بررسی تأثیرات فرهنگی و اقتصادی سایتهای قماربازی در شبکههای اجتماعی - بخش پایانی
دزدی و اخراج سرمایههای ملی توسط بختآزمایی مجازی!
آرش فهیم
بسیاری از بزرگان تاریخ قربانی قمار شدهاند؛ شاید باور کردنی نباشد اما داستایفسکی، که یکی از قلههای ادبیات داستانی در تمام طول تاریخ محسوب میشود نیز مدتی به این بیماری مبتلا شده بود!
رمان «قمارباز» حاصل تجربیات داستایفسکی از این ماجراست. این رُمان نشان میدهد که کسب و کارهایی بر مدار شانس و بخت آزمایی از گذشته تا به حال یک مسیر ثابت داشتهاند؛ قهرمان این رمان، آموزگار جوان «آلکسی ایوانویچ» که راوی داستان هم هست وارد گردونه بخت آزمایی میشود، ابتدا موفقیتهای کوچکی به دست میآورد که مشوق او برای ادامه کار است و در ادامه، هر چه دارد را میبازد؛ اما این شکست فقط باعث خالی شدن جیب آلکسی نمیشود، بلکه موجب تهی شدن روح او نیز میگردد! «قمارباز» بیش از 150 سال قبل نوشته شده بود، اما مشابه داستان آن تا زمان حال، دائم تکرار شده است!
شگرد سایتها و صفحات مجازی
بخت آزمایی و قماربازی، شباهت زیادی به ترفندهای فریبکارانه شرکتهای هرمی دارد. در دهه قبل که بازار مکاره گلدکوئیستها داغ بود، آنها با ظاهری زیبا و شعارهای انسان دوستانه، نقش همیار افرادی را بازی میکردند که در رسیدن به رفاه، ناکام بودند و میخواستند طی مدت کوتاهی، به وضعیت مالی خوبی برسند؛ شعارهایی که افراد ساده دل و بلند پرواز را جذب میکردند اما در عمل، ترفندی برای سرکیسه کردن این افراد بودند.
صحبتهای یک مال باخته در قمارمجازی!
این روزها رسانهها از روشهای مختلف کلاهبرداری سایتهای قماربازی و به یغما رفتن اموال قماربازها مینویسند؛ از دستبرد زدن به حساب مالی افراد از طریق اطلاعات دریافت شده توسط شرکت کنندگان در سایتهای قمار و شرط بندی گرفته تا فریب اعضا با بُردهای کوچک اولیه و معتاد ساختن آنها به بازی برای آوردن مبالغ بالا و در نهایت، زدن تیر خلاص و بالا کشیدن همه اموال اعضا! نتیجه قمار کردن در همه سایتها و صفحات مجازی یک چیز است؛ باختن اعضا و ثروتمند شدن مدیران قمارخانههای مجازی!
البته همه آنها، عوام ساده دل و از همه جا بیخبر هستند، اما گاهی درمیان پاکباختگان، افراد حرفهای هم دیده میشوند. پای صحبت یکی از آنها نشستیم و از ماجرایی گفت که مصداق بارز این بیت مولوی است: «خنک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش/ بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر»
یک جوان حدود 30 ساله ساکن تهران است که رابطه اش با قمار را این گونه شرح میدهد: «یکی از سرگرمیهایم از دوران نوجوانی این بود که با دوستانم دور هم جمع میشدیم و به شرط، ورق بازی میکردیم. بزرگتر هم که شدیم این تفریح ادامه یافت. اگرچه از همان ابتدا هم دنبال پول نبودم، هدفم سرگرمی بود؛ چون اولا محفل ما دوستانه بود، چند دوست قدیمی بودیم که هر از گاهی دور هم جمع میشدیم، گاهی با ورق و گاهی نیز در بیلیارد برای اینکه فضا را جدیتر و هیجان انگیزتر کنیم، مقادیر اندکی پول وسط میگذاشتیم. گاهی برنده میشدم و گاهی هم میباختم؛ مهم نبود، آن مقدار هم که بازنده میشدم به حساب هزینه تفریح و سرگرمی میگذاشتم!»
وی درباره چگونگی آشناییاش با قمارخانههای فضای مجازی نیز توضیح میدهد: «یکی از دوستان پیشنهاد داد،سَری هم به صفحاتی که اخیرا در شبکههای اجتماعی ایجاد شده بزنم، میگفت هم با پول کمتر میتوان به مبالغ قلمبه تری رسید و هم اینکه جذابیت و سرگرمی این بازیها در فضای مجازی بیشتر است. خلاصه اینکه من هم به طور امتحانی به یکی از این صفحات سر زدم و دیدم تعداد بالایی عضو دارد و خیلیها اعلام میکردند که برنده شدهاند و زندگی شان با وسط گذاشتن مبالغ ناچیز و از طریق همین سرگرمی ساده از این رو به آن رو شده است! ضمن اینکه چون خودم هم نسبت به فضای نت آگاهی داشتم و میتوانستم جلوی رو دست خوردنم را بگیرم و هم اینکه تجربه سالها قماربازی را داشتم، خیالم راحت بود که آسیبی نخواهم دید.»
