روایتهایی از متن و فرامتن فتنه هشتاد و هشت- 1
ستونهای حقیقی انقلاب
اشاره: کمتر از دو ماه تا برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری زمان باقیست. انتخاباتی که در بیانات رهبر انقلاب از آن به لیله القدر نظام تعبیر شده و سرنوشت 4 سال آینده کشور را رقم خواهد زد. 12 سال قبل در سال 88 یکی از پرشورترین انتخابات کشور به دست مردم رقم خورد و میتوانست ابزار محکمی برای پیشرفت کشور در عرصههای گوناگون باشد. اما با خیانت برخی چهرههای نام آشنا به عکس خود تبدیل گشت. این روزها هم برخی زمزمهها از داخل و خارج از کشور به گوش میرسد تا با تاثیرگذاری برخی حواشی، فرصت انتخابات برای کشور را به تهدید تبدیل نمایند. از این رو بازخوانی برخی حوادث سال 88 در این راستا میتواند درس آموز باشد. لذا از این شماره، کتاب «فتنه تغلب» که به انتشار برخی ناگفتهها از حوادث 88 پرداخته را بازنشر خواهیم داد. این کتاب توسط انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شده و استقبال خوب خوانندگان نیز روبهرو شده است.
طلیعه
گزیدهای از بیانات منتشر نشده
جمهوری اسلامی خودش یک نور بزرگ است در این ظلمات ارض؛ چون مظهر ولایت اهلبیت و مظهر توحید الهی است. شما در زیارت امام رضا میخوانید «[السّلام علیک یا] نورَ الله فی ظُلُماتِ الاَرض»1؛ یعنی امام رضا نوری است در ظلمات زمین؛ این نور از قبیل این نورهای ظاهری نیست؛ بلکه نور هدایت است، نور معنویّت است، نور تقرّب الی الله است، نور محبّت به خدا است. خب، وقتیکه محور یک نظام، مثل امام رضا(علیهالسّلام) و مثل امام صادق(علیهالسّلام) شد، این نظام طبعاً میشود همان مرکز نور؛ یعنی اینجا کانون نور میشود. حالا ماها در این نظام، ممکن است ظلماتی از خودمان بُروز بدهیم... امّا این ظلمتهایی که بُروز میکند، مغلوب آن نوری میشود که مال خودِ اصل نظام است؛ یعنی نظام نورش بر همه اینها فائق است.2
امروز دنیا، دنیای بدی است؛ دنیا، دنیای فاسدی است؛ دنیای گرسنگی است، دنیای تبعیض است، دنیای بیعدالتی است، دنیای زورگویی... است، دنیای حاکمیّت بیقیدوشرط سرمایه است؛ دنیا این[طور] است. فرق هم نمیکند؛ اروپا و آمریکا در این زمینه فرقی ندارند؛ کشورهای دیگری هم که در این سطح و در این حد واندازه نیستند، به نحوی کمککار این جریانند؛ یعنی دنیای سلطه است؛ دنیا تقسیم شده به سلطهگر و سلطهپذیر. در مقابل این دنیای بد و فاسد، یک نظامی سر بلند کرده و آن نظام جمهوری اسلامی است، آن انقلاب اسلامی است؛ شعارهایی... در بافت و ساخت اصلی این نظام وجود دارد. خب بله، گاهی اوقات تخلّف میشود؛ در زمان پیغمبر هم گاهی اوقات میشد که کارهای خلافی انجام میگرفت، زمان امیرالمؤمنین هم همینجور؛ یک اشکالاتی وجود دارد، یک انحرافهایی وجود دارد _ در این تردیدی نیست _ امّا این به کلّیّت نظام بههیچوجه صدمه نمیزند؛ این نظام یک نظام معترض است؛ معترض به این ساخت قدرت در دنیا، به [این] ساخت اجتماعات انسانی؛ یعنی به بیعدالتی معترض است، به ظلم معترض است، به فقر و گرسنگی معترض است. [نظام] ممکن است در کارهایی که میخواهد انجام بدهد و در آن راهی که در پیش گرفته، یکجاهایی را بد تشخیص بدهد، یکجاهایی را بد عمل بکند _ اینها هست و در آن تردیدی نیست _ امّا آن هویّت و ساخت اصلی را از بین نمیبرد.3
