جمعی از معلمان متقاضی در گفتوگو با کیهان:
تضاد مقررات «انتقال به تبعیت از همسر» با قانون اساسی، بانوان فرهنگی را گرفتار کرده است
سرویس اجتماعی -
مقررات مربوط به «انتقال بانوان فرهنگی به تبعیت از همسر»، آن طور که مشخص است متضاد با قانون اساسی و اسناد بالادستی است و مشکلات زیادی برای این قشر ایجاد کرده است.
فرهنگیان که عموم، آنها را به عنوان معلم میشناسند از جمله قشرهایی هستند که برخلاف اقشاری مانند پزشکان و مهندسان با مشکلات بیشتری دست و پنجه نرم میکنند. حالا چرا قیاس با دو قشر پزشک و مهندس؟ پاسخ مشخص است؛ پزشکان و مهندسان روزگاری زیر دست معلمهایی دانش آموختهاند که امروز برخلاف اکثریت آنها گرفتار مشکلات مختلفی هستند. این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته، به دلیل اثرگذاری و نقش تعیینکننده معلمان در تربیت نیروی انسانی، معلمان از جمله اقشاری هستند که کمترین مشکلات را دارند.
از مشکلات معیشتی و درآمدی تا مشکلات اداری و ساختاری، موجب شده تا امروز بخش قابل توجهی از معلمان به جای اینکه تمام هم و غمشان افزایش کیفیت آموزشی باشد، ناخواسته درگیر مشکلاتی شوند که رفعشدنشان خارج از اختیار آنها است.
از جمله مشکلاتی که هزاران نفر از معلمان نظام تعلیم و تربیت به ویژه بانوان فرهنگی را گرفتار خود کرده است موضوع انتقالی به تبعیت از همسر است. مشکلی که از دیرباز تاکنون وجود داشته است. در تایید این مدعا میتوان به گزارش روزنامه کیهان به تاریخ 27 تیر ماه سال 1388 اشاره کرد.
مقرراتی متضاد با قانون اساسی و اسناد بالادستی
در این باره یکی از بانوان فرهنگی در گفتوگو با خبرنگار کیهان اظهار داشت: «معلمان در ابتدای استخدام، تعهد خدمت محضری چندین ساله میدهند و همین موضوع سبب شده تا اگر خانم جوان فرهنگی، با شخصی از شهر دیگر ازدواج نماید برای منتقل شدن به شهر همسرش دچار دردسرهای فراوانی شود. این اقدام در وزارت آموزش و پرورش که خود به عنوان نهاد پرورش دهنده فرزندان این کشور اسلامی است، خلاف قوانین و آموزههای اسلام و بر خلاف اصل چهارم و دهم قانون اساسی و آسان کردن تشکیل خانواده و بند نهم سیاستهای کلی نظام اداری ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب مبنی بر توجه به استحکام خانواده و ایجاد تعادل بین کار و زندگی افراد در نظام اداری است.»
وی افزود: «هنگام مراجعه این بانوان به ادارات یا وزارت برای انتقالی، برخورد نامناسبی با آنها صورت میگیرد و به آنها گفته میشود مگر نمیدانستی که در فلان شهر تعهد خدمت داری؟ چرا با شخصی در شهر دیگر ازدواج کردهای؟ حال سؤال این است که آیا این چنین رفتارها با بانوان فرهنگی که با الگو قرار دادن حضرت رسول اکرم (ص) و امامان معصوم(ع)، مشغول تعلیم و تربیت فرزندان این سرزمیناند و صرفاً به دنبال تشكيل خانواده و عمل کردن به سنت و دین خدا هستند، صحيح و شایسته است؟ این بانوان از کجا باید میدانستند که قرار است بختشان در شهر و دیاری دیگر باز شود؟ مشکل این بانوان با تعهد خدمت نیست بلکه آنها درخواست دارند که به شهر همسرشان منتقل شده و از آنها در شهر همسرشان مجدداً تعهد خدمت گرفته شود.»