او درباره اتفاقاتی که در این صفحه برایش پیش آمد هم میگوید: « اوائل مثل همان دورهمیهای دوستانه، قمار در فضای مجازی هم برایم جنبه سرگرمی داشت و همیشه هم مبالغ کوچکی را وسط میگذاشتم؛ چند باری هم برنده شدم؛ واقعا مشوق خوبی بود؛ پول کمی میپرداختم و بازیام اغلب با بُرد همراه بود. با توجه به سابقه و تجربهام در قمار و همچنین تبحرم در کارهای رایانه ای، اعتماد به نفس فوقالعادهای داشتم. در تبلیغات هم میگفتند که اینجا دستی در کار نیست و نمیتوان کلک زد و همه چیز متکی به شانس است، من هم خودم را خوش شانسی میدیدم که روی غلتک بُرد افتاده و میتواند به پیروزیهای بزرگتر برسد... در نتیجه به مرور اعتماد به نفس اینکه با مبالغ بیشتری شانس خودم را امتحان کنم یافتم، اما هر چه مبالغ بالاتر میرفت، شانس من هم کمرنگتر میشد و این بار روی دور باخت افتادم! از آنجا که قبلا مزه بُرد را چشیده بودم و میدانستم که میتوانم جبران کنم، هر بار با مبلغ بیشتری پا به رقابت میگذاشتم تا آنجا که حتی ماشینم را هم فروختم تا بتوانم مبالغ میلیونی را وارد کنم تا بُرد چشمگیرتری به دست آورم تا عقب افتادگی و باختهای
قبلی ام را تلافی کنم، غافل از اینکه من رفته رفته در باتلاقی فرو رفته بودم که هرچه دست و پا میزدم، بیشتر فرو
میرفتم!»
وی ادامه میدهد: «یک سرگرمی کوچک و کم هزینه در مدت کوتاهی به بلای بزرگ زندگی ام تبدیل شد؛ دچار افسردگی شدم و در اوج موفقیت کاری، به دلیل نداشتن تمرکز و روحیه کار، شغلم را هم از دست دادم و... تازه الان معنی این حرف را میفهمم که در قمار، هیچ کس برنده نمیشود و همه بازنده هستند و به همین دلیل هم به قمار کنندگان، قمار«باز» میگویند و نه قمار«برنده»... هیچ وقت هم فکرش را نمیکردم صفحهای که افراد مشهور و حتی یکی از خوانندگان مورد علاقه دوران نوجوانی ام آن را تبلیغ میکرد و صدها هزار دنبالکننده داشت و هزاران نفر هم میگفتند که از طریق آن پولدار شدهاند، من را به یک ورشکسته تبدیل کند! آن هم من که هم کار رایانه را بلد بودم و هم تجربه دو دهه قمار داشتم!»
یک معادله کثیف
برخلاف بازیکنندگان همیشه بازنده، برگزارکنندگان و مدیران سایتها و صفحات مجازی بخت آزمایی، همیشه برنده هستند! فقط کافی است سرنوشت یکی از آنها را مرور کنیم؛ «س.خ.ع» ابتدا یک نصاب ساده کامپیوتر بود، اما راهاندازی کازینوهای مجازی باعث شد تا تبدیل به یک سرمایهدار شود؛ اما ای کاش این افراد فقط کارشان در حوزه مالی بود، امثال «س.خ.ع» بخت آزمایی را به فرهنگ و هنر کشور نیز تحمیل کردند؛ همچنانکه از«س.خ.ع» به عنوان حامی مالی یک برنامه تلویزیونی یاد میشد که با شبهه قمار و بختآزمایی ابتدا از سوی برخی مراجع تقلید و سپس با هشدار مقام معظم رهبری نسبت به رویکرد برخی برنامههای سیما به روشهای بخت آزمایی، تعطیل شد. نام او همچنین به عنوان سرمایهگذار تعدادی از فیلمهای سینمای کشور و حتی حامی مالی یک دوره جشنواره فیلم فجر نیز مطرح شد. این نام به عنوان یکی از صاحبان پولهای آلوده در سینما شهرت فراوانی یافت و عکسهایش همراه با بسیاری از سلبریتیها در رسانهها پر شد! در همان زمان که نام وی در سینما و تلویزیون برجسته شد، یکی از تارنماهای رصدکننده درگاههای پرداختهای مالی قمار و شرطبندی، طی بررسیهای خود نشان داد که پرداختهای یک پایگاه شرط بندی مجازی تا چندی پیش از طریق درگاه پرداخت و فروشگاه آنلاینی جعلی انجام میگرفته که در نماد الکترونیکی آن، نام همین جناب «س.خ.ع» به عنوان ثبتکننده ذکر شده است. یک آگهی در روزنامههای رسمی هم نشان میدهد که از این شخص به جرم کلاهبرداری اینترنتی شکایت شده بود!
