نقش شبه روشنفکران در تاریخ معاصر ایران
ظلم مدعیان اصلاحات به نظام اسلامی با زیر سؤال بردن سـازوکار انتخابات
سفرهای خاتمی به کشورهای عربی
در اردیبهشت سال 1388 یعنی حدود یک ماه به انتخابات مانده، خاتمی به چند کشور عربی از جمله عربستان، مصر، مغرب، تونس، کویت و قطر سفر کرد و سپس به ترکیه و استرالیا رفت. هدف از این مسافرتها جلب حمایت این کشورها از میرحسین موسوی و نیز جمعآوری کمکهای مالی برای تبلیغات نامزد اصلاحطلبان عنوان شده است. محمدعلی ابطحی در اعترافات خود پس از فتنة 1388 در دادگاه، به این مسئله اذعان کرد.1 ناصر قرهباغی نیز در مناظره با اکبر اعلمی، هدف از این سفرها را جمعآوری اعانه برای مخارج تبلیغاتی موسوی عنوان کرد.2 کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی نیز در گزارش رسمی خود از فتنه 1388، هدف از این مسافرتها را ترغیب خارجیها به حمایت از موسوی برای تغییرات ساختاری در ایران دانست که در این کار موفق هم شده است.3
کمیته صیانت از آرا و نقش خاتمی
جریان اصلاحطلبی برای زمینهسازی آنچه تدارک دیده بود، نیاز به القاء تشکیک در سلامت انتخابات داشت. به همین جهت دو سه ماه مانده به انجام انتخابات، مسألة صیانت از آرا را مطرح کرد تا در صورتی که نتایج انتخابات به نفع آنان نبود بتوانند مرحلة دیگر طرح خود را اجرایی کنند.
خاتمی در این زمینه نقش فعالی به عهده داشت. با تشکیل غیرقانونی کمیتة «صیانت از آرا» به ریاست علیاکبر محتشمیپور، محمد خاتمی با میرحسین موسوی دیداری در دفتر موسوی داشت و دربارة تشکیل این کمیته و پیگیری آن رایزنی کردند.4
نقش مطبوعات زنجیرهای القاء این مسئله بود که امکان کم و زیاد کردن آرا وجود دارد! موسوی لاری وزیر کشور دورة خاتمی که خود برگزارکننده انتخابات در دورههای قبل بود گفت: «صیانت از آرا یک اصل اساسی است. هیچ کس حق کم و زیاد کردن آرای مردم را ندارد.»5 فاطمه کروبی با کنایه به سخنان مهدی کروبی در انتخابات نهم که گفته بود، شب که خوابیدم آرا به ضرر من تغییر کرد، گفت «شب انتخابات همه ما و ملت بیدار خواهیم ماند.»6
رهبر معظّم انقلاب اسلامی با رصد رفتار و القاء این جریان و انطباق آن با سیاستها و تبلیغات محافلاندیشهورزی دشمنان انقلاب اسلامی، صراحتاً این سیاست را مورد انتقاد قرارداده و انتخابات را سالم و متقن دانسته و تلاشهای صورت گرفته برای مخدوش نشان دادن انتخابات را بیانصافی و دروغ و خلاف واقع دانستند.
