اقتصاد و معیشت در قرآن و روایات -بخش دوم و پایانی
راهکارهای افزایش اشتغال و تولیـد
علی قنبریان
در بخش نخست این نوشتار به مباحثی همچون: اهمیت مسایل اقتصادی در قرآن و روایات، اقتصاد و معیشت مردم از منظر دانشمندان اسلامی، آثار و فواید اشتغال و افزایش تولید داخلی و وظایف مسئولین و مردم در افزایش اشتغال و تولید داخلی پرداختیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی میگیریم.
***
وظایف مردم
الف) فرهنگسازی:
اولین مورد فرهنگ مردم است. فرهنگ در تمایل و رغبت افراد جامعه بسیار تأثیرگذار است. فرهنگ استفاده از تولیدات داخلی نزد مردم نهادینه شود. لازم است بین مردم فرهنگسازی شود که از تولیدات کشور خودمان استفاده کنند. نباید در نزد مردم تولیدات کشورهای دیگر مانند محصولات و کالاهای اروپایی و آمریکایی، بسیار ارزشمندتر و دلخواهتر باشد. اگر افراد جامعه به تولیدات خارج از کشور روی آورند، ارز از کشور خارج شده و کارخانههای کشور دچار شکست و رکود میشوند.
ب) عقل معاش:
راهکار بعدی عبارت است از ارتقاء عقل معاش در کنار عقل معاد. عقل معاد این است که شخص چه رویکردی را در زندگیاش داشته باشد تا دینداری خود را تقویت کرده و به عاقبت بهخیری برسد و عقل معاش عبارت است از اینکه فرد با برنامهریزی بتواند از نظر مادی پیشرفت کند. به نظر من باید عقل معاش و عقل معاد مردم را ارتقا داد و رسانهها در اطلاعرسانی و آموزش مردم میتوانند یاریگر باشند. وقتی سطح عقل معاش افراد جامعه ارتقاء یافت، شهروندان برای درآمد بیشتر، دست به نوآوری، تولید، واشتغال میزنند.
در کتاب کافی، جلد اول، صفحۀ 32 حدیثی وارد شده است که بر لزوم عقل معاش و تدبیر معیشت، دلالت میکند. این حدیث علاوۀ بر منبع مذکور، در کتاب «مستدرک الوسائل و مستنبط الوسائل» نیز ذکر است. امام محمد باقر(ع) فرمودند:
«الْكَمَالُ كُلُ الْكَمَالِ ثلاثهًْ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَةِ وَ تَقْدِیرُ الْمَعِیشَهًِْ». نهایت درجۀ کمال هر انسانی بر سه پایه استوار است: اینکه این شخص در دین خود تفقه کند(یعنی معرفت دینی خود را افزایش دهد)، دوم اینکه شخص بر مصیبتها صبر کند (زندگی دنیا توأم با مصیبت است و هیچکسی نمیتواند بگوید که من مصیبتی ندارم) و سوم تقدیر در معیشت است. یعنی شخص معیشت و اقتصاد خودش را تدبیر و اندازهگیری کند و به فکر راهکار باشد.
در کتاب کافی، جلد پنجم صفحۀ 87 امام صادق(ع) هر سه مورد نهایت درجۀ کمال را، تقدیر معیشت معرفی میکنند. «عَنْ أَبِیعَبْدِاللهِ(ع) قَالَ: الْكَمَالُ كُلُ الْكَمَالِ فِی ثَلَاثَهًٍْ وَ ذَكَرَ فِی الثَّلَاثَهًِْ التَّقْدِیرَ فِی الْمَعِیشَهًِْ».
این روایات نشان میدهد که مسائل اقتصادی در دین مبین اسلامی مورد توجه بوده است و ائمه(ع) همواره نسبت به موضوع معیشت و کسب و کار تأکید داشتهاند.
