نبایدهای روابط همسران
عیب جویی نکنیم
محمدمهدی رشادتی
کنجکاوی در خوبیها یا بدیها؟
یکی از مصادیق بارز آسیبهای اجتماعی بهویژه در روابط میان همسران، شیوه «عیبجویی» است. این عادت زشت معمولاً در افراد کمخرد و احمق ظهور و بروز پیدا میکند.
امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: «هرکس عیبهای مردم را ببیند و آنها را زشت شمارد و همان عیبها را در خودش بپسندد، احمق واقعی است» (میزان الحکمهًْ، ج 2، ص 755)
گمان نمیرود که در دنیا مرد و زنی پیدا شود که همسرش را صددرصد کامل و بیعیب بداند. همسرانی که درصدد عیبجویی باشند، بدون زحمت میتوانند نقصها و ضعفهای فراوانی را در شریک زندگیشان پیدا کنند. گاهی مرد یا زن یک عیب کوچک و بیاهمیّت را در همسر خود در ذهن مجسّم میسازد و آنقدر دربارهاش فکر میکند که کمکم بهصورت عیبی بزرگ جلوهگر میشود. در چنین مواقعی خوبیها و فضائل همسرش را یک سره نادیده میگیرد و تمام ذکر و فکرش، متوجّه همان عیب کوچک (بزرگنما) میگردد.
آقا و خانم محترم همسر شما درست همانند خودتان، یک انسان عادّی و معمولی است. شاید او برخی عیبها و نقصها را داشته باشد، ولی در مقابل، خوبیها و مزیّتهای فراوانی نیز دارد.
اگر به زندگی و خانواده ات علاقهمند هستی، بهدنبال عیوب او نباش. نقصها و نقاط ضعف کوچک او را نادیده بگیر. عینک بدبینی را از چشم خود بردار و خوبیهای همسرت را ملاحظه کن. آنگاه خواهی دید که حُسنهای او به مراتب بیشتر از بدیهایش است. اگر همسر شما یک عیب دارد، در عوض صدها زیبایی و خوبی دارد. (همسرداری، ص 81)
عارف وارسته مرحوم حاج اسماعیل دولابی میفرمود: انسان جاهل همیشه نقاط منفی افراد را میبیند و با بدبینی به مسائل نگاه میکند. امّا انسان عارف پیوسته حُسنها و خوبیها را میبیند. دیدن عیبها به مرور زمان، چشم و دل انسان را معیوب کرده و گاهی کور میکند. به عکس دیدن خوبیها و نقاط مثبت، چشم و دل آدمی را بینا و نورانی میسازد و او را به آرامش مطلوب میرساند.
سعی کنید برای یافتن زیباییها و خوبیها «کنجکاو» باشید، امّا برای زشتیها و گناهان جستوجو و تجسّس نکنید. (مصباحالهدی، ص377-379 )
نقل میکنند: حضرت عیسی(ع) به همراه حواریّون بر لاشه سگی عبور کردند. حواریّون گفتند: چه بوی گندی میدهد، امّا مسیح(ع) فرمود: عجب دندانهای سفیدی دارد. (میزانالحکمهًْ، ج 2، ص 757)
قرآن کریم نیز به مردان و زنان مؤمن تعلیم میدهد که در پی عیوب مردم نروید. ـ وَلَا تَجَسَّسُوا ـ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ ـ در پی کشف عیبهای یکدیگر نباشید(حجرات 12) (المیزان، ج 18، ص481-484 )
برادر و خواهر گرامی، چرا عیبهای کوچک را آن اندازه بزرگ جلوه میدهی و دربارهاش غصّه میخوری کـه بنیان زندگی و کانون اُنس و مودّت را برهم میزنی؟ عاقل و دوراندیش باشید. عیبهای کوچک را نادیده بگیرید. با اظهار محبّت، کانون خانواده خود را گرم نگاه دارید تا از نعمت اُنس و محبّت برخوردار
گردید.
مراقب باشید تا عیب همسرتان را نه در حضور او و نه در غیابش، هیچگاه به زبان نیاورید. اگر این خویشتنداری و بازگو نکردن ضعفهای همسرتان «بهخاطر خدا و جلب رضایت پروردگار» باشد، مطمئن باشید که خداوند مهربان نیز با دیده رحمت خود، قلب همسرتان را آن چنان نرم و لطیف میکند که او نیز همانند شما از دیدن و بیان کردن ضعفهای شما چشمپوشی میکند و با لطف و کرم الهی، محبّت و علاقهاش نسبت به شما روزبهروز بیشتر و بیشتر حواهد شد.
