دعوت از مردم برای حضور در بورس اذعان کرد و نوشت: « تشویق شدن وقت و بیوقت مردم از سوی مسئولان- از رئیسجمهور گرفته تا وزیر اقتصاد- (سبب شد) تا مردم که جذابیتی در بازارهای موازی نمیدیدند و نگران حفظ ارزش پول خود در برابر تورم بودند، سرمایه خود را وارد بازار سرمایه کنند».
به این ترتیب باید به آقای روحانی یادآوری نمود که از قضا بزرگترین فعال سیاسی که با ورود غیر کارشناسی به بورس به اعتماد عمومی سهامداران لطمه زد شخص ایشان است. باید از ایشان پرسید که آقای روحانی شما چقدر سابقه علمی و اجرایی در بورس دارید که از مردم خواستید همه چیز را به بورس بسپارند؟ سرمایه بسیاری از مردم بر اساس اعتماد به حرف شما از بین رفت ولی حالا شما به جای مسئولیتپذیری و عذرخواهی و تلاش برای جبران گذشته، به کلیگویی روی آوردهاید؟
آدرس غلط ندهید
مسئول دولت به اصطلاح تدبیر نباید درباره عامل نابودی سرمایههای مردم در بورس آدرس غلط بدهند. مگر مسئولان همین دولت به مردم نگفتند سهام دولت در صندوقهای بانکی و پالایشی را بخرند و به آنها وعده سود دادند پس چرا باگذشت بیش از 8 ماه نه تنها خریداران صندوق پالایش سودی نکردهاند بلکه با زیانهای سنگینی هم روبرو هستند؟ مگر مسئولان همین دولت نبودند که وقتی اوخر سال98 شاپور محمدی، رئیس وقت سازمان نسبت به رشد بیرویه بورس هشدار داد و پیشنهاد کاهش دامنه نوسان برای کنترل هیجان قیمتها را داد برکنارش کردند؟
مگر بانک مرکزی و نظام بانکی همین دولت نبود که ابتدای سال گذشته برای جلب سرمایه به بورس ابتدا سود بین بانکی را پایین نگه داشتند و پس از اینکه اوراقشان را فروختند و تامین مالیشان انجام شد این نرخ را بالا بردند؟
متاسفانه دولت به جای حمایت عملی از بازار و در حالی که بسیاری از سهام در صف فروش قفل بودند، تا توانست اوراق فروخت و بر همین اساس بسیاری از سرمایههایی که میتوانست با تقویت طرف تقاضا، پیکر نیمهجان بورس را تکان دهد، به سمت خرید اوراق دولتی هدایت شد تا چیزی از تهمانده سرمایههای موجود، نصیب سهام شرکتها نشود.
در این بین بازار سرمایه همچنان چشم انتظار یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی برای حمایت از بازار است که منتظر اراده همین مسئولان دولتی است که این روزها برای بازار سرمایه مرثیهسرایی میکنند.
به این ترتیب بهتر است رئیسجمهور آدرس غلط ندهد؛ مقصر اصلی حال و روز امروز بورس، شخص ایشان و مسئولان دولتی هستند؛ شخص وزیر اقتصاد از تأمین مالی کلان دولت از بازار سرمایه در سال گذشته خبر داد و رئیس سازمان بورس هم از نقش بورس در کنترل تورم سخن گفت، لذا به نظر میرسد دولت سود خود را از بازار به دست آورده است، اما در مقابل ،کثیری از سهامداران که با اعتماد به حرف مسئولان دولت به جای خروج از بازار، سهامداری کرده اند در بازار گیر افتادهاند.
مردم و کسانی که در بورس ماندهاند دیگر پول و سرمایهای برایشان نمانده و اعتمادی که به بورس و دولت داشتند با عملکرد و اظهارات مسئولان از بین رفت و با این وضع معلوم نیست کی این اعتماد به بازار برگردد. پس بهتر است مسئولان به جای نمک پاشیدن بر زخم مردم و گروگانگیری بازار برای پیشبرد مذاکرات خارجی، فکری به حال اعتماد از دست رفته مردم
کنند.