پ) سعی و تلاش و ابتکار:
در قرآن از طریق برابری بهره و منفعت با میزان سعی و تلاش، انسانها بر فعالیت و کار تحریک شدهاند : {وَ أَن لَّیسَ لِلْانسَانِ إِلَّا مَا سَعَى وَ أَنَّ سَعْیهُ سَوْفَ یرَى} (نجم: 53 /39ـ40) براى انسان بهرهاى جز سعى و كوشش او نیست و اینكه تلاش او بهزودى دیده مىشود. در روایات اسلامی بر کار و تلاش و فعالیت تأکید شده است. بهعنوان نمونه امام حسن عسگری(ع) میفرمایند: «وَ اعْمَلْ لِدُنْیاكَ كَأَنَّكَ تَعِیشُ أَبَداً» (حسینبنمحمدتقى نورى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج12، ص52) برای دنیایت بهگونهای سعی و تلاش نما که گویی همواره در آن خواهی بود.
کار، تلاش، و ابتکار از مهمترین وظایف مردم در تحقق این مهم است. اگر مردم سعی و تلاششان را افزایش دهند این مسئله نهتنها در اقتصاد فردی خود شخص اثر میگذارد که در اقتصاد اجتماعی نیز اثرگذار است. اگر جامعهای داشته باشیم که افراد آن سهلانگار باشند و حالوحوصلۀ کار کردن را نداشته باشند، رفتهرفته بعد از گذشت چند سال و چند دهه، اقتصاد جمعی و اجتماعی نیز افول میکند. در مقابل تلاش و کوشش و مجاهدت شغلی، قطعاً در اقتصاد جامعه اثر میگذارد. البته شخص ساعی وظیفۀ خویش را انجام میدهد اما لازم است بداند که همهچیز بهدست خدا و در نزد خداست: {وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُط} بقره: 2/245. و خداوند است (كه روزى بندگان را) محدود يا گسترده مىسازد.
آیات و اخبار فراوانی در آموزههای دینی، دربارۀ توصیۀ به کار و آثار مثبت بسیار آن، وارد شده است. صرفنظر از آثار معنوی کار و نقش آن در پرورش روح و حفظ انسان از بسیاری از لغزشها، کار رمز اصلی توسعۀ اقتصادی شخص و جامعه است. بیگمان اگر مصرف، هماهنگ با کار و تلاش نباشد، پیامد آن فقر و تهیدستی خواهد بود، و برای کسی که دغدغۀ افزایش تولید داخل را دارد، کار و کوشش از اولویتهای لازم برای شکلدهی به این سیاست اقتصادی خواهد بود.
بارزترین اثر کار، اثر اقتصادی آن است. نقش تعیینکنندۀ کار در رشد و توسعۀ اقتصادی و فقرزدایی، بر کسی پوشیده نیست. بیکاری و کمکاری، افزون بر آثار فردی منفی همچون فقر و کاهش درآمد، پیامدهای ناگواری بر اقتصاد ملی بر جای میگذارد. کاهش تولید، کاهش تقاضا در نتیجۀ کاهش درآمد افراد بیکار، و در پایان، رکود فعالیتهای اقتصادی و کاهش سرمایهگذاری برای دورههای بعد، از جملۀ این پیامدهاست. (جواد ایروانی، اخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیث، ص70-71)
امیرمؤمنان(ع) در بیانی تشبیهگونه، تنبلی و ناتوانی را عاملی برای فقر و عقبماندگی بر شمرده، فرمودند: «إِنَّ الْأَشْیاءَ لَمَّا ازْدَوَجَتْ ازْدَوَجَ الْكَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنُتِجَا بَینَهُمَا الْفَقْرَ» (محمدبنیعقوب كلینى، الكافی، ج5، ص86) آنگاه که اشیا با یکدیگر جفت شدند، تنبلی و ناتوانی با هم ازدواج کردند و از آنها فقر متولد شد.
ابتکار در تولید داخل، اختراع، و دستآورد نو، از مقولههایی است که، بازاریابی ایجاد کرده و شوق و علاقۀ مردم برای خرید کالای داخلی را افزایش میدهد.
البته سعی وتلاش در رزق و روزی، نباید شخص را از یاد خدا و انجام عباداتی همچون نماز و پرداخت زکات بازدارد. به دو نمونه از آیات قرآن که تجارت و معامله را کماهمیتتر از عبادت دانسته، اشاره میشود:
الف) {رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَهًٌْ وَ لا بَیعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاهًِْ وَ إیتاءِ الزَّكاهًِْ یخافُونَ یوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ} (نور: 24/37) مردانى كه نه تجارت و نه معاملهاى، آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و اداى زكات غافل نمىكند آنها از روزى مىترسند كه در آن، دلها و چشمها زير و رو مىشود.