البتّه اگر عیب و ضعف قابل اصلاحی داشته باشد، میتوانید درصدد اصلاح آن برآیید. امّا این در صورتی است که احتمال موفقیّت وجود داشته باشد و با نرمی و مدارا و صبر و حوصله و با نیّت خیرخواهی و خواهش و تمنّا، رفتار کنید و نه با قصد عیبیابی و سرزنش و اشکالتراشی و قهر و دعوا و.... (همسرداری، ص 84)
روش درمان عیبجویی
برای درمان این بیماری روحی، حدّاقل از دو روش زیر میتوان استفاده کرد.
1- روش خودشناسی: منشأ چنین حالت و روحیّهای در واقع به این بر میگردد که آدمی خود را خوب نمیشنا سد و توجّه ندارد به این نکته که خودش به مراتب بیش از دیگران ممکن است نقص و عیب داشته باشد. امیر المؤمنین علی(ع) فرمود: «کسی که به عیب و نقص خویش آگاه و بینا شود، از هیچ فرد دیگری عیبجویی نمیکند» (نهجالبلاغه، حکمت 349)
«خردمندترین مردم، فردی است که بینای عیب خود باشد و کور عیب دیگران».
امام صادق(ع) نیز فرمود: «در عیب انسان همین بس که عیوبی را که خود نیز دارد، فقط در مردم میبیند یا اینکه مردم را به چیزی سرزنش میکند که آنان نمیتوانند آن عیوب را ترک نمایند» (ثوابالاعمال، ص 357)
در توضیح فرمایش امام(ع) فرض بفرمایید، مرد یا زن، در عین اینکه خودش پُرحرف و زیادهگو و نیز حسود است، امّا دیگران را بهخاطر پُرحرفی و حسادت، مورد نکوهش و تمسخر قرار میدهد.
مرحوم مجتهدی تهرانی میفرمود: در روایت دارد که پیامبر اکرم(ص) فرمود: زمانی که مردم دنبال عیوب دیگران هستند، تو مشغول عیب خودت باش. خودت به خودت عیبهایت را بگو. چرا به ضعفها و نقصهای دیگران میپردازی.
روایت دارد که چرا خار را در چشم برادر دینی میبینید امّا شاخه را در چشم خودتان نمیبینید؟ کنایه از این است که عیبهای کوچک مردم را میبینی ولی عیوب بزرگ خود را نمیبینی؟ همین که گمان میکنی و میگویی «من هیچ عیبی ندارم» خودش بزرگترین عیب است. (طریق وصل، ص 122)
بنابراین به میزانی که انسان به احوالات درونی و بیرونی خود آگاهی پیدا کند، بهطور قطع انتظاراتش از سایرین متعادلتر و معقولتر خواهد شد.
وقتی که خود را خوب ارزیابی و تحلیل میکند و میبیند که ضعفها و عیبهای فراوانی دارد و انبوهی از گناهان وی را فرا گرفته است، دیگر به خود اجازه نمیدهد تا از سایرین بهویژه از دوستان و اعضاء خانواده خود ایراد و اشکال بگیرد.
2- ترس از انتقام خدا: از دیدگاه آموزههای اسلامی، عیبجویی و طعنه زدن به هر شکلی ممنوع و حرام است. غیابی یا حضوری، با زبان یا اشاره، شوخی یا جدّی، کوچک یا بزرگ، مربوط به رفتار و عمل انسانی باشد و یا مربوط به خلقت و آفرینش او و... همه این موارد در روابط اجتماعی مذموم و ممنوع شمرده شده است. (تفسیر نور، ج12، ص 591)
امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه دیدید که فردی گناهان و عیوب مردم را دنبال میکند و گناهان خود را از یاد برده است، بدانید که او گرفتار مکر و انتقام خدا شده است» (میزان الحکمهًْ، ج 2، ص 757)
رسول خدا(ص) فرمود: «ای گروهی که به زبان اسلام آورده و هنوز در قلبشان، ایمان رسوخ نکرده است، مسلمانان را نکوهش نکنید و از عیبهای آنان جستوجو ننمایید، زیرا هر کس که عیوب مردم را پیجویی کند، خداوند عیبهای او را دنبال میکند و هر فردی که خدا در پی عیبهای وی باشد، بالاخره رسوایش میکند، هر چند در خانهاش باشد». (اصول کافی ج 4 ص 57)
در مدینه طوایفی بودند که عیبهایی داشتند. آنان از بیان عیبهای سایر مردم اجتناب کرده و سکوت نمودند. خداوند نیز به پاس این خودداری، نواقص ایشان را پنهان ساخت و با آبرومندی از دنیا رفتند.