دورة قبل از انقلاب، ايران مرتعى براى چراى بيگانگان بود. نفت اينجا، بازار اينجا، محصولات اينجا، نيروى انسانى اينجا، هر چه بود و نبود، مورد استفادة سلطهگران و قدرتمندان بود؛ يك روز انگليس، يك روز آمريكا و صهيونيستها. بعد كه انقلاب شد، مردم آمدند روى كار، منافع آنها قطع شد. طبيعى بود كه با اين نظام دشمنى كنند، كه سى سال است دارند دشمنى ميكنند. يكى از دشمنیها همين است كه اين پديدة باارزش تأثير حضور مردم و نقشآفرينى مردم در ادارة كشور و مديريت كشور را در تبليغات خودشان نفى كنند يا نديده بگيرند يا انكار كنند. بارها و بارها در اظهارات صريحشان، در اظهارات كنايهآميزشان، در انتخابات كشورمان خدشه كردند. نه؛ انتخابات كشور ما از انتخابات اكثر اين كشورهاى مدعى دمكراسى، هم آزادتر است، هم پرشورتر است، هم انگيزة مردم در اين انتخابات بيشتر است. انتخابات پرشور، انتخابات خوب، سالم. دشمن خدشه ميكند. از دشمن انتظارى هم جز دشمنى نيست؛ چه انتظارى هست؟ بىتوقعى از دوستان است. بىتوقعى از كسانى است كه جزو اين ملتند؛ واقعيات را دارند مىبينند؛ مىبينند كه اين انتخابات چگونه سالم و متقن انجام ميگيرد، در عين حال، همان حرفى را كه دشمن ميزند، اينها هم ميزنند! من انتظارم اين است كسانى كه با ملت ايرانند، جزو ملت ايرانند، توقع دارند ملت ايران به آنها توجه كنند، اينها ديگر عليه ملت ايران حرف نزنند و انتخابات ملت ايران را زير سؤال نبرند. مرتب تكرار نكنند كه آقا اين انتخابات سالم نيست؛ انتخابات، انتخابات نيست. چرا دروغ ميگويند؟ چرا بىانصافى ميكنند؟ چرا خلاف واقع ميگويند؟ چرا اين همه زحماتى را كه اين ملت و مسئولين در طول اين سالهاى متمادى متحمل شدند، نديده ميگيرند؟ چرا؟ چرا ناسپاسى ميكنند؟
انتخابات در دورههاى گذشته سالم بوده. در مواردى كه شبهاتى پيش مىآمد، ما فرستاديم تحقيق كردند، دنبال كردند. در يكى از مجالس گذشته شايعاتى پيدا شد، بعضیها دلائلى آوردند، حرفهایى زدند كه انتخابات ناسالم است؛ توقع داشتند كه در برخى از شهرهاى مهم از جمله تهران، انتخابات ابطال شود. ما افراد وارد و مطلعى را فرستاديم تحقيق كردند، مطالعه كردند؛ ديدند نه، خدشه در انتخابات نيست. در بين هزارها صندوق ممكن است در دو تا، پنج تا صندوق خدشههایى به وجود بيايد. اين، انتخابات را خراب نميكند. اين هم مال بعضى از اوقات بوده است. گاهى يك گروهى، يك جناحى- از اين جناحهاى معمولى كشور كه شماها اين جناحبندىها را ميشناسيد- كه بر سر كار بودند، نتيجة انتخابات به ضرر آنها و به نفع جناح مقابل شده؛ مكرر اين اتفاق افتاده. چطور اين انتخابات را كسى ممكن است زير سؤال ببرد؟7
اما خاتمی، علیرغم این بیانات روشن و مصداق بیّن که رهبری انقلاب مطرح فرمودند، تنها سه روز بعد، موضعی متفاوت اتخاذ کرد و نشان داد که هیچ التزامی در عمل به ولایت فقیه ندارد. او در دیدار جمعی از معلمان گفت: «نگرانی ما از برگزاری انتخابات، بالضروره به معنای ریختن رأی باطله به نام فردی خاص یا نخواندن آراء نامزدی دیگر نیست. اگرچه در همه جای دنیا ممکن است این مسائل پیش بیاید. مراد ما از این ابراز نگرانی این است که اگر کسانی پیدا شوند که احساس وظیفه کنند تا برخلاف خواست مردم و برای اینکه به گمان خویش در پیشگاه خداوند سربلند باشند مانع از حضور مردم یا تأثیر آراء مردم شوند، دستاندرکاران انتخابات باید از تک تک آراء مردم در مقابل این افراد صیانت کنند.»8
