kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۹۷۹۳
تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۱:۴۱

اخبار ویژه



نشنال اینترست: توهم پیشه نکنیم برجام را آمریکا نقض کرده نه ایران

یک مقام سابق وزارت دفاع و خارجه آمریکا، از بایدن خواست توهمات درباره ایران را کنار بگذارد و بر اساس واقعیت‌ها با برجام مواجه شود.
داو زاخیم که اکنون در حوزه تحلیل مسائل سیاست‌ خارجی و دفاعی-امنیتی فعالیت می‌کند، در نشنال‌اینترست نوشت: دولت «باراک اوباما» و وزیر خارجه‌اش «جان کری»، اشتیاق زیادی به سرانجام رساندنِ توافق هسته‌ای با ایران داشتند. در چهارچوب توافق برجام، ایرانی‌ها در ازای اخذ امتیازات اقتصادی، از شدت و میزان فعالیت‌های هسته‌ای خود کم می‌کردند و نظارت‌های گسترده را نیز بر برنامه اتمی خود می‌پذیرفتند. در زمانِ انعقاد توافق برجام، بسیاری از ناظران و تحلیلگران آن را توافقی موفق ارزیابی می‌کردند، زیرا به زعم آن‌ها با استفاده از این توافق، کنترلِ توان هسته‌ای ایران امکان پذیر‌تر می‌شد و اساسا رویکردی که کشور‌های غربی در مهار و برخورد با ایران در سر داشتند، از طریق توافق برجام قابل پیگیری بود.
آمریکا بایستی پس از امضای این توافق به آن پایبند می‌بود اما دولت ترامپ در اقدامی عجیب از آن خارج شد. وقتی از یک توافق خارج می‌‌شوید و می‌خواهید دوباره به آن بازگردید، باید بدانید که دیگر شرایط شبیهِ زمانِ پیوستن اولیه شما به توافق نیست. در شرایط فعلی، ایران در پاسخ به رویکرد‌های غلط آمریکا، در حال غنی‌سازی ۲۰ درصدی است و توانمندی‌های هسته‌ای خود را توسعه داده و عملا مهر تاییدی بر شکست راهبرد فشارحداکثری دولت ترامپ زده است.
در این راستا، ایران از حیث بین‌المللی احساس فشار کمتری می‌کند، زیرا آن طرفی که از برجام در ابتدا خارج شده و مفاد آن را نقض کرده، آمریکا بوده و نه ایران. اضافه بر این، ایران نشان داده که در مقابل فشار‌های شدید سیاسی و اقتصادی، به هیچ عنوان تسلیم نمی‌شود و در این زمینه «مقاومت‌ِ حداکثری» پیشه می‌‌کند. درست به همین دلایل است که باید اذعان کرد ایران در هرگونه مذاکره آتی با گروه پنج بعلاوه یک و مخصوصا دولت آمریکا، احتمالا همان شرایطی را طلب خواهد کرد که در زمان انعقاد توافق برجام، در مورد آنها توافق کرده بود. در این چهارچوب، ایران به هیچ عنوان مایل نیست تا در مورد مسئله موشکی و حضور منطقه‌ای خود در قالب برجام مذاکره کند. تهران، برجام را صرفا توافقی هسته‌ای می‌بیند.
به نظر می‌رسد که تهران در این زمینه سخت‌گیرانه عمل کند و مذاکره را رد نماید.دولت جدید آمریکا، باید هر چه سریع‌تر توهمات را کنار بگذارد و بر اساس واقعیات میدانی، تعاملات خود با دولت ایران را تعریف کند.

16 سال وزیر بودید «نگذاشتند» که توجیه نشد؟!
آقای زنگنه در حالی می‌گوید نگذاشتند او کار کند که 16 سال وزیر بوده اما پروژه‌های بزرگ ملی را معطل گذاشته است.
روزنامه جوان با نقد سخنان اخیر زنگنه نوشت: وزیر نفت تا می‌تواند بهانه می‌آورد؛ برای آنکه خود را از سوءمدیریت‌ها و خساراتی که به کشور وارد شده تبرئه کند، مانند همیشه پای منتقدان خود را به میان می‌آورد و می‌گوید «نگذاشتند!»