بانوان فرهنگی ازدواج کنند یا نکنند؟
بانوی فرهنگی دیگری در ادامه این اظهارات بیان داشت: «وزارت آموزش و پرورش هر سال بخشنامه نقل و انتقالات فرهنگیان را ابلاغ میکند و برای انتقال موقت یک ساله، به دو سال سابقه تجربی و برای انتقال دائم، داشتن پنج سال سابقه تجربی و نداشتن تعهد لازم است. این شرایط در نقل و انتقالات اضطراری نیز وجود دارند. حال سؤال این است که آیا شایسته است دانشجو معلم خانمی که در سن 18 سالگی وارد دانشگاه فرهنگیان شده و تعهد خدمت داده و با فردی در شهری غیر از محل خدمتش ازدواج کرده، سالها انتقال او به تاخیر بیفتد و او دور از شوهرش زندگی کند و از فرزند دار شدن محروم بماند؟ یا خانمهای فرهنگی که همسر آنها نظامی است و بدون درخواست خود به شهر دیگری منتقل شده است دور از هم زندگی نمایند؟ یا خانمهای فرهنگی که با افراد دارای مشاغل آزاد در سایر شهرها ازدواج کردهاند سالها منتظر انتقالی بمانند؟ چرا در قانون برای این مورد تبصرهای قائل نشده تا فقط برای یک بار در طول خدمت 30 ساله، اگر خانمی فرهنگی که با شخصی از شهر دیگر ازدواج کرده راحت و بیدردسر انتقالی بگیرد؟ این مشکلات برای خانمهایی که از طریق ماده 28 وارد دانشگاه فرهنگیان میشوند نیز وجود دارد.»
قانون، مشکلات بانوان فرهنگی را ببیند
بانوی فرهنگی دیگری با اشاره به برخی از مشکلات پدید آمده بر اثر عدم اجرای قانون انتقالی به تبعیت از همسر، گفت: «پذیرش دانشجو در پردیسهای دانشگاه فرهنگیان به صورت منطقهای است و در هر پردیس، دانشجویانی از شهرها و استانهای مختلف مشغول به تحصیل هستند. بعضی از دانشجو معلمان در زمان تحصيل اقدام به ازدواج دانشجویی میکنند و محل خدمت اكثر آنها با همسرشان یکی نیست و نهاد رهبری دانشگاه نیز از ازدواج دانشجویی حمایت میکند، حتی طرح جامع همسرگزینی ویژه دانشجو معلمان تصویب شده است و این در حالی است که این دانشجویان بعد از اتمام تحصیل متوجه میشوند که نمیتوانند زندگی مشترک خود را آغاز کنند زیرا به خانم انتقالی نمیدهند و آنها باید چندین سال در آرزوی شروع زندگی مشترک خود بمانند. طبق اعلام نهاد رهبری دانشگاه فرهنگیان، تنها در سال 94 حدود یک هزار و 800 زوج فرهنگی داشتهایم و در سالهای اخیر با افزایش ظرفیت دانشگاه فرهنگیان، قطعاً تعداد زوجهای فرهنگی چندین برابر شده است. قطعاً زوجهای فرهنگی که دور از هم هستند، انگیزه و توانی برای حضور در کلاسهای درس ندارند. جالب این است که در دوران تحصیل و در بخشنامه مربوط به انتقال دانشجو معلمان به پردیسی دیگر و دانشجو معلم مهمان، بندی تحت عنوان زوج فرهنگی وجود دارد اما بعد از فارغالتحصیلی آنها را منتقل نمیکنند. در بخشنامه نقل و انتقالات بعضی از سالها، بند انتقال استثنای زوج فرهنگی وجود دارد که آن هم سابقه سهساله میخواهد و مشخص نیست که آیا در سالهای بعد نیز همین بند وجود دارد یا خیر.»