ب) {یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا نُودِی لِلصَّلاهًِْ مِنْ یوْمِ الْجُمُعَهًِْ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ الله وَ ذَرُوا الْبَیعَ ذلِكُمْ خَیرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ} (جمعه: 62/9) اى كسانى كه ایمان آوردهاید! هنگامى كه براى نماز روز جمعه اذان گفته شود، بهسوى ذكر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها كنید كه این براى شما بهتر است اگر مىدانستید!
ت) الگوی مصرف:
مسألۀ کیفیت مصرف و اسراف به اندازهای اهمیت دارد که آیتاللّه خامنهای سال 1388 را سال «حرکت به سمت اصلاح الگوی مصرف» نام نهادند.
در الگوی مصرف دو مقوله را مطرح میکنیم.
اول: اسراف نکردن:
اسراف یعنی زیادی خواستن، زیادی خوردن، و زیادی خرج کردن. اسراف منشأهای روانی بسیاری همچون شهوت، حقارت، و... دارد. برای از بین بردن اسراف، سرچشمۀ آن را باید از بین برد. اسراف به اقتصاد کشور لطمه وارد میکند. صرفهجویی سبب نگهداشت و ذخیرۀ منابعی همچون گاز، نفت، برق، و... میگردد. اسراف هم به اقتصاد شخصی و خانوادگی آسیبرسان است و هم اگر در سطح جامعه شیوع یابد، مخلّ به اقتصاد اجتماعی است و سبب کاهش آسایش و رفاه عمومی است. پس در الگوی مصرف شعار باید، بهجا مصرف کردن و بهموقع مصرف کردن، و در حدّ نیاز مصرف کردن باشد.
امام سجاد(ع) در صحیفۀ سجادیه میفرمایند: «خدایا! پناه میبرم به تو از اسراف کردن و پناه میبرم به تو از فقدان کفاف (یعنی از اینکه زندگیام طوری باشد که دخل و خرجم با هم نخواند). در این فراز از دعای صحیفۀ سجادیه، امام زینالعابدین(ع) دو مقولۀ اسراف و عدم تمکن مالی را مطرح میکنند. البته اسراف زمینهساز فقر و نداشتن تمکن مالی میشود.
دوم: الگوپذیری نادرست از بیگانگان:
ما بر آن نیستیم که هیچچیز را نباید از بیگانگان بگیریم، برق و تلفن را از بیگانگان گرفتهایم یا همین تکنولوژی در شبکههای اجتماعی؛ اما نباید برداشت ما از بیگانگان بهگونهای باشد که در همۀ حوزهها از آنان الگوگیری کنیم. برخی مصادیق این الگوگیریها به اقتصاد مقاومتی ضرر میزند؛ بهویژه اگر این الگوپذیریها و الگوگیریها منتِج به این شود که شخص مجبور شود به اجبار از کالای خارجی استفاده کند. خرید و استفاده از محصولات غیربومی، به تولید داخل و در نتیجه بهاشتغال ضرر میزند. برخی مصادیق الگوپذیری از بیگانگان نادرست است و مردم باید آنها را کنار بگذارند.
از اصول تأکیدشده در آموزههای دینی، پرهیز از الگو قرار دادن بیگانگان بهویژه دشمنان جامعۀ اسلامی است. امام باقر(ع) در حدیثی زیبا میفرماید: «أَوْحَى اللَّهُ إِلَى نَبِی مِنْ أَنْبِیائِهِ قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ لَا تَلْبَسُوا لِبَاسَ أَعْدَائِی وَ لَا تَطْعَمُوا مَطَاعِمَ أَعْدَائِی وَ لَا تَسْلُكُوا مَسَالِكَ أَعْدَائِی فَتَكُونُوا أَعْدَائِی كَمَا هُمْ أَعْدَائِی» (محمدبنحسن حر عاملى، وسائلالشیعهًْ، ج4، ص385).
خداوند به پیامبری از پیامبران وحی فرمود که به قومت بگو، لباس دشمنان مرا نپوشند و غذای آنان را نخورند و به شکل آنها ظاهر نشوند که در این صورت، همانند آنها، دشمن من خواهند بود».