تفکر حاکم بر وزارت نفت، در چند عبارت خلاصه می‌شود: «کسی جز ما نمی‌فهمد، هر انتقادی سیاسی‌کاری است و با‌تریبون‌هایی که در اختیار دارند، خیلی‌ها را از هستی ساقط کردند». اظهارات گذشته او در کنگره نفت و نیرو، به خوبی نشان داد مقام عالی وزارت نفت، همچنان منتقدان خود را افرادی سیاسی با سطح فکری نازل می‌داند؛ همان منتقدانی که طی هفت‌سال اخیر، روی نکاتی دست گذاشتند که وزیر نفت با تأخیر فراوان، مجبور به پذیرش آنها شد؛ از احیای نظام سهمیه‌بندی بنزین گرفته تا استفاده از منابع داخلی برای توسعه صنعت نفت و استفاده از شرکت‌های ایرانی، هرچند که این توسعه تنها روی کاغذ باقی‌ مانده است. اما در ماه‌های پایانی دولت که مسئولان باید خود را برای حساب پس دادن آماده کنند، چنین مفر‌هایی دیگر کارایی ندارد، حتی اگر با شانتاژ رسانه‌ای تکمیل شود. آش به حدی شور شده که رئیس‌جمهور هم با انتقاد از برخی کم‌کاری‌ها، رسماً اعلام می‌کند در حوزه صادرات گاز عقب مانده‌ایم، اما خب، از آنجا که وزیر نفت هیچ قصوری را نمی‌پذیرد، طبیعی است دست به فرافکنی بزند. نمی‌توان فراموش کرد چهار سال نخست دولت تدبیر و امید، با حمله به دولت گذشته سپری شد. وقتی نسل جدید قرارداد‌های نفتی راه به جایی نبرد و توتال، محبوب قلوب ژنرال‌ها با انبوهی از اطلاعات محرمانه میدان مشترک پارس جنوبی برای همیشه به قطر رفت، تب انتقادات از وزارت نفت تند‌تر شد. واکنش زنگنه، اما جالب بود؛ او مدام می‌گفت «نگذاشتند!» این قرارداد‌ها به نتیجه برسد و پای منتقدان خود را به میان کشاند. زنگنه معتقد است منتقدانش نمی‌خواهند تولید نفت ایران به بیشتر از ۴‌ میلیون بشکه برسد که در نوع خود عجیب است؛ وزیری که برای قرارداد‌های IPC چراغ سبز همه نهاد‌ها را با ابزار‌های خاصش گرفته بود، گویا فراموش کرده که ۱۶‌سال وزیر نفت بوده و اگر تولید به بیش از ۴‌ میلیون بشکه افزایش پیدا نکرده، مقصر بزرگ، خود اوست که در دوران مدیریت خود، عقب‌ماندگی بزرگی را به کشور تحمیل کرده است. اینکه قرارداد‌های غرب کارون در این دولت میان زمین و هوا معلق ماند، اینکه پروژه‌های ملی سال‌هاست با پیشرفت فیزیکی بالای ۴۰‌ درصد زیر آفتاب می‌سوزند، اینکه همه چیز قفل شود تا در یک صحنه‌سازی با کلید شرکت‌های غربی باز شود، اینکه با قلدری بخش مهمی ‌از قرارداد‌های بین‌المللی فسخ شود و... آیا مقصری جز وزیر نفت دارد؟

واکنش مخاطبان به خبر خوش جهانگیری
وعده‌های بی‌سرانجام و برعکس از آب درآمدن وعده‌های برخی دولتمردان، با انتقاد مردم مواجه شده است.
اخیراً جهانگیری که از رکوردداران وعده‌ها در دولت روحانی محسوب می‌شود، گفته بود زمستان تمام شد و هفته‌های خوشی را پیش‌بینی می‌کنیم. در واکنش به این اظهارات، سایت جهان‌نیوز از مخاطبان خود خواست نظر خود را درباره این سخنان که آمیخته با حمله و برچسب زدن به منتقدان بود، بیان کنند. این نظرات را می‌خوانید:
- فقط این یک مورد را پاسخ دهند تفاوت بین دلار 4200 تومان با دلار آزاد به جیب چه ‌اشخاصی رفته است؟
- ان‌شاءالله سال آینده با سرکار آمدن یک دولت انقلابی و متعهد و متخصص روزهای خوشی در انتظار کشور و مردم است.
