kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۰۱۰۳
تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۰:۰۹
نقش شبه روشنفکران در تاریخ معاصر ایران-۱۱۵

رونمایی از سناریوی فتنه سبز




خاتمی، هنگام‌انداختن رأی خود در دور دوم انتخابات مجلس هشتم (6/2/1387) به خبرنگاران از بازنشستگی خود از فعالیت‌های سیاسی سخن گفته بود1 اصلاح‌طلبان که انتخابات 1388 را صحنة مرگ و زندگی خود می‌دیدند و در حالی که احمدی‌نژاد تنها 4 سال از 8 سال مرسوم دوران ریاست جمهوری را گذرانده بود، اطراف خاتمی را گرفته و از او خواستند تا در انتخابات کاندیدا شود. خاتمی، از قبل برنده شدن احمدی‌نژاد را پیش‌بینی کرده بود. طبق گفتة محمدحسین صفار هرندی، خاتمی در بازگشت از ژنو به آقای علی احمدی، وزیر سابق آموزش و پرورش گفته بود احمدی‌نژاد بدون تردید در دوره دوم ریاست جمهوری هم رأی می‌آورد.2 اما برای آمدن خود به صحنة رقابت انتخابات دهم ریاست جمهوری نامه‌ای به سه شخصیت سیاسی مانند عبدالواحد موسوی لاری،‌هادی خانیکی، علی ربیعی، محمدعلی ابطحی، محمدرضا عارف،‌ آیت‌الله نورمفیدی، حسن صانعی و محسن میردامادی نوشت و از آنان خواست تا ارزیابی خود را درخصوص آمدن یا نیامدن وی اعلام کنند.3
خاتمی به واسطة خلق خود که: «علاقه‌مند است خود را برای همیشه از آوردگاههای سخت و نفس‌گیر کنار بکشد و در کنج عافیت به فعالیت‌های دلخواهش، همچون مسافرت به این گوشه و آن گوشة دنیا یا تلاش برای پذیرفته شدن به عنوان یک مقام مسئول در یکی از نهادهای بین‌المللی بپردازد.»4 نمی‌خواست بدون تضمین کافی از میزان آرای مردم و اقبال عمومی به میدان رقابت با احمدی‌نژاد وارد شود. با فشار حزب مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب و مجمع روحانیون مبارز بخصوص در دو ماه پایانی سال 1387، بالاخره پا به میدان انتخابات گذاشت!
او قبل از پذیرش نامزدی، دو پیش شرط را برای شرکت در انتخابات اعلام کرد:
1- بتواند با ملت بر سر خواسته‌هایشان تفاهم کند، یعنی آزادی و پیشرفت و عدالت را در سازگاری با امور دین و ارزش‌های معنوی و فرهنگی دنبال کند، یعنی گفتمان اصلاح‌طلبی 2- ساز و کارهای موجود برای عملی کردن برنامه‌های رئیس‌جمهور فراهم شود. 5 و این یعنی همان لایحة اختیارات رئیس‌جمهور که مجبور به بازپس گرفتن آن از مجلس شد و سبب گردید تا او در سخنان خود، رئیس‌جمهور را تدارکاتچی دستگاههای دیگر بنامد.6
خاتمی پس از آنکه از آمدن میرحسین موسوی و نتیجه دادن دعوتش از او برای ریاست جمهوری، ناامید شد، در 12 بهمن با اشاره به دیدارش با میرحسین موسوی و نپذیرفتن او گفت: «اگر مهندس موسوی به هر دلیلی نیامد من با این‌که مشکلات این راه را رصد کرده‌ام و می‌دانم باید دل به خدا بسپارم و در عرصه بیایم.»7 سرانجام خاتمی در روز 20 بهمن 1387 رسماً نامزدی خود را در انتخابات اعلام کرد اما مهدی کروبی حاضر به کناره‌گیری از انتخابات برای اجماع اصلاح‌طلبان در یک کاندیدای واحد نبود و از سال 1384 حزب اعتماد ملی را با انشعاب از مجمع روحانیون مبارز برای چنین روزهایی تشکیل داده بود. در واکنش به نامزدی خاتمی، روزنامة اعتماد ملی، ارگان این حزب، با اشاره به جمله تدارکاتچی بودن رئیس‌جمهور در صورت عدم افزایش اختیارات او، این پرسش را مطرح کرد که آیا خاتمی بعد از پایان دو دورة ریاست جمهوری باز هم دستهایش را از هم باز خواهد کرد و مظلومانه خواهد گفت «به خدا من بی‌تقصیرم، من فقط یک تدارکاتچی بودم!»8 روزنامه کارگزاران نیز همین مسئله را مطرح کرد و اینکه چطور مجدداً خاتمی می‌خواهد از همان مسیر، اصلاحات را پیش ببرد.