ث) خرید کالای ایرانی:
برای ارتقاء تولید داخل و حمایت از تولیدکنندگان ایرانی لازم است شهروندان از اجناس کاملاً ایرانی که توسط صنعتگران و کارگران ایرانی تولید شده استفاده کنند. افزایش درخواست مردم و خرید آنان، باعث بازتولید و تولید مجدَّد میشود و کارخانهداران با سودی که از فروش محصولاتشان بهدست میآورند، با پشتکار و شور و اشتیاق بیشتری به تولید و همچنین ابتکار ادامه میدهند. حمایت از کالای ایرانی بهقدری اهمیت دارد که مقام معظَّم رهبری سال 1397 شمسی را سال «حمایت از کالای ایرانی» نامگذاری کردند. ایشان در سال تحویل 1397 شمسی در پیام نوروزی خطاب به ملت ایران چنین فرمودند:
«مسئلۀ اصلی ما امسال هم مسئلۀ اقتصاد و معیشت مردم است. همه باید تلاش کنند، همه باید کار کنند و محور هم عبارت است از تولید ملّی؛ یعنی اگر چنانچه تولید ملّی را همه تعقیب کنند و دنبالگیری کنند، بسیاری از مشکلات اقتصادی، مشکلات معیشتیِ مردم _ هم مسئلۀاشتغال، هم مسئلۀ سرمایهگذاری و بقیّۀ چیزها_ حل خواهد شد. آسیبهای اجتماعی به میزان زیادی کاهش پیدا خواهد کرد. یعنی محور، تولید ملّی است. بنابراین اگر تولید ملّی شتاب بگیرد، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. من این را محور قرار دادم برای شعار امسال. شعار امسال «حمایت از کالای ایرانی» است. این فقط مربوط به مسئولین نیست. آحاد ملّت همه میتوانند در این زمینه کمک بکنند و به معنای واقعی کلمه وارد میدان بشوند».
5. تأکید امام خمینی(ره) بر توانمندسازی اقتصاد و معیشت و دستگیری از فقرا
اقتصاد به معنای مدیریت تولید، توزیع، و مصرف ثروت و دانش دخل و خرج و هزینه، از اهمیت و جایگاه مهم و اساسی برخوردار است؛ چرا كه سرمایه و ثروت، مایه قوام جامعه است. این نکته از قرآن کریم بهدست میآید و قرآن اموال و دارایی را قوام معرفی کرده است (ناصر مکارم شیرازی، تفسيرنمونه، ج3، ص270، در تفسیر آیه پنجم از سوره نساء).
حضرت امام خمینی(ره) در کتابها، اعلامیهها، پیامها، و سخنرانیهایشان، چه قبل از انقلاب و چه بعداز پیروزی انقلاب بر مسئله اقتصاد و تقویت آن تأکید داشتند و خودكفایی و وابسته نبودن به کشورهای بیگانه و در مرحله بعد صادرات را از عوامل فربه شدن اقتصاد میدانستند و دولت را موظف میدانستند که اسباب كار و توليد را براى كارگران و دهقانان و زحمتكشان فراهم آورد (امام خمینی، صحيفه، ج12، ص205).
ایشان ازاشکالاتی که بر رژیم پهلوی داشتند مسئله تضعیف اقتصاد در آن دوران است:
«ملت آن دودمانى را نمىخواهد كه تمام مقدسات و مقدرات آنها را به دست اجانب سپرده، تمام مخازن نفت و غير آن را به باد داده، اقتصاد كشور را به فنا سپرده، كشاورزى را ساقط كرده است (امام خمینی، صحيفه، ج3، ص262)
در ایران و کشورهای دیگری که از ذخایر گاز و نفت برخوردار هستند، استخراج و فروش نفت حائز اهمیت است. حضرت امام استفاده و فروش نفت را منع نکردند اما خواستار عدم دخالت بیگانگان در آن شدند و بر تولید فراوردههای نفتی در داخل کشور تأکید کردند. از نظر ایشان فروش نفت اگر برای مصالح کشور باشد، لازم و ضروری است اما باید سعی و تلاش کرد که در داخل کشور با استفاده از نفت، دست به تولید زد و صادرات غیرنفتی نیز داشت (امام خمینی، صحيفه، ج5، ص 136).