به این ترتیب در جریان فعالیتهای قمارگونه در فضای مجازی با یک معادله مواجه هستیم؛ یک سمت این معادله، جوانان با استعداد اما سادهدلی قرار دارند که با آرزوهای کوچک به بدبختیهای بزرگ میرسند و سمت دیگر، افراد پخمه اما مکاری هستند که جای همان جوانان مستعد را میگیرند!
بازی سیاسی و تاراج اقتصادی
اما سؤال این است که قمارخانههای مجازی به کجا وصل هستند؟ چرا مدتی است که به طور قارچ گونه در ایران رو به گسترش هستند؟
نوید کمالی، کارشناس رسانه در گفت وگو با گزارشگر کیهان میگوید: «پدیده قمار فارغ از آثار و جنبههای بحران آفرین اجتماعی و فرهنگی خود، درحوزه اقتصادی نیز به عنوان یکی از شیوههای پولشویی
یا Money laundering مورد توجه باندهای تبهکار بینالمللی قرار دارد.
گروههای تبهکار در عرصههایی مانند قاچاق انسان و مواد مخدر و حتی در عرصههای ضدامنیتی مانند تروریسم با بهرهگیری از بستر سایتهای قمار و شرط بندی، پولهای کثیف حاصل از اقدامات مجرمانه خود را به حساب سایتهای شرط بندی انتقال میدهند و پس از طی زمانی مشخص پول کثیف یا همان پول دارای منشاء مجرمانه خود را از سایت قمار خارج و به حساب خود منتقل میکنند و در طی این فرایند رد منبع اولیه پول خود را پنهان میکنند و اینگونه مانع از حساسیت نهادهای امنیتی میشوند.»
این کارشناس درباره ردیابی محافل قماربازی در شبکههای اجتماعی، ابراز میدارد: «دلیل گم شدن رد منبع اولیه پول در سایتهای قمار و شرط بندی این است که قمار و
شرطبندی تابع قوانین اقتصادی مشخصی نیست، لذا به راحتی میتوان برای پول خارج شده از این فرایند کثیف توجیهات مختلفی را در نظر گرفت و اینگونه منبع اولیه پول را پنهان کرد.از این رو میتوان مهمترین حامی رواج سایتهای قمار و شرط بندی در کشورمان را باندهای فساد و قاچاق مواد مخدر دانست، چرا که با توجه به سیاستهای ضد پولشویی نظام بانکی کشورمان، باندهای تبهکار جز با بهرهگیری از بستر غیرسالم تبادلات مالی سایتهای قمار و شرط بندی امکان پولشویی و تامین منابع مورد نیاز شبکههای عملیاتی خود را ندارند.»
کمالی بیان میکند: «البته از این نکته نباید غافل شد که با توجه به قرار گرفتن کشورمان در یکی از حساسترین مناطق جهان و وجود دشمنانی مانند رژیم صهیونیستی و آمریکا، این دشمنان نیز در صف حامیان حمایت از گسترش شبکههای پول شویی در کشورمان قرار دارند چرا که از طریق این شبکهها میتوانند منابع مورد نیاز مالی عناصر ضد انقلاب و نفوذی را در اختیار آنها قرارداده و اینگونه از تداوم تهدید آفرینی دشمنان داخلی علیه امنیت ملی کشورمان حمایت کنند.»
وی تصریح میکند: «فارغ از گروههای تبهکار و دشمنان خارجی میتوان ردپای یک طیف دیگر را نیز در جبهه حامیان توسعه شبکههای قمار و شرط بندی در کشور مشاهده کرد! این گروه سوم یک جریان سیاسی و یا حداقل بخشی از یک جریان سیاسی است که با بهرهگیری از ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی خود به شکل پنهانی زمینه فعالیت بیش از پیش این شبکهها را در کشورمان مهیا کرده است!به طور مثال عمده سایتهای قمار و شرط بندی از طریق درگاههای بانکی قانونی کشورمان با مخاطبان خود ارتباط دارند، آنهم در حالی که ارائه خدمات بانکی به این دست فعالیتها ممنوع است و با توجه به سالهای اطلاعرسانی نهادهای قضائی و امنیتی در رابطه با لزوم مسدود سازی سامانههای بانکی ارائه شده به فعالیتهای مجرمانه هنوز نیز شاهد ارائه خدمات به این دست سایتهای مجرمانه هستیم که طبعاً تداوم این سرویسدهی جز با حمایتهای پنهانی یک جریان نفوذی ممکن نیست.
از این رو برای مقابله هوشمندانه و قاطع با پدیده سایتهای قمار و شرط بندی باید با دقت حامیان آنها را که شامل سه طیف تبهکاران، دشمنان خارجی و جریانهای سیاسی نفوذی داخلی تشکیل میدهند هدف قرارداد.»