وی افزود: «نیروهای نظامی که حافظ امنیت و اقتدار نظام جمهوری اسلامی هستند بنا به مسئولیت خود و به اجبار ناچار به انتقال به شهرهای مختلف هستند و در این میان کم نیستند نظامیهایی که همسر فرهنگی دارند. عدم موافقت با انتقالی این فرهنگیان به تبعیت از همسر منجر به آسیب به کانون خانواده آنها گردیده و مانع فرزندآوری شده و باعث شده تا بانوان فرهنگی در شهری به جز محل سکونت همسر زندگی کنند که این امر برخلاف موازین اسلامی است و همین طور مشکلات فراوانی را برای بانوان فرهنگی ايجاد نموده است. همین امر موجب میگردد نه بانوی فرهنگی و نه همسر نظامی وی توان تمرکز بر شغل خود را نداشته باشند و به لحاظ کیفی کار آنها دچار مشکل شود. از سویی دیگر این حافظان امنیت و اقتدار کشور، ممکن است در طول زمان خدمت خود به دلیل نیاز نقاط مختلف مملکت به تخصصشان، چندین بار منتقل شوند که توجه ویژه به مشکل این قشر خاص ضروری میباشد؛ بانوان فرهنگی که همسر آنها کارمند دیگر دستگاهها هستند نیز برای انتقالی به شهر همسرشان دچار دردسر هستند، بانوان فرهنگی که همسر آنها در ادارات دولتی و غیردولتی مشغول به کار هستند و از همسران فرهنگی خود دورند.»
این معلم ادامه داد: «بانوان فرهنگی که همسر آنها در شهری دیگر کسب و کار دارند شغل آنها آزاد است و با توجه به شرايط اقتصادی، امکان درآمد در شهر خانمشان را ندارند نیز برای انتقال خانم دچار دردسر هستند. بعضی از این افراد در شرکتها خصوصی کار میکنند یا خود دارای مجوز کسب و مغازه میباشند و همچنین برخی دیگر نیز دارای شغل شریف کارگری هستند. بعضی از مشاغل نیز صرفاً در برخی از شهرها دارای درآمد است و عملا توانایی جابهجایی شهر را ندارند.»
وی اظهار داشت: «شورای عالی انقلاب فرهنگی در مصوبه اخیر خود درخصوص تامین نیروی انسانی مورد نیاز آموزش و پرورش، هر گونه نقل و انتقالات معلمان جدیدالورود را برابر با قطع رابطه استخدامی میداند و جای تامل دارد که چگونه در این مصوبه، تبصرهای درخصوص ازدواج بانوان فرهنگی و انتقالی به تبعیت از همسر در نظر گرفته نشده است و قطعاً در سالهای آینده و با ورود معلمان جديد، مشکلات زیادی ایجاد خواهد شد.»
مدیران فکر چاره کنند!
آن طور که از اظهارات بانوان فرهنگی میتوان فهمید، معلمانی که متقاضی انتقالی به تبعیت از همسر خود هستند طی سالیان اخیر سختیهای زیادی را تحمل کردهاند. بدون شک، باتوجه به نقش تاثیرگذار معلم در نظام تعلیم و تربیت مدیران این حوزه باید چارهای اساسی برای این مهم بیندیشند.
انتظار میرود این مشکل با توجه ویژه مورد بررسی قرار گیرد تا مشکل انتقالی به تبعیت از همسر در آموزش و پرورش (اعم از زوج فرهنگی و همسر نظامی و همسر کارمند سایر ارگانها و مشاغل آزاد و...) حل شود. در صورت رفع این مشکل بانوان فرهنگی میتوانند با تمرکز و آرامش بیشتر در نظام تعلیم تربیت خدمت كنند.
در غیر این صورت، باتوجه به گرایش بانوان به حرفه معلمی و افزایش جمعیت بانوان فرهنگی، نظام تعلیم و تربیت کشور که خود باید یکی از نهادهای مهم در حل مشکلات کشور به صورت ریشهای باشد، آتش بیار معرکه فروپاشی خانوادهها و کاهش جمعیت خواهد شد.