خودکفایی در صنعت و محصولات آن و وابسته نبودن به کشورهای دیگر، از رهنمودها و طرقی است که حضرت امام برای پیشرفت اقتصادی مطرح کردند:
از هيچگونه رابطهاى مضايقه نداريم. مخصوصاً روابط اقتصادى سالم كه ما بتوانيم متقابلًا با استفاده از صنعت پيشرفته ژاپن، كشور خود را از صنعت مونتاژ و وابسته نجات دهيم و صنعتى متناسب با اقتصاد كشور ايجاد كنيم (امام خمینی، صحيفه، ج5، ص 451).
و در جایی دیگر چنین گوید: هر كس هر جورى كه مىتواند يک توليدى بكند، كه مثلًا باغدارها مىتوانند توليد بكنند، دامدارها مىتوانند توليد بكنند، و كشاورزها مىتوانند توليد كنند،اشخاص مىتوانند كمک كنند به كشاورزها، كارخانهها مىتوانند توليد كنند، كارخانههاى خصوصى كه زياد بود در ايران، و مع الاسف از بين رفته بود و دارد مىرود، اينها همه قيام كنند براى اينكه، يک مملكت را از اين اقتصاد نجات بدهند (امام خمینی، صحيفه، ج11، ص 426).
به بیان دیگر کالاهای صنعتی اگر از خارج وارد شود، سبب خروج ارز از ایران میشود. اما احداث کارخانه در ایران و بهکارگیری متخصصان و نوآموزان، علاوهبر آنکه از خروج ارز جلوگیری میکند، سبب ایجاداشتغال در جامعه میشود. برای پیشرفت اقتصادی، استفاده از اقتصاددانان و راهحلهای آنان راهگشاست:
براى نجات اقتصاد كشور ما علماى اقتصاد داريم؛ آنان را به كار وامىداريم تا اولويتها را معين كنند (امام خمینی، صحيفه، ج5، ص 540).
حضرت امام در سخنرانى که در شهر قم در جمع كاركنان كارخانه اتمسفر ايران در 4 تير 1358 داشتند بر تلاش بيشتر كارگران و كشاورزان و خوددارى از كمكارى و بيكارى تأکید داشتند و نقش این دو قشر را در اقتصاد کشور حائز اهمیت دانستند (امام خمینی، صحيفه، ج8، ص 286).
اسراف سبب هدر شدن نیرو و انرژی همچون آب و برق شده و تجملگرایی نیز باعث نحیفتر شدن اقتصاد خانواده و بالتبع اقتصاد جامعه میشود. تجملگرایی اگر بر مبنای خرید کالاهای خارجی باشد، باعث خروج ارز از کشور میشود. دو مقوله فوق (اسراف و تجملگرایی) اگر در کشور نهادینه شود و شیوع پیدا کند، ضررهای سنگینی را بر اقتصاد کشور وارد میکند. حضرت امام به این دو عنصر ویرانگر توجه داشته و چنین از آنها برحذر میدارد: براى كمک به اقتصاد كشور- كه امروز از اهم مسائل است- از اسراف، تبذير، و استعمال امور تشريفاتى و تجملى اجتناب نمايند، و از سپردن پولهاى خود اگرچه اندک باشد به بانکهاى دولتى براى به راه افتادن چرخهاى اقتصاد و كمک به دولت اسلامى دريغ ننمايند (امام خمینی، صحيفه، ج15، ص 388). یکی از ارکان تقویت اقتصاد فردی، خانوادگی، و اجتماعی سعی و تلاش است. با سعی و تلاش میتوان تولید علم و صنعت کرده و خودکفا شد. شبههای ممکن است مطرح شوداین است که آموزههای زهد و آخرتگرایی در ادیان و از جمله در دین اسلام، منافات با سعی و تلاش و کوشش در دنیا دارد. به عبارت دیگر برخی (علی عبد الرازق، الاسلام و اصول الحکم، ج 2، ص90) بر این عقیدهاند که اسلام اصلاً دارای مکتب اقتصادی نیست و تنها به مسائل اخلاقی اهتمام دارد اما همانطور که از دستورات متعالی اسلام در زمینههای مختلف مانند احکام مربوط به بیع و شراء نمایان است اسلام نهتنها دارای دستورات اقتصادی است بلکه در این زمینه خود دارای مکتبی پویا میباشد. در آموزهها و معارف اسلامی که نشئتگرفته از متن آیات و روایات است، تلاش برای بهدست آوردن رزق حلال و تأمین معیشت، عین عبادت و آخرتگرایی است. در روایت چنین آمده است که: «اَلْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللّه» (محمدباقربنمحمدتقى مجلسى، بحارالانوار، ج93، ص324).
