مدیریتیکه در قواره ورزش نیست!
سرویس ورزشی-
هفته گذشته خبرهایی درخصوص احتمال محرومیت تیم فوتبال پرسپولیس از سه پنجره نقل و انتقالاتی منتشر شده بود. خلاصه خبر این بود که فیفا در آخرین نامه خود به باشگاه پرسپولیس اعلام کرده اگر ۵۰۰ یورو در حساب بودیمیر نباشد و یا توافقی صورت نگیرد، پنجره نقل و انتقالاتی این تیم اتوماتیک وار بسته خواهد شد و... البته در پایان خبر هم آمده بود که طبق قوانین جدید فیفا در هر زمانی که باشگاه پرسپولیس بتواند این پول را پرداخت کند، محرومیت آنها بخشیده خواهدشد.
روز گذشته معاون وزیر ورزش در نشست خبری خود خبر از پرداخت باقیمانده طلب بودیمیر تا دو هفته آینده داد اما با این حال سؤال این است که اینگونه مشکلات و محکوم شدن و محرومیتها و... کی میخواهد دست از سر فوتبال ایران بردارد؟ نکتهای که در پاسخ به این سؤال به نظرمان میرسد این است که اگر بخواهیم به طور ریشهای موضوع را تحلیلنماییم باید بگوییم این گونه ماجراها ریشه در « عدم ثبات مدیریت» دارد. ثبات مدیریت، یک اصل مسلم و مهم مدیریتی است که متاسفانه در ورزش ما و خاصه در سالهای اخیر درباره دوتیم پرطرفدار کشورمان رعایت نمیشود. چندی قبل درباره اهمیت اصل ثبات مدیریت و تاثیر آن در ساماندهی و نظم و آرامش لازم در یک مجموعه یا تیم فوتبال و... نوشتیم. قبلا هم در این باره، به کرات نوشته ایم اما متاسفانه نه گوش شنوایی برای شنیدن این حرفها و نه ارادهای برای پایان دادن به این وضع و اوضاع در نزد مدیران و تصمیم گیرندگان ورزش وجود دارد.
اگر جایی مثل کیهان مرتب مینویسد و هشدار میدهد باید اصول و موازین مدیریتی را رعایت کرد از سر احساس وظیفه است و دلش برای این ورزش بالقوه قوی میسوزد که هشدار میدهد. این ورزش همه چیز برای سامان یافتن و روبراه شدن و در مسیر پیشرفت حرکت کردن وجایگاه خود را ارتقا دادن و... دارد، ولی اگر از مشکلات پیش پا افتاده رنج میبرد و کماکان درگیر مشکلات خودساخته است دلیلی ندارد جز اینکه از مدیریتی که دراندازه و قواره اداره این ورزش باشد، برخوردار نیست. بدون اینکه قصد توهین یا بیانصافی داشته باشیم بر اساس واقعیات مجبوریم بگوییم چون مدیریت ورزش کوچک است و ضعیف عمل میکند،اندازههای ورزش را هم کوچک و آن را با انواع مشکلات پیش پا افتاده و معضلات خود ساخته در گیر کرده است.مدیریتی که عاشق افکار ودلبسته به سلایق و مشغولیتهای خودش است و به قیمت آسیب زدن به ورزش، حاضر نیست اصول مسلم و بدیهیئت ساده را رعایت کند.
این است که فوتبال ما، استقلال وپرسپولیس پرطرفدار همواره باید تن و بدنش بلرزد وبا مشکلاتی درگیر باشد که ریشه و علت آن عدم تدبیر و رعایت نکردن اصول بدیهی مدیریتی مدیران ورزش است. البته گرفتاریهای ورزش ناشی از عملکرد غیر اصولی مدیریت به همین جا ختم نمیشود. برای مثال امروز ورزش ما به ویژه فوتبال کشور از فضای ناسالم و آغشته به سوءظن و بیاعتمادی و بدبینی و...سخت رنج میکشد. خیلیها به جان هم افتادهاند، طرفداران تیمها، تیم مقابل را به برخورداری از حمایتهای آن چنانی مقامات بالای ورزش متهم میکنند، داوری را به غرض آلوده میدانند و... دراینجا وتحلیل این مشکل هم ردپای مدیریت کلان ورزش را به وضوح میتوان مشاهده کرد و...که پرداختن به آن از حوصله این مقال خارج است، آنچه در آن تردیدی نیست این موضوع است که برای نجات ورزش و تیمهای ورزشی و از این وضعیت و مشکلات تکراری و تنها راه، تغییر در بینش و نگرش ولاجرم روشهای مدیریتی است...