kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۴۳۱۸
تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۹:۵۴

پیش‌بینی‌های صادق شهید آوینی درباره سینمای ایران




حسین کارگر
سیدمرتضی آوینی، زودتر از همه و در همان دهه 60 معضلاتی که دهه‌های بعد ‌گریبان سینمای ایران را گرفت، پیش‌بینی کرده بود. شهید آوینی هم به ظرفیت و فرصت‌هایی که سینما داشت می‌پرداخت، از جمله اینکه نوشته بود: «سينما رسانه‌اي عظيم است كه مي‌تواند منشأ تحول فرهنگي باشد و متأسفانه ما از اين واقعيت غفلت كرده‌ايم.» و همچنين: «ما خود را بي نياز از تجربيات غربي‌ها نمي‌دانيم، اما براي اين تجربيات شاني متناسب با آنها قائليم. ما چاره‌اي نداريم جز آن كه سينما را يك بار ديگر در ادب و فرهنگ اسلام معنا كنيم. ما بايد قابليت‌هاي كشف ناشده سينما را در جواب به فرهنگ و تاريخ خويش پيدا كنيم... و چه كسي مي‌تواند ادعا كند كه سينما ديگر قابليت‌هايي ناشناخته ندارد؟»هم اینکه اساسی‌ترین مشکلات رایج در سینمای ایران را هشدار می‌داد: «سينماي ايران گرفتار بحران هويت است و اين بحران به اين دليل ايجاد شده كه سينما از مردم و غايات فرهنگي آنان دور است.» و البته تعریف خود از سینمای مطلوب را هم این گونه عرضه کرده بود: «سينماي مبارزه بايد منظر غايي و مقصود نهايي دست‌اندركاران محترم امور سينمايي كشور باشد. اگر امت مسلمان ايران هويت حقيقي خويش را در مبارزه يافته است، سينماي ايران نيز بايد هويت مستقل خويش را در سينماي مبارزه پيدا كند.»
یکی از جریان‌هایی که از دهه 60 سلطه خود بر سینمای ایران را افزایش داد، جریانی بود که به «شبه‌روشنفکری» مشهور شد. بسیاری از مدیران فرهنگی و حتی نیروهای انقلابی، آن دوران نسبت به این جریان تهدیدی را احساس نمی‌کرد. اما آوینی با «قرن نوزدهمی توصیف کردن این جریان، خطر آن برای سینما- و به طور کلی، فرهنگ و هنر کشور- را گوشزد کرده بود: «سايه منورالفكري قرن نوزدهم بر اذهان بسياري از روشنفكران و هنرمندان ما حجابي ظلماني است كه اجازه نداده تا آنها بتوانند با مردم در سير تكاملي انقلاب اسلامي همراهي كنند. آنها بدون دركي عميق از تاريخ و ضرورت‌هاي آن سعي كرده‌اند كه از قبول تقدير تاريخي انقلاب استنكاف ورزند و لذا چونان كبك كه سر در برف برده است، خود را نسبت به انقلاب اسلامي و آثار تاريخي و جهاني آن به غفلت زده‌اند....» و راه نجات سینما را پرورش نیروهای متعهد معرفی کرده بود: «اگر يك برنامه بلندمدت براي پرورش هنرمندان برنامه ساز نداشته باشيم، همين عامل مذكور مي‌تواند ما را تدريجا به سمت يك خضوع ناخواسته در برابر هنرمندان و متخصصان غيرمتعهد به اسلام براند.»