- امروز وقت کلاس ریاضی هستش، نه انشاء هر وقت خبر خوش اومد و دیدیم اون وقت قضاوت خواهیم کرد.
 - زمستان این مردم در مرداد 1400 و با رفتن اصلاح‌طلبان تموم میشه.
- از استادش یاد گرفته که خبرهای وحشتناک را با چاشنی خبر خوش اعلام کنه تا آدم دردش نیاد.
- آقای جهانگیری مردم هنوز خبرهای خوش قبلیتون رو فراموش نکرده‌اند.
- ملت هم مطمئن است که دو سه ماه دیگر با رفتن این دولت، نفس راحتی خواهد کشید.
- حتی اگر دولت نداشتیم اوضاع اقتصادی اینقدر وخیم نمی‌شد.
- مردم شریف ایران یادتان هست قبلا چه وعده‌های خوبی بهتون دادیم...
- وای خدایا به دادمون برس یعنی قراره چه بلایی تو هفته‌های آینده نازل بشه....
- وقتی جهانگیری و روحانی مژده روزهای خوشی می‌دهند لرزه و دلهره به جان آدم می‌افتد.
- البته روزهای خوش با درایت و قدرت مجلس انقلابی، قوه قضائیه مقتدر و ان‌شاءالله رئیس‌جمهور بالیاقت و انقلابی آینده، نه با مدیریت ناکارآمد و ناتوان فعلی.
 - احتمالاً این وعده، مثل وعده دلار جهانگیری است. خدا به‌خیر کند.
- هر وقت روحانی یا جهانگیری وعده داده، عکسش را مردم شاهد بودند!
- اگه منظورتون اومدن بایدن جون هست و اگه زمستون و تابستون وضع اقتصادی مردم به رئیس‌جمهور آمریکا مرتبطه حداقل شماها برید بیرون از بیت‌المال ارتزاق نکنید.
- درختي كه هفت سال ثمر نداده، دیگه ثمر نميده.
 - بنده خدا راست می‌گوید چون به پایان دولت بی‌تدبیر نزدیک می‌شویم با پایان گرفتن این دولت ملت یک نفس راحتی خواهند کشید جهانگیری بای بای.
 
قوامی: ما اصلا کارگزاران را اصلاح‌طلب نمی‌دانیم
نماینده اصلاح‌طلب مجلس ششم می‌گوید کارگزاران را اصلا اصلاح‌طلب نمی‌دانیم.
ناصر قوامی عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم، در گفت‌وگو با نامه نیوز و درباره تحرکات انتخاباتی اصلاح‌طلبان گفت: «اگر سیدحسن خمینی وارد انتخابات شود، احتمال اینکه اجماع اصلاح‌طلبان روی او قرار بگیرد بسیار است. در واقع او تنها کسی است که می‌تواند نظر همه اصلاح‌طلبان را جلب کند. زیرا هم نوه حضرت امام است و هم از نظر موقعیت شخصی این توانایی را دارد که مورد استقبال قرار بگیرد.»
وی در عین حال کاندیداتوری او را جدی نگرفته و گفت: «اما بعید می‌دانم که در این اوضاع و احوال کشور حاضر شود، کاندیدا شود. ضمن اینکه احتمال رد صلاحیت هم دارد. به هر حال هیچ‌چیز را نمی‌توان پیش‌بینی کرد و همان‌طور که رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی هم قابل پیش‌بینی نبود، اما صورت گرفت، احتمال رد صلاحیت سیدحسن خمینی نیز وجود دارد.»
قوامی درباره زمزمه‌هایی که پیرامون کاندیداتوری اسحاق جهانگیری به گوش می‌رسد، نیز گفت: «جهانگیری بنای ورود به انتخابات دارد. به نظر من اگر جهانگیری بیاید، می‌تواند مورد توجه اصلاح‌طلبان قرار بگیرد، زیرا به لحاظ تفکر، اصلاح‌طلب است و می‌تواند مورد اجتماع باشد. فکر می‌کنم نظر آقای خاتمی هم نسبت به کاندیداتوری جهانگیری مثبت است.»
