kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۸۹۵۴
تاریخ انتشار : ۳۰ دی ۱۳۹۹ - ۲۱:۳۵

مرگ دموکراسی آمریکایی(نگاه)



سید محمد امین‌آبادی
درباره نسبت بین دموکراسی و سیاست خارجی همواره دو دیدگاه کلان در بین سیاستمداران آمریکا وجود داشته است؛ عده‌ای در این کشور معتقد بوده و هستند دموکراسی آمریکایی باید به عنوان «بهترین»، «تنهاترین» و «آخرین مدل و الگوی موفق حکمرانی» صادر شود و باید به زور هم که شده این مدل از حکومتداری را در سایر کشورها و به خصوص در مناطقی مثل «غرب آسیا» که بیشترین تضاد و تعارض را با ارزش‌های آمریکایی دارند حاکم کرد. دیدگاه دومی نیز در بین سیاستمداران این کشور وجود دارد که معتقد است آمریکا به عنوان «شهری نورانی بر فراز تپه» و «اعلاترین مدل لیبرال دموکراسی غربی» باید به الگویی برای سایر کشورهای جهان بدل شود. بر اساس این دیدگاه، دولت‌های این کشور لازم نیست دموکراسی را به زور صادر کنند بلکه سایر کشورها با نگاه به کارآمدی دموکراسی آمریکایی خود به خود شیفته این مدل حکومتداری شده و با الگوپذیری از آن در سایر حوزه‌ها نیز مثل اقتصاد و فرهنگ جذب ارزش‌های آمریکایی می‌شوند و با جذب مردم و سیاستمداران کشورهای هدف به دموکراسی آمریکایی منافع و ارزش‌های آمریکایی در سراسر جهان تامین و گسترش پیدا می‌کند. در هر برهه‌ای از تاریخ آمریکا بسته به شرایط یکی از این دو دیدگاه در کاخ سفید حاکم بوده است.
دیدگاه اول در سیاست خارجی آمریکا به دنبال حمله نظامی بوش پسر به منطقه غرب آسیا و ‌اشغال افغانستان و عراق عملاً شکست خورد و طرفداران این ایده که اکثراً وابسته به جناح راست افراطی
حزب جمهوری‌خواه بودند به چشم خویش دیدند که دموکراسی آمریکایی با حمله نظامی نه تنها صادر نمی‌شود بلکه آمریکا با کشتار صدها هزار نفر در منطقه غرب آسیا طی 20 سال گذشته کینه و نفرت از دموکراسی آمریکایی را در بین مردم منطقه عمیق‌تر کرد. دیدگاه دوم نیز که آمریکا را به «شهری نورانی بر فراز تپه» یا «فانوس دریایی» تشبیه می‌کرد و بر این باور بود که آمریکا چراغ راهنمای دریای طوفانی سیاست بین‌الملل است با حوادث اخیر انتخاباتی در این کشور و به خصوص با یورش طرفداران ترامپ به کنگره این کشور و ‌اشغال آن و کشته شدن دست کم 5 نفر در این حوادث عملاً بر باد رفت و مهر ابطالی بر این دیدگاه نیز زده شد. اصل اساسی در دموکراسی، فرایند آرام و مسالمت‌آمیز انتقال قدرت است، اما روند انتقال قدرت و تأیید نهایی پیروزی بایدن در نشست 6 ژانویه (17 دی) کنگره که با یورش طرفداران ترامپ به ساختمان کنگره و ‌اشغال آن، همراه بود رنگ خون به خود گرفت و به گفته کارشناسان، این اتفاق مهر ابطالی بر الگو بودن دموکراسی آمریکایی زد. «ریچارد‌هاس» رئیس ‌اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا در همین رابطه در یک رشته توئیت نوشت: «هیچ‌کس در جهان احتمالا دیگر شاهد احترام، ترس یا وابستگی به ما همچون گذشته نخواهد بود. اگر دوره پساآمریکا، تاریخ شروع داشته باشد، به طور قطع این تاریخ همین امروز خواهد بود. این تبعات برای انتقال مسالمت‌آمیز قدرت، برای مستثنی بودن آمریکا و برای درخشش شهری بر فراز تپه زیاد است. سؤال اینجاست که ما چطور به جایی رسیدیم که این همه آمریکایی تا این حد مشتاق هستند تا دموکراسی را دور بیندازند؟»
صدور دموکراسی آمریکایی با اسلحه پیش از این شکست خورده بود و انتخابات 3 نوامبر(13 آبان) و ‌اشغال کنگره در 6 ژانویه (17 دی) نیز نشان داد که ایده دموکراسی آمریکایی به عنوان یک مدل کارآمد حکمرانی در داخل این کشور نیز دیگر جایگاه و اعتباری ندارد و همین مسئله نیز ریچارد هاس و کم و بیش بسیاری از سیاستمداران آمریکایی را عصبانی کرده است و شاید درست به همین دلیل است که وبگاه شبکه خبری سی‌ان‌ان با ‌اشاره به تحولات داخلی اخیر در آمریکا نوشته برای عده‌ای اکنون این کشور به مصداقی برای «مرگ دموکراسی» تبدیل شده است چرا که «مرجعیت اخلاقی آمریکا مخدوش شده است.»