شرایطِ قیام اسلام در این دوره، یک شرایط ویژهای است. واقعاً همانجور که پیغمبر اکرم در دلِ یک جاهلیّتِ سختی مبعوث شد و اسلام را آورد، امروز بااینکه ظواهر قضیّه [این است که] یک میلیارد و خردهای مسلمان در دنیا هست، امّا شرایط همان شرایط است؛ یعنی آمدن اسلام بهعنوان یک مکتب _ آنچنانکه خدا خواسته بود، آنچنانکه خدا نازل کرده _ در این دنیای متراکم از جاهلیّت، مثل این است که یک گُلی یا یک سبزهای، وسطِ سنگ بیرون بیاید؛ اینجوری است؛ ما الان در یک چنین شرایطی قرار داریم. ظاهر قضایا نشان نمیدهد؛ آدم به ظواهر که نگاه کند، نشان نمیدهد. خب مردم متمدّنند، یعنی اهل فکرند، اهل مباحثهاند؛ امّا شما ببینید، این لایههای استکبار _ لایههای اقتصادیشان، لایههای تبلیغاتیشان، لایههای سیاسیشان _ چطور پشت در پشت دادهاند! با یک روز و دو روز و ده روز هم تمام نمیشود. خب پیغمبر ده سال با اینها جنگید، بالاخره سال هشتم مکّه فتح شد، طائف فتح شد، جزیرةالعرب تصرّف شد، همان اعراب سنگدلِ سختِ خشنِ هیچّینفهم، وارد وادی اسلام شدند؛ حالا بعضی بیشتر، بعضی کمتر. امّا امروز شما ببینید بعد از گذشتِ 30 سال، تازه آن لایههای اصلیِ دشمنیها دارد خودش را نشان میدهد؛ یعنی چیزهایی که ما 10 سالِ پیش نداشتیم، 15 سالِ پیش نداشتیم، حالا دارد به میدان میآید. با کمالِ قساوت، با کمالِ وقاحت به میدان آمدهاند؛ با همهی تجهیزات آمدهاند وارد میدان شدهاند. منتها خب نوع میدان فرق میکند، جبههگیریها تفاوت میکند؛ هدف همان هدفها است؛ با یک انگیزه سخت، با یک نخوت، با یک تعصّب، با یک عصبیّت جاهلیّت، همانجور که در قرآن هست،4 آمدهاند وارد میدان شدهاند، داریم مبارزه میکنیم... سالی که جنگ تمام شده بود _ حالا یک سال یا دو سال بعد _ همه احساس راحتی میکردند؛ «همه» که میگویم، یعنی خیلیها؛ خیلیها از مسئولین و از بلندپایگان؛ [می گفتند] یک نفَسی کشیدیم، حالا بپردازیم به زندگی اقتصادی و همین حرفها. بنده همانوقت بارها در جلسات خصوصی هم گفتم، عمومی هم گفتم، گفتم جنگ تمام شد، [امّا] مبارزه تمام نشده؛ شکل آسانترِ مبارزه تمام شد که همه چیز مشخّص بود، حق و باطل معلوم بود، [امّا] تهاجم فرهنگی که جنگ اصلی است، بعد از آن شروع شد و هنوز هم ادامه دارد؛ ولی ایستادگیها کار خودش را میکند. در هر بنایی ستونهای اصلیای باید وجود داشته باشد که هر چیزی را بشود به آنها متّکی کرد و اگر یک جایی هم سُست است، با تکیه به آن ستون بتواند سرِ پا بایستد. ستونهای اصلی در جامعه بایستی محکم باشد. ستونهای اصلی چه کسانیاند؟ رئیسفلان اداره ستون اصلی است؟ نه؛ پیشنماز فلان مسجد لزوماً ستون اصلی است؟ نه؛ ستون اصلی، ایمانهای آدمهایی است که صادقانه و از روی بصیرت، قضیّه را فهمیدهاند و پایَش ایستادهاند؛ اینها ستونهای اصلیاند و به نظر من بیشترِ این ستونهای اصلی هم در خانوادههای شهدا و جانبازها پیدا میشوند. ممکن است خودشان هم ندانند چقدر اثر دارند، لکن خیلی اثرشان زیاد است. سستیها، ضعفها، تردیدها، به اینها که میرسد، باید مثل یک گردبادی باشد که به کوه میرسد؛ [گردباد] خار و خاشاک و خاک را جمع میکند، به کوه که میرسد، هر گردبادی تمام میشود. باید مثل کوه بایستید؛ همینکه در روایات هم هست: «المؤمن کالجبل الرّاسخ لا تحرّکه العواصف»5؛ عواصف _ یعنی همان گردبادها _ تکانش نمیدهد... الحمدلله امروز در کشور کم هم نیستند؛ زیادند؛ در همه قشرها هم هستند. جوانهایی هستند که این جوانها نه امام را دیدهاند _ چون خود دیدن امام، الهامبخش بود _ نه اوّل انقلاب را دیدهاند و آن هیجانها و آن شور [را]... جوانهایی هستند که اینها را ندیدند امّا الان جزو ستونهایند؛ یعنی بنده شهادت میدهم؛ وقتی انسان میبیند اینها را، [می بیند که] جزو آن ستونهای محکمند؛ همیشه _ در هر نسلی _ وجود دارند.6
پانوشتها:
1- مفاتیحالجنان به نقل از من لایحضره الفقیه.
2- سخنان رهبر انقلاب در دیدار خانواده شهیدان عکّاسمصوّر 22/5/1388.
3- سخنان رهبر انقلاب در دیدار جمعی از کارگردانان و تهیّهکنندگان سینما 28/10/1396.
4- برای نمونه، قرآن کریم یکی از خصوصیّات جاهلیّت را حمیّت یا گردنفرازی در برابر حق میداند. سورهی فتح، آیه 26.
5- کافی، ج 1، ص 455 (بااندکی تفاوت).
6- سخنان رهبر انقلاب در دیدار خانوادهی شهید ناصر روشنروان 22/5/1388.