شهید مطهری در پاسخ این افراد میفرماید: در جامعههای كهن، همیشه یكی از دو چیز وجود داشت: یا آخرتگرایی و زندگیگریزی (رهبانیت) یا زندگیگرایی و آخرتگریزی (تمدّن و توسعه). اسلام آخرتگرایی را در متن زندگیگرایی قرار داد. از نظر اسلام، راه آخرت از متن زندگی و مسئولیتهای زندگی دنیایی میگذرد (مرتضی مطهری، نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص117).
حضرت امام درباره منافات و تضاد نداشتنِ کسب رزق و روزی با آخرتگرایی چنین گوید: هرچه باعث رضاى خداى سبحان و قرب او شود، از آخرت است اگرچه بهحسب ظاهر از دنيا باشد، مثل تجارات و زراعات و صناعاتى كه مقصود از آنها معيشت عيال باشد براى اطاعت امر خدا، و صرف كردن آنها در مصارف خيريه و اعانت كردن به محتاجان و صدقات و باز ايستادن از سؤال از مردم، و غير آن، و اينها همه از آخرت است گرچه مردم آن را از دنيا دانند (امام خمینی، شرح چهل حديث، ص120). مسئله اقتصاد و ضرر نرسیدن به آن بهقدری اهمیت دارد که حضرت امام در پاسخ به استفتاء (سؤال شرعی)، تجویز کردند که نماز در اول وقت خوانده نشود درصورتیکه در بعضى از شعبات بانكها و ادارات انجام فريضه نماز بهصورت جماعت به هنگام وقت فضيلت موجب سوءاستفاده يا اضرار به بيتالمال گردد، یا درصورتىكه نماز جماعت در اول وقت باعث افت توليد يک كارخانه شود و يا اختلالى در امر توليد بهوجود آورد (امام خمینی، صحيفه، ج18، ص 185). از نظر حضرت امام، اقتصاد ضعیف و معیشت نحیف سبب ایجاد ناهنجاریهای فردی و اجتماعی میشود. ایشان در سخنرانی که پس از آزادى از زندان و بازگشت به قم ایراد کردند، در نقد رژیم پهلوی به این مسئلهاشاره کردند:
شما خيال مىكنيد آن دزدى كه شبها از ديوار، با آن همه مخاطرات، بالا مىرود و يا زنى كه عفت خود را مىفروشد، تقصير دارد؟ وضع معيشتْ بد است كه اين همه جنايات و مفاسد، كه شب و روز در روزنامهها مىخوانيد، به وجود مىآورد (امام خمینی، صحيفه، ج1، ص 270).
از مسائل مهم در معیشت مردم و اقتصاد جوامع، رفع اختلاف طبقاتی است. توجه مدیران و مسئولان کشور به فقرا و ستمدیدگان جامعه و برنامهریزی برای از بین بردن فقر در اجتماع، اختلاف طبقاتی را کاهش
میدهد:
خدا نياورد آن روزى را كه سياست ما و سياست مسئولين كشور ما پشت كردن به دفاع از محرومين و رو آوردن به حمايت از سرمايهدارها گردد و اغنيا و ثروتمندان از اعتبار و عنايت بيشترى برخوردار شوند. معاذ اللَّه كه اين با سيره و روش انبيا و امير المؤمنين و ائمه معصومين سازگار نيست. دامن حرمت و پاک روحانيت از آن منزه است، تا ابد هم بايد منزه باشد و اين از افتخارات و بركات كشور و انقلاب و روحانيت ما است كه به حمايت از پابرهنگان برخاسته است و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده كرده است (امام خمینی، صحيفه، ج20، ص341).