قوامی در پاسخ به اینکه آیا حضور وی در دولت روحانی از احتمال موفقیت او نخواهد کاست؟ گفت: «توجه داشته باشید که دولت اول روحانی به لحاظ اینکه برجام ایجاد شد و تحریم‌ها برداشته شد، دوران بسیاری خوبی بود. بعد که ترامپ آمد مشکلات اقتصادی و سیاسی ایجاد شد. این مشکلات اقتصادی و تورمی موجود بیشتر ناشی از تحریم و خیانت‌های ترامپ به ملت ما است اگر نه برجام باقی می‌ماند و دولت دوم روحانی هم دوران خوبی می‌شد.»
این نماینده پیشین مجلس در ادامه احتمال حمایت اصلاح‌طلبان از علی لاریجانی را کاملا منتفی دانست و گفت: «هیچ اصلاح‌طلب سرشناسی که نگاه عقلانی داشته باشد از علی لاریجانی حمایت نمی‌کند. او رای نمی‌آورد. قبلا هم یک بار وارد انتخابات شده و شکست سختی خورده است. ضمن اینکه حمایت اصلاح‌طلبان از وی هیچ منطق و دلیل و پایه‌ای ندارد. به نظر من عقلای اصلاح‌طلبان چنین نخواهند کرد.»
این فعال نزدیک به مجمع روحانیون در واکنش به اینکه کارگزاران تمایلاتی به حمایت از لاریجانی و ائتلاف با وی دارد، گفت: «کارگزاران که جزء اصلاح‌طلبان نیستند. آن‌ها در دولت آقای خاتمی مقابل اصلاح‌طلبان بودند. این‌ها از جایی با اصلاح‌طلبان همراه شدند، اما ما اصلا این‌ها را اصلاح‌طلب نمی‌دانیم. الان هم ممکن است راه خود را از اصلاح‌طلبان جدا کنند و اهمیتی هم ندارد.»
اظهارات قوامی در حالی است که پیش‌ از این برخی افراد نزدیک حزب اتحاد ملت (مشارکت سابق)، حزب اعتدال و توسعه را هم حزب غیراصلاح طلب توصیف کرده‌اند.
جالب این که در مقابل چنین اظهاراتی، کارگزارانی‌ها مدعی‌اند که آنها در دولت هاشمی، اصلاح‌طلبی را پایه‌گذاری کرده و جریان چپ را به اصلاح طلبی رسانده‌اند.

هراس اسرائیل از باران موشک‌ها فقط حزب‌الله، 190 هزار موشک!
رئیس ستاد مشترک اسرائیل هشدار داد؛ اگر جنگی با ایران اتفاق بیفتد، بارانی از موشک بر سر شهرهای اسرائیل فرود خواهد آمد.
به گزارش رادیو اسرائیل، ژنرال آویو کوخاوی ضمن سخنرانی در گروه تحقیقاتی وابسته به موسسه «مطالبات امنیت ملی اسرائيل» گفت: اسرائیل با تهدیدهای فزاینده ایران و گروه‌های شبه نظامی وابسته به آن روبه‌رو است. او با استناد به داده‌های اطلاعاتی تأکید کرد حکومت ایران به تلاش‌های خود برای تقویت توان نظامی ادامه می‌دهد. آویو کوخاوی هشدار داد که در صورت وقوع جنگ با ایران تبعات آن دردناک خواهد بود. او تهدیدهای موشکی ایران را جدی خواند و گفت که اگر جنگی در بگیرد جمهوری اسلامی ایران و گروه های نیابتی آن قادرند بارانی از موشک و راکت به روی شهرها و غیرنظامیان اسرائیلی پرتاب کنند.
کوخاوی اضافه کرد که بر اساس برآوردهای ارتش اسرائیل، حزب‌الله لبنان به تنهایی دارای ١٩٠ هزار موشک و راکت و صدها موشک نقطه‌زن است و قادر است در صورت وقوع جنگ روزانه هزار راکت و موشک به روی اسرائیل شلیک کند.