خاتمی در این گفتار خود، تلویحاً امکان جابهجا کردن آرا و تقلب را رد کرد و شیوة دیگری از امکان تأثیر در نتیجه انتخابات را مطرح کرد که به طور روشن و صریح اهانت به دوستداران نظام اسلامی و آنهایی که حزباللهی خوانده میشوند بود! چطور افراد معتقد و عاشق ولایت فقیه و نظام اسلامی به خود اجازه چنین حرکاتی را میدادند که خاتمی این گونه آنان را متهم مینماید؟ ما در قتلهای زنجیرهای دیدیم که عناصر وابسته به جریان اصلاحطلبی و در زیر حمایت خاتمی ادعای قتل دشمنان نظام را مطرح کردند و دستشان نزد ملت رو شد. حالا خاتمی افراد شیفته و پرشور اما باشعور انقلاب را پیشاپیش و بدون سابقه، متهم به جابهجایی آراء به صورت ممانعت از حضور مردم و یا تأثیرگذاری بر آراء مردم مینماید! او فراموش میکند که در دورة اوّل ریاست جمهوری چگونه با همین احتمالاتی که مطرح میکند، رأی آورد! خاتمی در این گفتار خود به نابرابری امکانات مادّی، معنوی، اجرایی و اداری بین جریان اصلاحطلبی و جریان دولت انتقاد میکند، در حالی که در دورة هشتم ریاست جمهوری، خود او و همفکرانش در همین وضعیت قرار داشتند و انتخابات را برگزار کردند و او پیروز رقابت شد، اما او به این نابرابری اعتراضی نکرد!
نماد کودتای مخملی و نقش خاتمی!
رنگ سبز، نماد جریان اصلاحطلبی در انتخابات دهم شده بود تا جنبش مخملی دارای نماد خاصی بشود و به نام جنبش سبز خوانده شود. اما خاتمی باانداختن شال سبز بر گردن موسوی، این نقش را برعهده گرفت. محور گفتوگوی اصلاحطلبی، با این کار خود، اتحاد مطلق این جریان به موسوی را نشان داد و او را به عنوان تداوم گفتمان دوم خرداد معرفی کرد تا آرای خود و همفکران و هوادارانش را در سبد موسوی قرار دهد و تمام ظرفیتها و امکاناتی که سالها توسط این جریان در بدنة مدیریت کشور و در ذهنها، ساخته شده بود به صحنة انتخابات موسوی بیاورند.
خاتمی در تبلیغ به نفع موسوی و علیه احمدینژاد چیزی کم نگذاشت. او حتی بعد از مناظرة موسوی و احمدینژاد، در همایشی که به مناسبت حمایت از موسوی تشکیل شده بود شرکت کرد و موسوی را هنرمند و مناظرة او با احمدینژاد را «تقابل کامل بیهنری با هنرمندی نامید.»9
خاتمی خود انتخاب رنگ سبز برای جریان اصلاحطلبی را اینگونه توصیف کرد: «در این انتخابات اصلاحطلبی عنوان سبز را انتخاب کرد که تعبیر قشنگ و خوبی است؛ سبز نماد طراوت و روشنی و دوستی است. سبزی که مطرح شد، سبزی است که دلبستة به انقلاب اسلامی است و نسبتی با سلطهطلبان و منحرفان ندارد.»10 البته در فاصلة زمانی انتخابات در خرداد 1388 تا زمان بیان این جملات، نماد سبز، خدمت خود به سلطهطلبان و بیگانگان را بخوبی نشان داد و خاتمی با چشم بستن بر این واقعیت، عمداً رنگ سبز را در غیر آنچه رخ داده است تفسیر و تعبیر میکرد!
پانوشتها:
۱- سایت مدافع ولایت، سیدمحمد خاتمی را بهتر بشناسیم.
۲- خبرگزاری فارس، 28/7/1388.
۳- خبرآنلاین، 7/10/1390 نقل از همان.
۴- روزنامة آفتاب یزد، 29/1/1388.
۵- همان.
۶- همان.
۷- بیانات در دیدار با جمعی از معلمان، پرستاران و کارگران، 9/2/1388.
۸- سایت خاتمی، 12/2/1388.
۹- روزنامة ایران، 16/2/1388.
۱۰- سایت باران، 3/12/1388.