در سایه سکوت نهاد ناظر رخ میدهد
ادامه نابودی داراییهای بورسی مردم به بهانههای واهی
در حالی که بهانه چندانی برای ریزشی ماندن بازار سرمایه وجود ندارد، روندسازیهای مشکوک در برخی معاملات شرکتهای اثرگذار بازار سرمایه، به نابودی سرمایههای مردم در بورس انجامیده است.
بورس اوراق بهادار تهران که از روز دوشنبه روند اصلاح دوباره را در پیش گرفته، دیروزهم رو به کاهش بود و شاخص کل در پایان معاملات با کاهش 11 هزار و 471 واحد به رقم یک میلیون و 245 هزار و 814 واحد رسید. همچنین شاخص کل با معیار هموزن 797 واحد رشد کرده و به رقم 438 هزار و 29 واحد رسید.
در پایان معاملات دیروز نمادهای پتروشیمی خلیجفارس، فولاد مبارکه، ملی مس ایران، شستا، چادرملو، هلدینگ نفت و گاز و پتروشیمی تأمین و پالایش نفت اصفهان به ترتیب بیشترین اثر کاهشی در شاخص بورس را داشتهاند.
شاخص کل بورس تهران از نیمه دوم سال 98 وارد روند صعودی قدرتمندی شد که با تهییج فعالان بازار سرمایه و حمایت مسئولان این روند تشدید گردید. با وجود هشدارهای کارشناسان اقتصادی، اما دولت تدابیر لازم برای عمق بخشی به بازار و هدایت بازار سرمایه در روندی معقول را به درستی انجام نداد و صرفا به دعوت هیجانی مردم به بازار سرمایه ادامه داد که اوج این اقدام، اظهارات حسن روحانی در اواسط مرداد ماه بود. وی همزمان با اوج گرفتن شاخص کل بورس، از مردم خواست سرمایههای خود را به بورس بسپارند ولی چند روز پس از این اظهارات، شاخص وارد روند سقوط چند ماهه شد که تا امروز از آن رهایی نیافته است.
در این میان معلوم شد برخی حقوقیهای بزرگ وابسته به دولت پولهای بزرگی از ناحیه صعود و نزول بورس به جیب زدهاند و همین موضوع باعث شد اعتماد بسیاری از مردم نسبت به دولت از بین برود و احساس کنند سرشان کلاه رفته است.
این روزها نیز که بسیاری از سهام ارزنده موجود در بازار بیش از 50 درصد از سقف قیمتی خود در مرداد ماه افت کردهاند، هنوز بازار دارای روند نزولی است و هر بار بهانهای برای توجیه این شرایط مطرح میشود که صحت آنها زیر سؤال است.
مثلا تا مدت زیادی بازار به بهانه انتخاب بایدن در آمریکا و احتمال رفع تحریمها ریزشی بود ولی اکنون که هفتهها از انتخاب بایدن گذشته و تصمیم آمریکاییها مبنی بر خودداری از لغو زودهنگام تحریمها آشکار شده، این بهانه به حاشیه رفته امام بازار همچنان نزولی است.
همچنین به موازات ماجرای انتخابات آمریکا، موضوع افت نرخ دلار مطرح بود و با این بهانه بازار ریزشی نگه داشته میشد، اما این روزها دلار در محدوده 24 تا 26 هزار تومان نوسان میکند و حتی با فرض گشایشهای تحریمی، بواسطه حجم نقدینگی و تورم داخلی چشم انداز کاهشی شدیدی ندارد اما بازهم بورس کاهشی است.
بهانه دیگر اختلافات درباره بودجه بود که توجیه گران ریزش بازار سهام مدعی بودند چون بودجه در مجلس تصویب نشد لذا بورس افت کرد ولی دیروز با تصویب اصلاحیه کلیات در مجلس، این بهانه هم مرتفع گردید ولی بورس بازهم منفی بود حتی نکته عجیب دراین باره اینکه روز گذشته همزمان با اعلام خبر تصویب اصلاحیه کلیات بودجه، صف فروش بسیاری از نمادهای ارزنده جمع شد اما بلافاصله با عرضههای آبشاری سنگین و رنج کشیدنهای منفی گسترده، مجدداً اغلب سهمها در اوج دامنه منفی قرار گرفتند.
بسیاری از فعالان بازار با استناد به همین رفتارهای سؤال برانگیز تأکید میکنند که روندسازیهای اینچنینی آن هم در نمادهای بزرگ، از عهده سهامداران خرد خارج بوده و با سرمایههای کلان امکانپذیر است و انتساب آن به هیجان سهامداران جزء، نوعی ردگم کردن به حساب میآید. البته شناسایی چنین افراد یا مجموعههایی از دید نهاد ناظر خارج نیست و اگر ارادهای برای برخورد با آنان باشد به راحتی امکانپذیر خواهد بود.