آوارگی مجازی مردم و قهرمانسازی از جنس «پهنای باند»
عضو شورای عالی فضای مجازی گفت: دفاع دولت از استیلای شرکتهای فناوری آمریکایی بر شئونات، دادهها و سبک زندگی مردم در قالب دفاع از گسترش پهنای باند، جای تأسف دارد.
رسول جلیلی عضو شورای عالی فضای مجازی و عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف در یادداشتی که در خبرگزاری مهر منتشر شد، آورده است: اخیراً، سخنگوی دولت در توئیتنگاریهایشان در دفاع از وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات صراحتاً اعلام کردهاند که «مواضع، تصمیمات و اقدامات وزیر ارتباطات موضع دولت است» و بدین ترتیب، خواستهاند از عملکرد دولت در قبال شبکههای اجتماعی خارجی و از جمله اینستاگرام دفاع کنند. در ادامه رئیسجمهور بدون در نظر گرفتن تفکیک پهنای باند داخلی و خارجی و بدون توجه به عدم کفایت پهنای باند در بهرهبرداری از فضای مجازی برای تسهیل امور، خود را قهرمان افزایش پهنای باند در مقابل یک دشمن فرضی پهنای باند اعلام کردند.
هر مخاطب نیمه آشنایی با زمینه این دو فرمایش سخنگو و رئیسدولت، میداند که دعوا سر قهرمانی پهنای باند نیست. رقابت بر سر خدمت به اینستاگرام است. بر این اساس، سؤال اصلی این است که آیا واقعاً «تلاش غیرمستقیم و مستقیم دولت در سالهای اخیر در افزایش پهنای باند سکوهای خارجی و به ویژه اینستاگرام» یک دستاورد حساب میشود؟ آیا پناه بردن مردم به اینستاگرام در فقدان سکوهای اجتماعی-اقتصادی جذاب و کارآمد در کشور را میتوان یک افتخار حاصل از سیاستهای دولت دانست که این چنین ارکان دولت برای آن ایراد سخن و مباهات دارند؟
دولت تضمینی برای حفاظت از شهروندانش در سکوهای خارجی نگرفته و ندارد. این مسئله را میتوان با این مثال روشنتر بیان کرد؛ اگر مردم ایران مجبور باشند برای کسب و کار، آموزش، یا درمان به خارج از کشور بروند، آیا فضیلتی برای دولت محسوب میشود؟ به همین ترتیب فقدان زیرساختهای کسب و کار و تراکنشهای نوین ارتباطی در سکوهای داخلی فضای مجازی و در نتیجه پناه بردن به سرزمین مجازی بیگانه، برای دولت ضد افتخار است.
ذکر چند نکته در این زمینه:
۱- همه کارشناسان، مسئولین و عقلای فضای مجازی کشور اتفاق نظر دارند که زیست مجازی بخش مهمی از زیست روزمره ما است که لازم است شکوفا، سازنده و پرنشاط باشد. برای تحقق این زیست مجازی لازم است که فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی بر بستر شبکههای ارتباطی و سکوهای مجازی سازماندهی شود.
برخی کشورها با درک این موضوع اقدام به توسعه سکوهای بومی کردهاند. اگر از آمریکا که خاستگاه آن بوده بگذریم، چین با توسعه «ویچت»، ژاپن با توسعه «لاین» و روسیه با توسعه «ویکی» گامهای موفقی در این راه برداشتهاند که نیاز مردم خود به حضور در سکوهای خارجی را مرتفع میکند، بهگونهای که مردم مجبور نباشند زیست مجازی خود را در سرزمین بیگانه بگذرانند. دولت در این زمینه، کوتاهی کرده است و تقصیر دارد.
۲- امروزه، برخی سکوهای خارجی از جمله اینستاگرام محل توسعه و تبلیغ کسب و کار بخشی و قشری از مردم شده است، اما این مایه ضعف دولت است که نتوانسته شرایط را برای ایجاد یک سکوی کارآمد داخلی فراهم کند. کاملاً واضح و مبرهن است که بهرهبرداریهای مجاز و غیرمجاز اینستاگرام از کلان دادههای کاربران ایرانی، اعمال حاکمیت سیاسی، تصمیم به بود و نبود یک محتوا، یک حساب کاربری، و هرگونه اعمال خط مشی از حقوق مسلم آن سکو است و هیچگونه پاسخگویی به کاربران ایرانی ندارد.
مگر دیگر شرکتهای آمریکایی نظیر گوگل و اپل تاکنون چندین بار با برنامک (اپلیکیشن)های ایرانی چنین اقدامی را نکردهاند؟ اینجاست که دفاع از استیلای یک شرکت آمریکایی بر شئونات و دادهها و سبک زندگی مردم در قالب دفاع از گسترش پهنای باند حقیقتاً جای تأسف دارد.
۳- چنانچه قرار باشد دولتی ضعف خود در تولید و ارائه خدمات و سکوهای بومی مورد نیاز زیست مجازی مردمش را با وارونهسازی موضوع، یعنی «دسترسی آسان به سکوهای خارجی نظیر اینستاگرام (به عنوان دارنده بیش از نیمی از پهنای باند بینالملل کشور)» به عنوان تصمیم دولت اعلام کند، نشان از بیتفاوتی دولت نسبت به فرهنگ و حکمرانی و امنیت و سبک زندگی و اقتصاد مجازی مردم در میانمدت و بلندمدت دارد.
اگر چنین باشد که مسائل و نیازها را به طریق رونق وارونهاش حل کنیم و مردم را برای گذران زندگیشان روانه سکوی خارجی کنیم، همان میشود که الان دست بهگریبانمان شده است. ما شبکه ارتباطی توسعه میدهیم تا دیگران منفعت حکمرانانهاش را ببرند.
۴- توسعه سکوهای داخلی در بسیاری از حوزهها نظیر ترابری هوشمند، سیستمهای مکان مبنایی، خرید و فروش خُرد توسط بخش خصوصی و در کنار آن سامانه شاد توسط وزارت آموزش و پرورش در دوران سخت کرونایی سیاست درستی بودهاند که در غیاب رقبای خارجی آنها توانستهاند در مقیاس بالا و با کیفیت کم و بیش قابل قبولی نیازهای مردم را تأمین کنند.
اینکه پالایش و مسدودسازی نباید ابزار اصلی در اعمال سیاستهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی باشد تعبیر درستی است ولی توسعه و ترویج این سکوها در سایه محدودیتهای قانونی و اعمال تنظیمگری برای رقبای خارجی آنها فراهم آمده است. این روش در همه جای دنیا و در همه زمینهها به عنوان یک رُکن تنظیمگری مورد استفاده است.
در پایان، از دولت و سخنگو و مسئولین مربوطه انتظار داریم که بدون فوت وقت از فرصت باقیمانده و طلایی دولت دوازدهم به منظور رفع کاستیهای هفت سال گذشته در استقرار شبکه ملی اطلاعات و گردش بستههای اطلاعاتی ایرانیان در داخل کشور، بدون نیاز به سکوها و خدمات و زیرساختهای خارجی پرداخته و ننگ حمایت از سکوهای خارجی را به افتخار جایگزینی سکوهای داخلی تبدیل کنند.
آنگاه است که رئیسجمهور خواهند توانست خود را قهرمان افزایش پهنای باند بخوانند، چرا که در این صورت، پهنای باند معادل رونق اقتصادی و استقلال در همه حوزهها است، والا در وضع فعلی، افزایش پهنای باند مدنظر دولت، چیزی جز واردات بیشتر، وابستگی بیشتر، ارزبری بیشتر و ذلت بیشتر ملی نیست.