او گفت بخش بزرگی از فعالیت‌های ارتش اسرائیل در جریان سال گذشته میلادی بر جبهه شمال یعنی در لبنان و سوریه متمرکز بوده است. کوخاوی گفت که هدف اسرائیل از این فعالیت‌ها جلوگیری از استقرار نظامی ایران در سوریه و همچنین ممانعت از انتقال سلاح‌های پیشرفتۀ ایران به متحدان و گروه‌های نیابتی‌ این کشور در کل منطقه بوده است.

آفتاب یزد: رئیس بورس قربانی مقامات دولتی بالاتر شد
«گویا رئیس سازمان بورس عزل شده، اما نکته مهم اینجاست وقتی تصمیم‌گیرنده اصلی، شورای عالی بورس است، اگر هم در احترام به ناراحتی سهامداران و کمک به بهبود اوضاع، استعفایی باید رخ دهد، مشمول تعدادی از چهره‌های اصلی در این شورا و چه بسا تمام آنهاست. چرا که رئیس سازمان بورس و اوراق ‌بهادار در این شورا تنها به عنوان دبیر و سخنگوی رسمی شورای عالی بورس و اوراق بهادار نقش دارد».
روزنامه آفتاب یزد ضمن انتشار این مطلب نوشت: بازار سرمایه درحالی که باید آرام‌ترین روزهای خود را بگذراند، این روزها متشنج‌ترین حال و روز را دارد! بازاری که قرار است محل داد و ستد سهام شرکت‌هایی باشد که باید رشد اقتصادی آنها منشأ سود ثابت و سود سرمایه می‌شد، اما مدت‌هاست به‌جای ابزار مناسب مدیریت بهینه پس‌انداز دارایی مردم، به محل جبران کسری بودجه دولت بدل شده است!
بازاری که در حال رشد تدریجی و منطقی بود به یکباره با دستور معاون وزیر صمت و حمایت تند و تیز «رزم‌حسینی» از موضع همرزمش در این وزارتخانه در نرخ‌گذاری دستوری برای فولاد، ثبات نسبی ایجاد شده در بورس را به یکباره از هم می‌پاشد بدون آنکه برای خسارت وارد شده احتمالی از این محل، وظیفه عذرخواهی از سهامداران زیان‌دیده را برای خود قائل باشد!
آفتاب یزد با اشاره به اخبار ضد و نقیض که سرانجام به برکناری رئیس سازمان بورس تحت نام استعفا ختم شد، می‌نویسد: اما چرا استعفا!؟ آن هم رئیس سازمان بورس اوراق؟ آیا تنها عامل بروز انتقاد نسبت به سیاست‌های بورس به او برمی‌گردد؟ آیا او به مانند یک گوشت قربانی تصمیم‌سازان اصلی مجبور به کناره‌گیری شده یا این استعفا، واقعی و در اعتراض به مداخلاتی است که بر اساس بخشی از آنچه در متن نامه‌اش به آن اشاره کرده، ماحصل رنج او از نادیده گرفته شدن تحولاتی است که به‌زعم وی زیرسایه «اقدامات سیاسی» قرار گرفته است!
حسب تجربیات مدیریتی در اینکه بر اساس قاعده استعفا چه کسانی باید استعفا دهند، چند نکته حائز اهمیت است؛ نخست آنکه براساس تعریف رایج، کناره‌گیری یا استعفا به درخواست داوطلبانه یا به‌ظاهر داوطلبانه فرد یا گروهی از افراد برای رها کردن رسمی شغل، منصب، سمت یا هر جایگاه دیگرشان گفته می‌شود و انواع کناره‌گیری داوطلبانه؛ تحت فشار؛ اجباری و فریبکارانه که در نوع آخری شخص با کناره‌گیری ظاهری و گاهی تنها بیان آن اقدام به فریب افکار برای کاستن از فشار بر خود می‌کند.
باید در این قالب دید این استعفا با چه انگیزه واقعی بوده و آیا مستحقان واقعی استعفا باید رئیس سازمان بورس باشد یا اعضای شورای عالی بورس به ریاست وزیر اقتصاد که وزیر صمت، رئیس کل بانک مرکزی و... هم جزو آن هستند؟!