اعلام نامزدی خاتمی،‌ اما علاوه‌بر خوشحالی احزاب اصلاح‌طلب و شخصیتهای همفکر او، دشمنان انقلاب را هم خرسند کرد. روزنامة صهیونیستی یدعوت‌آهارنوت، نوشت: «پیروزی خاتمی در انتخابات پیش روی می‌تواند تغییرات تدریجی در سیاست خارجی ایران نسبت به اسرائیل ایجاد کند.»9 و روزنامه آمریکایی «بوستون گلاب» نیز خاتمی را «بهترین بخت ایران برای آشتی با همسایگان و جامعة جهانی و نجات اقتصاد در حال فروپاشی ایران دانست.»10
گویا، طرح کودتای سبز، چنین برنامه‌ای را تدارک دیده بود که خاتمی توجه‌ها را این چنین جلب کند و جریان اصلاح‌طلبی را به انتخابات دلگرم سازد و آن‌گاه مهندس موسوی از گرد راه برسد و کاندیدای ریاست جمهوری شود! درست دو هفته پس از اعلان رسمی نامزدی خاتمی، میرحسین موسوی کاندیداتوری خود را اعلام کرد و خاتمی با آمدن او کناره‌گیری نمود! جالب اینجاست که خاتمی با صدور بیانیه‌ای از موسوی در مقابل کروبی حمایت کرد: «برادر گرانقدر حجت‌الاسلام کروبی از نیروهای ارزشمند، رنج کشیدة پس و پیش از انقلاب، مخلص و شایسته است ولی بر این باورم که در جناب آقای مهندس موسوی برای ایجاد تغییر در شرایط کنونی شایستگی‌ لازم را دارند.» و مهندس موسوی نیز از خاتمی تشکر کرد.11
آیا تغییری که خاتمی از آن نام می‌برد و مهندس موسوی را دارای شایستگی ایجاد این تغییر می‌دانست، همان عبور از نظام ولایت فقیه و ایجاد دموکراسی با حضور حداقلی دین بود؟ همان چیزی که هدف کودتای مخملی در ایران بود؟! اگرچه اصلاح‌طلبان،‌ خاتمی را ترجیح می‌دادند و مهندس موسوی را همچون هندوانة سر بسته می‌دانستند که ابهاماتی دربارة او داشتند اما ناچار شدند بین موسوی و کروبی یکی را انتخاب کنند. البته جریانات بعدی و حضور برخی عناصر معتقد به موسوی که به او هم رأی دادند در ستاد انتخاباتی کروبی – غلامحسین کرباسچی – این گمان را تقویت می‌کند که این خود یک برنامه از سناریوی کودتای مخملی بود تا در صحنه‌های خیابانی و آشوبهای بعدی، از ظرفیت هر دو کاندیدای شکست خورده و سوابق آنها، استفاده شود!‌ عناصر دیگری از اصلاح‌طلبان پیرو محض خاتمی مانند محمدعلی ابطحی، محمدعلی نجفی، عیسی سحرخیز، عباس عبدی و محمد قوچانی در کنار کروبی، نه برای پیروز کردن او در انتخابات، بلکه برای در صحنه نگه داشتن او بود و چنین تحلیلی مبتنی و منطبق بر اسناد و مباحث درون جریان اصلاحات می‌باشد.
خاتمی در سخنان خود گفته بود که کشور در دورة ریاست جمهوری احمدی‌نژاد از مسیر انقلاب و خواست ملت و منافع مردم، محروم شده و در این مقطع حساس، باید کشور را در مسیر صحیح قرار‌داد.12 و هم او مهندس موسوی را برای این تغییر مسیر واجد شرایطی چون زهد، گذشت و نجابت دانسته و آمدن او به عرصة انتخابات را مبارک توصیف کرده بود. و به این ترتیب سناریوی طراحی شده برای تغییر مسیر کشور از گفتمان امام و عدالت اجتماعی و ارزش‌های انقلابی به آنچه اصلاح‌طلبان در این سالها در روزنامه‌های زنجیره‌ای و محافل خود مطرح کرده بودند، را رونمایی کرد و تمام قد از میرحسین موسوی حمایت نمود.
پانوشت:
1- خبرگزاری فارس، 6/2/1387.
2- روزنامة جوان، ویژه‌نامه نوزوی،‌ اسفند 1388،‌نقل از سودای سکولاریسم،‌ ص 327.
3- خبرگزاری فارس، 28/3/1387 نقل از همان، صص 327 و 328.
4- انقلاب اسلامی در بوته آزمون، ص 319.
5- سیاست اصلاح‌طلبان، 13/7/1387
6- انقلاب اسلامی در بوته آزمون، صص 321 و 322.
7- سایت تابناک، 12/11/1387 به نقل از سودای سکولاریسم، ص 332.
8- مورخ 22/10/1387.
9- سودای سکولاریسم، ص 332.
10- همان. ص 333.
11- همان.
12- سایت رسمی خاتمی، 13/2/1388 نقل از سودای سکولاریسم، ص 341.