kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۳۶۱۴
تاریخ انتشار : ۱۳ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۲:۴۵

روند نزولی بورس در نخستین هفته 1400تکرار شد

شاخص بورس اوراق بهادار تهران در ادامه روند نزولی سال گذشته خود، در نخستین هفته کاری سال 1400هم باز دچار افت سنگین شد.



به گزارش خبرنگارما، دماسنج بازار سرمایه که سال گذشته را با کارنامه پرفراز و فرودی پشت سر گذاشته بود در روز شنبه هفتم فروردین ماه سال جدید ابتدا اندکی رشد کرد اما در سه روز کاری هشتم، دهم و یازدهم فروردین ماه 1400 به روند نزولی برگشت و برهمین اساس کانال یک میلیون و 300هزار واحدی را از دست داد.
کارشناسان معتقدند مهم‌ترین دلیل روند کاهشی بورس، بی‌اعتمادی سهامداران به وعده‌های مسئولان دولتی از جمله وزیر اقتصاد است که طی روزهای اخیر وعده داد که چشم‌انداز بورس در سال جدید مثبت خواهد بود. این وعده در حالی است که سال گذشته مسئولان دولت تدبیر و امید از جمله حسن روحانی بارها مردم را به سرمایه‌گذاری در بورس دعوت کردند و حتی شخص رئیس‌ دولت در 16 مردادماه 99 از مردم خواست همه چیز را به بورس بسپارند اما سه روز پس از این فراخوان روند سقوط بورس آغاز شد و اغلب سهامداران که با وعده دولتی‌ها به بورس آمده بودند به تدریج با زیان سنگینی مواجه شدند.
براین مبنا، شاخص بورس که در19مرداد99 تا کانال دومیلیون و 100هزار واحدی رشد کرده بود در زمستان با ریزش یک میلیون واحدی به یک میلیون و 100هزار واحد سقوط کرد که این افت موجب زیان 50 تا 80 درصدی سهامداران تازه وارد به بورس شد. نکته عجیب در این میان اینکه اغلب همان مسئولان دولتی که مردم را به بورس فراخوانده بودند در روزهای نزولی یا سکوت اختیار کردند یا اینکه اساسا توپ را به زمین مردم انداختند و مدعی شدند که کسی بابت سود در بورس تضمین نداده است و حضور در بازار سرمایه ریسک خودش را دارد. این ادعاها در حالی است که مسئولان دولت در زمان عرضه صندوق پالایش یکم مدعی شدند که مردم با خرید واحدهای این صندوق سود می‌کنند اما پس از گذشت شش ماه از عرضه این صندوق خریداران واحدهای این صندوق همچنان در ضرر هستند.
بی‌اعتمادی به وعده‌های دولتی‌ها
این وضعیت به بی‌اعتمادی مردم به وعده‌های دولتی‌ها دامن زد و موجب شد اغلب سهامداران از هر فرصتی برای خروج از بورس استفاده کنند. در همین باره خبرگزاری تسنیم نوشت: تعطیلات نوروز هم تمام شد اما حکایت بورس، همچنان باقی است. بیش از 99 درصد سهامداران به دنبال فرصتی برای فرار از تله بی‌اعتمادی‌اند و درصد ناچیزی که شامل حقوقی‌ها و بورس بازان حرفه‌ای است منتظرند که ارزش سهام، باز هم کاهش یابد تا در کمترین قیمت ممکن، خرید کنند. این دو «میل»، تا باقی است حکایت هم چنان باقی است و نه مجنون به لیلی می‌رسد و نه ناقه به فرزندش. اما راه‌حل خروج از این وضعیت، با رهاسازی بازار بورس ممکن نیست. شرایط اجتماعی و اقتصادی حاکم بر بازار، راه‌حلی متناسب می‌طلبد.
میثم موسائی، رئیس ‌انجمن علمی اقتصاد اسلامی ایران هم طی مقاله‌ای با‌ اشاره به فضای بی‌اعتمادی در بازار سرمایه به ارائه راهکاری در این باره پرداخت و گفت: به نظر می‌رسد مهم‌ترین جزء راه‌حل مسئله، این است که اول بپذیریم بورس در تله بی‌اعتمادی و تله ارزندگی گیر کرده است. و نیروهای بازار بورس به تنهایی قادر نیستند بازار را به تعادل جدید برسانند.
نکته مهم دیگر این است که ارزش اسمی اغلب سهام براساس همه شاخص‌های اقتصادی بسیار کمتر از قیمت واقعی آنهاست؛ مثال ساده آن بورس فلزات، پالایشگاه‌ها، بانک‌ها و مخابرات است که با یک دانش تخصصی قابل مشاهده است.
راه‌حل پیشنهادی نمی‌تواند از دو گزاره بالا تأثیر نپذیرد، گزاره اول به ما دیکته می‌کند اولاً دولت باید در شرایط فعلی در بورس دخالت کند، ثانیاً با جلوگیری از ریزش بورس درصدد بازسازی اعتماد از دست رفته باشد. زیرا برای همه نظام‌های اقتصادی سرمایه‌ای بالاتر از سرمایه اجتماعی که اعتماد مهم‌ترین جزء آن است وجود ندارد از دست دادن کامل این سرمایه به معنی افتادن در سراشیب سقوط و فروپاشی است، ثالثاً برای سهامداران خرد انگیزه کافی برای ماندن در بازار بورس فراهم گردد. هزینه‌ای که از دست دادن سرمایه اجتماعی، در آینده برای نظام دارد آن قدر بزرگ است که انجام هر هزینه‌ای را در کوتاه مدت، توجیه‌پذیر می‌سازد. رابعا اگر قبول کنیم که در حال حاضر ارزش اغلب سهام به مراتب کمتر از ارزش واقعی آنهاست به عبارت دیگر اغلب آنها بسیار ارزنده هستند و در بلندمدت رشد خواهند کرد می‌توانیم از این گزاره برای ایجاد شرایط لازم برای پایان دادن به انتظار سهامداران بزرگ و حقوقی‌ها برای به تعویق انداختن خرید و برای برابر کردن ارزش فعلی امروز و ارزش انتظاری فردا در نگاه اغلب سهامداران خرد استفاده کنیم.
یک راه‌حل ساده
یک راه‌حل ساده و کم‌هزینه برای مسئولان بورس و دولت این است که برای مدتی البته فقط برای مدتی محدود که لزومی ندارد مدت آن اعلام شود حد پایین نوسانات قیمت سهام را صفر قرار دهند؛ تعیین این دامنه هزینه‌ای بر دولت تحمیل نمی‌کند اما از ریزش بیشتر سهام جلوگیری می‌کند و این احساس که سهامداران، شاهد آب‌شدن پس‌اندازهای خود هستند را از بین می‌برد. در میان مدت کافی است مجدداً شاخص‌ها رشد کنند، اعتماد تا اندازه زیادی بازسازی می‌شود، پرداخت سود 25 درصد برای سهامداران جزء، قدم مبارکی است اما کافی نیست، اختصاص بخش بیشتری از صندوق ذخیره ارزی به خرید سهام در بورس، موظف کردن سهامداران حقوقی به رعایت ضوابطی که به حفظ بازار کمک کند و پذیرش مسئولیت اجتماعی و ارزیابی مجدد دارایی شرکت‌های دولتی، بانک‌ها، پالایشگاه‌ها و صنایع فلزی و غیرفلزی و پرداخت سود در قالب افزایش سرمایه و جایز و... می‌تواند بخشی از راه‌حل خروج از وضعیت فعلی باشد.