در مقابل افرادی در شهر مدینه زندگی میکردند که میان مردم آبرومند بودند. مدّتی به بیان عیوب دیگران پرداختند و در نتیجه خداوند نیز عیبها و گناهان آنان را برای مردم آن عصر فاش کرد و با همین سرافکندگی ازدار دنیا کوچ کردند. (طرائـف الحکم، ج 2، ص 1094)
پروردگار عالم «سـتّارالعیوب» است و به هیچ وجه راضی نیست تا آبروی مؤمنان ریخته شود. بنابراین اگر کسانی درصدد جستوجو و فاش نمودن عیبها و گناهان پنهان مؤمنان برآیند، سخت با غضب و خشم الهی مواجه خواهند شد. لذا، ترس از انتقام خداوند، از روشهای بسیار مؤثّر در درمان ریشهای بیماری خطرناک «عیبجویی» است.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «در شب معراج گروهی از دوزخیان را دیدم که فرشتگانی، پوست پهلوی آنها را جدا میکردند و به خورد ایشان میدادند. از جبرائیل(ع) پرسیدم این افراد چه کسانی هستند؟ گفت: این گروه، از امّت تو عیبجویی و غیبت میکردند و آنان را تمسخر مینمودند» (تفسیر نسیم حیات، ج 8، ص 869)
عاقبت بخیر شد
روزی به پیامبر اکرم(ص) گفتند: فلانی هلاک شد، زیرا گناهانش چنین و چنان بود. حضرت فرمود: اینطور نیست. بلکه او نجات یافت و خداوند پایان کارش را ختم به خیر کرده و بهزودی گناهانش به حسنات مبدّل خواهد شد.
برای اینکه او روزی در راهی میگذشت و برادر مؤمنی آبرویش نمایان شده بود در حالی که خودش خبر نداشت. این مرد بدون اینکه برادر مؤمن متوجّه شود، آبروی او را پوشاند. ساعاتی با هم همراه شدند و در محلّی آن مؤمن فهمید که آبرویش در خطر بوده و مرد غریبه این خدمت را در حقّ او انجام داده است.
مرد مؤمن رو به درگاه الهی کرد و در حقّ مرد غریبه دعا کرد. ای مرد خداوند پاداش بسیار ارزشمند به تو عنایت کند. عاقبت تو ختم به خیر شود و در حساب و کتاب از تو سختگیری نکند.
سپس رسول خدا فرمود: خداوند دعای مرد مؤمن را در حقّ مرد غریبه و گناهکار مستجاب کرد و این مرد با دعای آن مؤمن عاقبت به خیر شد. (عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 377-387)
دعای صحیح
حضرت رسول اکرم(ص) دیدند که یک فرد چنین دعا میکند: خدایا مرا از مردمان بینیاز فرما.
حضرت به او فرمود: اینگونه دعا نکن. زیرا مردم باید نسبت به هم همکاری داشته باشند و نیازهای یکدیگر را تأمین کنند. بلکه به این شکل دعا کن، خدایا مرا از مردم شرور و بدکار بینیاز کن.
پرسید: مردم شرور چه کسانی هستند؟ فرمود: 1- آنهایی که وقتی چیزی را به کسی میبخشند، منّتگزاری میکنند.
2- و اگر چیزی هم نمیبخشند، عیب جویی میکنند. (بحارالانوار، ج90، ص 325، به نقل از داستانهای روایی ص 741)
جمعبندی
زن و شوهر در زندگی مشترک، نباید در پی کشف عیوب یکدیگر باشند. هر کدام از افراد، ممکن است دو نوع نقص و عیب در وجودشان باشد:
اول، نقص و عیب در بدن است. این نقص عضو یا از بدو تولد، در جسم آنها وجود داشته است و قطعاً به اختیار آنان نبوده است. و یا اینکه در پی حادثهای در بدن ایجاد شده است.
به یقین از نظر اخلاقی و منش انسانی صحیح نمیباشد که همسر آدمی، گاه و بیگاه این عارضه جسمانی را به رخ بکشد و مرتّب آن را بازگو نماید.
نقل میکنند: شخصی به لقمان حکیم گفت: چقدر زشت هستی؟ لقمان در پاسخ گفت: آیا نقش صورت مرا ناقص و معیوب میدانی؟ و یا بر نقّاش و آفریدگار من ایراد و اشکال میگیری؟ (نصایح لقمان، حکیم ص 295)
دوم، نقص و عیب در اخلاق و رفتار است. چه بسا نقاط ضعفی در اخلاق و کردار انسان وجود داشته باشد. مسلماً پیگیری و جستوجو از طرف زن یا شوهر و بیان کردن و بازنشر دادن چنین ضعفهایی، از منظر آموزههای اسلامی امری بسیار مذموم و روشی بینهایت ناپسند شمرده شده است.
حکایت میکنند: مردی خواست همسر خود را طلاق دهد. از او پرسیدند: زن شما چه عیبی دارد که میخواهی طلاقش دهی؟ گفت: آیا کسی عیب همسرش را فاش میکند؟
بعد از اینکه زن را طلاق داد، مجدداًً از وی پرسیدند: همسرت چه عیبی داشت که او را طلاق دادی؟ پاسخ داد: آیا انسان عیب زن مردم را فاش میکند؟ (هزار و یک حکایت اخلاقی، ص 191)