kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۳۵۴۳
تاریخ انتشار : ۱۳ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۰:۳۸

عرفان آموزه‌های وحیانی(پرسش و پاسخ)



پرسش:
چه رابطه و نسبتی میان عرفان نظری و عملی و آموزه‌های وحیانی وجود دارد و در این رابطه چه دیدگاه‌هایی مطرح است؟
پاسخ:
نسبت تطابق میان عرفان و آموزه‌های وحیانی
علم عرفان هم در بخش نظری و هم در بخش عملی با دین مقدس اسلام تماس و اصطکاک پیدا می‌کند. زیرا اسلام مانند هر دین و مذهب دیگر و حتی بیشتر از هر دین و مذهب دیگری روابط انسان را با خدا و جهان طبیعت و با خودش بیان کرده و هم به تفسیر و توضیح هستی پرداخته است. قهرا اینجا این مسئله مطرح می‌شود که میان آنچه عرفان عرضه می‌دارد با آنچه که آموزه‌های وحیانی اسلام بیان کرده است چه نسبتی برقرار است؟
البته عرفای اسلامی هرگز مدعی این نیستند که سخنی ماورای اسلام دارند و از چنین نسبتی سخت تبری می‌جویند. برعکس آنها مدعی هستند که حقایق اسلامی را بهتر از دیگران کشف کرده‌اند، و در واقع مسلمان واقعی آنها می‌باشند. عرفای اسلامی چه در بخش نظری و چه در بخش عملی همواره به کتاب و سنت و سیره نبوی و ائمه(ع) و اکابر صحابه استناد می‌کنند ولی دیگران درباره آنها نظرات دیگری دارند که ذیلا به آنها می‌پردازیم.
دیدگاه‌های مختلف نسبت به ادعای عرفای اسلامی
1- نظر گروهی از محدثان و فقهای اسلامی
به عقیده این گروه، عرفا عملا پایبند به اسلام نیستند و استناد آنها به کتاب و سنت صرفا عوام‌فریبی و برای جلب قلوب مسلمانان است، و ادعای عرفا و عرفان اساسا ربطی به اسلام ندارد.
2- نظر گروهی از متجددان عصر حاضر
این گروه که با اسلام میانه خوبی ندارند، و از هر چیزی که بوی اباحیت بدهد و بتوان آن را به‌عنوان نهضت و قیامی در گذشته علیه اسلام و مقررات اسلامی قلمداد کرد، به شدت استقبال می‌کنند مانند گروه اول معتقدند که عرفا عملا ایمان و اعتقادی به اسلام ندارند، بلکه عرفان و تصوف نهضتی بوده از ناحیه ملل غیرعرب بر ضد اسلام و عرب در زیر پوششی از معنویت. این گروه با گروه اول در ضدیت و مخالفت عرفان با اسلام وحدت نظر دارند و اختلاف نظرشان در این است که گروه اول اسلام را تقدیس می‌کنند و با تکیه به احساسات اسلامی توده مسلمان، عرفا را سرزنش و تحقیر می‌کنند و می‌خواهند بدینوسیله عرفان را از صحنه معارف اسلامی خارج کنند، ولی گروه دوم با تکیه به شخصیت عرفا که بعضی از آنها جهانی هستند می‌خواهند وسیله‌ای برای تبلیغ علیه اسلام بیابند و اسلام را تحقیر کنند که اندیشه‌های ظریف و بلند عرفانی در فرهنگ اسلامی با سلام بیگانه است و این عناصر از خارج وارد این فرهنگ گشته است و اسلام و اندیشه‌های اسلامی در سطحی پایین‌تر از این‌گونه اندیشه‌ها است.
3- گروه بی‌طرف‌ها
از نظر این گروه‌ در عرفان و تصوف، خصوصا در عرفان عملی و بالاخص آنجا که جنبه فرقه‌ای پیدا می‌کند بدعت‌ها و انحرافات زیادی می‌توان یافت که با کتاب‌الله و یا سنت معتبر وفق نمی‌دهد، ولی عرفا مانند سایر طبقات فرهنگی اسلامی و مانند غالب فرق اسلامی نسبت به اسلام نهایت خلوص نیت را داشته‌اند و هرگز نمی‌خواسته‌اند بر ضداسلام مطلبی گفته و مخالفت کرده باشند. ممکن است اشتباهاتی داشته باشند،‌همچنان که سایر طبقات فرهنگی مانند: متکلمین، فلاسفه، مفسرین، فقها و... اشتباهاتی داشته‌اند، ولی هرگز سوءنیتی نسبت به اسلام و یا عناد با اسلام در کار نبوده است. مسئله ضدیت عرفا با اسلام عمدتا از طرف افرادی طرح شده که غرض خاص  داشته‌اند. یا با عرفان و یا با اسلام. اگر کسی بی‌طرفانه و بی‌غرضانه کتب عرفا را مطالعه کند، به شرط آنکه با زبان و اصطلاحات آنها آشنا باشد، اشتباهات زیادی ممکن است بیابد ولی تردید هم نخواهد کرد که آنها نسبت به اسلام صمیمیت و خلوص کامل داشته‌اند. به نظر می‌رسد نظر سوم ترجیح دارد و اعتقاد اکثریت علما بر این است که عرفا سوءنیت و عناد نداشته‌اند. در عین حال لازم است افراد متخصص و وارد در عرفان و در معارف عمیق اسلامی، بی‌طرفانه درباره مسائل عرفانی و انطباق آنها با اسلام بحث و تحقیق نمایند.